eitaa logo
اشعار "عاصی"
412 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🍃ناصح🍃
حکمت ۲۲۷.mp3
3.96M
✍حکمت ۲۲۷ ✅سُئِلَ عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ علیه السلام: الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ. ✅هنگامى كه از امیر المومنین عليه السلام درباره تفسير ايمان سؤال كردند فرمود: ايمان معرفت با قلب، و اقرار به زبان و عمل به اركان (دين) است. ╔══❖•° 🍁 °•❖══╗        @hmmnasehe ╚══❖•° 🍁 °•❖══╝
مرا به بوی خوشَت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی از این بیشتر نمی‌خواهم ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سرآید 🌹راهی آن مرقدی شوم که کریم است دست تهی نیست کس کزآن به درآید 🌹بوسه نهم بر ضریح آن مه قدسی شاید از این چشم من دو اشکِ تر آید 🕊چهارشنبه های امام رضایی 🍃🌹🍃🌹
سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم دیده روشنایی درودی چو نور دل پارسایان بدان شمع خلوتگه پارسایی نمی بینم از همدمان هیچ بر جای دلم خون شد از غصه ساقی کجایی ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا فروشند مفتاح مشکل گشایی عروس دنیا گر چه در حد حسن است ز حد می برد شیوه بی وفایی دل خسته من گرش همتی هست نخواهد ز سنگین دلان مومیایی می صوفی افکن کجا می فروشند که در تابم از دست زهد ریایی رفیقان چنان عهد صحبت شکستند که گویی نبوده ست خود آشنایی مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع بسی پادشایی کنم در گدایی بیاموزمت کیمیای سعادت ز همصحبت بد جدایی جدایی مکن حافظ از جور دوران شکایت چه دانی تو ای بنده کار خدایی 🌸🍃🌸🍃
تمام آرزوهایت به زیر سنگ‌ سنگین است بدید این سنگ را هرکس دلش بهرتو غمگین است تولد ، زندگی ، مردن ، عجب دنیای غمباری... الا انسان برای خود بکن تا زنده ای کاری...! "عاصی" 🌹توضیح؛ سنگ مزار عجیب در قبرستان ابن‎بابویه تهران 🔹سنگ مزار دختری ده ساله به نام مرحومه حسنیه فرد مقدم 🌹نثار ارواح مومنین و مومنات صلوات
کان یار یار نیست که اندر کنار نیست... 🍃🌸🍃🌸
در نبودت به کسی باج ندادم هرگز! کاروان نیست که دل هر که به جایت آید ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
هدایت شده از 🍃ناصح🍃
حکمت۲۲۸.mp3
5.62M
✍حکمت ۲۲۸ ✅قَالَ علی علیه السلام: ◀️مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً، فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً؛ ◀️وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ، فَقَدْ أَصْبَحَ يَشْكُو رَبَّهُ؛ ◀️وَ مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ، ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ؛ ◀️وَ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ، فَهُوَ مِمَّنْ كَانَ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً؛ ◀️وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيَا، الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلَاثٍ: هَمٍّ لَا يُغِبُّهُ، وَ حِرْصٍ لَا يَتْرُكُهُ، وَ أَمَلٍ لَا يُدْرِكُهُ. ✅امیر المومنین عليه السلام: ◀️كسى كه براى دنيا غمگين باشد (درواقع) از قضاى الهى ناخشنود است. ◀️آن كس كه از مصيبتى كه به او رسيده شكايت كند از پروردگارش شكايت كرده است. ◀️كسى كه در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع كند، دو سوم دين خود را از دست داده است! ◀️کسى كه قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از كسانى بوده است كه آيات خدا را استهزاء مى‌كرده. ◀️آن كس كه قلبش با محبت دنيا پيوند خورده سه چيز او را رها نخواهد كرد: اندوه دائم، حرصى كه هرگز او را ترك نمى‌كند و آرزويى كه هيچ‌ گاه به آن نخواهد رسيد! ╔══❖•° 🍁 °•❖══╗        @hmmnasehe ╚══❖•° 🍁 °•❖══╝
اشعار "عاصی"
 در جستجوی پدر :::: شهریار فرزند استاد شهریار نقل می کند : یک روز خوب یادم هست در حدود 5 بعدازظهر بود که دیدم پدر لباس پوشیده و از مادرم نیز می‌خواهد که مرا حاضر کند. پدر آن موقع معمولا از خانه بیرون نمی‌رفت. با تعجب پرسیدم پدر کجا می‌رویم؟ جواب داد: هیچ دلم گرفته می‌خواهم کمی قدم بزنم. بعد دست مرا در دست گرفته و به راه افتادیم. از چند خیابان و کوچه گذشتیم تا اینکه به کوچه‌ای که بعدها فهمیدم اسمش «راسته کوچه» است رسیدیم و از آنجا وارد کوچه فرعی تنگی شدیم، کوچه بن بست بود و در انتهای آن دری قرار داشت کهنه و رنگ و رو رفته و من که بچه بودم و به اصطلاح فرهنگی مآب ،هی نق می‌زدم و می‌گفتم پدر تو چه جاهای بدی می‌آیی! پدر به آهستگی جواب داد عزیزم داخل نمی‌رویم و بعد مدت طولانی به صراحت می‌توانم بگویم یک ربع یا بیست دقیقه به در یک خانه نگاه می‌کرد و فکر می‌کرد. نمی‌دانم به چه فکر می‌کرد، شاید گذشته را می‌دید و یا شاید خود را همان بچه‌ای احساس می‌کرد که هر روز حداقل بیست بار از آن در بیرون آمده و رفته بود. بعد ناگهان به در تکیه داد، قطره‌های اشک به سرعت از چشمانش سرازیر شده و شانه‌هایش از شدت گریه تکان می‌خورد. من لحظاتی مبهوت به او نگاه می‌کردم ولی او انگار اصلا من وجود نداشتم تا اینکه مدتی بعد آرام گرفت، آه عمیقی کشید و در حالی که چشمانش را پاک می‌کرد به من گفت: «اینجا خانه پدری من است، من مدت چهارده سال اینجا زندگی کردم». بعد در طول همان کوچه به راه افتادیم و قسمت‌های مختلف خانه را از بیرون به من نشان داد. وقتی به خانه برگشتیم شعری تحت عنوان «در جستجوی پدر» سرود که فکر می‌کنم یکی از با احساس‌ترین شعرهایی است که به زبان پارسی سروده شده. " 🍃❤️🍃❤️🍃❤️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇