#امام_رضا
بُوَد به شهر خراسان بهشت ما حرمت
چه دلرباست رواق و چه دلگشا حرمت
ز خانه ام نبود تا بهشت چندان راه
مرا كه فاصله اي نيست خانه تا حرمت
طواف خانه حق آنكه كرده مي داند
كه همچو بيت خدا هست با صفا حرمت
تو كعبه فقرائی و ما فقيران را
بود به ديده ی جان، خانه خدا حرمت
بود مطاف ملائك حريم تو شب و روز
به رتبه نيست كم از عرش كبريا حرمت
اگر كه دور بود راه كربلاي حسين
به عاشقان حسين است كربلا حرمت
(شكوهی) از تو به محشر خط امان خواهد
از آنكه مأمن او هست سالها حرمت
✍ #هاشم_شکوهی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#امام_حسین
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم #محرم
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است
میگریزم به هوایی که پر از زیستن است
میگریزم به جهانی که پر از یکرنگیست
به جهانی که پر از گریهکن و سینهزن است
به همانجا که نفس قیمت دیگر دارد
اشکها دُرّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحۀ پنج تن است
چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق
هر کجا پرچم روضهست همانجا وطن است
دم من زندگی و بازدمم زندگی است
تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است
قلب آن است که لبریز محبت باشد
تا ابد خانۀ اولاد علی قلب من است
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#ماه_صفر
#غزل
هرشب که دست بر دل بی تاب میزنی
آتش به جان به جان منبرو محراب میزنی
از دستمال اشک تو خون می چکد چرا
قربان چشم تو که خوناب میزنی
از فرط گریه مادرت از هوش میرود
هر شب به روی مادر خود آب میزنی
ما را بیا خرابه نشین کن که جان دهیم
امشب که سر به عمه بی تاب میزنی
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
پایش ز دست آبله آزار می کشد
از احتیاط دست به دیوار می کشد
درگوشه ی خرابه کنار فرشته ها
“با ناخنی شکسته ز پا خار میکشد”
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک عکس علمدار می کشد
او هرچه میکشد به خدای یتیم ها
از چشم های مردم بازار می کشد
گیرم برای خانه تان هم کنیز شد
آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟
چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟
نقشی که میکشد همه را تار می کشد
لب های بی تحرک او با چه زحمتی
خود را به سمت کنج لب یار می کشد
#علی_اکبر_لطیفیان
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
تازه می فهمم الف چون دال می ریزد چرا
از دل این بیتها جنجال میریزد چرا
خواب میبینم تویی و خاک داغ کربلا
آه اما بر سر اطفال می ریزد چرا
غالبا گودال در خود آب می گیرد ولی
تشنگی دارد در این گودال می ریزد چرا
بخت دنیا مثل عمر من اگر کوتاه نیست
برگ آه از شاخه اقبال می ریزد چرا
من هنوز از هفت سالم مانده اما مانده ام
اینکه دندانهای من امسال میریزد چرا
بر لب نی بین تشت و بر سر زانوی من
خون لبهای تو در هر حال می ریزد چرا
زود می بینم که می پرسند اطفال حرم
عمه جان اشک زن غسال می ریزد چرا
#سید_ابوالفضل_مبارز
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#غزل
#مرثیه
باوجودی که پدرجان گله خیلی دارم
نوه ی فاطمه ام حوصله خیلی دارم
وسط آن همه اسباب جسارت برما
نفرت ازسلسله و هلهله خیلی دارم
قد کشیدم بزنم بوسه به رویت بر نی
دیدم ازگونه ی تو فاصله خیلی دارم
عقب افتادنم ازقافله زجرآور شد
گفتم ای زجر نزن آبله خیلی دارم
باعث زحمت جمع اسرا من بودم
خجلت ازعمه دراین قافله خیلی دارم
با وجودی که سراز پیکر تو شمر برید
من شکایت ولی ازحرمله خیلی دارم
#محسن_صرامی
#صلوات
🔹#اشعار_آیینی🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
گوش کن تا دردهایم را بگویم بیشتر
گیسوان غرق خونت را… ببویم بیشتر
در بیابان بودم و ترسیده بودم بارها
هر قدر از پشت سر,از روبرویم بیشتر
هر قدر از دست تازیانه اش کردم فرار
آن سیاهی باز می آمد,به سویم بیشتر
هر چه کمتر گریه کردم هرچه کمتر گم شدم
هی تبسم کرد و زد سیلی به رویم بیشتر
از همان عصری که دیدم خیمه ها آتش گرفت
با همه قهرم ولیکن,با عمویم بیشتر
بعد از آن روزی که من از قافله جا مانده ام
عمه دقت میکند هر شب به مویم بیشتر
از همان روز است که قطره به قطره جای آب
لخته لخته می چکد خون از وضویم بیشتر
عمه می داند ولیکن من نمی دانم چرا
درد دارد زخم گوشم از گلویم بیشتر؟
او گلی گم کرده دارد من پدر گم کرده ام
من تو را از عمه جان باید بجویم بیشتر
#مهدی_رحیمی
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
همه امید بچه ها ...عمه
نشد از ما دمی جدا عمه
تا عمو در کنار علقمه ماند
شد اباالفضل خیمه ها عمه
پدرم روی خاک و نیمه ی شب
از پی بچه ها دوتا عمه
هر طرف ناله در بیابان بود
شد همه دشت یک صدا: عمه!
عمه از خیمه تا به مقتل رفت
گفتم عمه نرو ... کجا عمه؟
شبی از ناقه تا که افتادم
ناله کردم بیا بیــــا عمه ....
مانده ام بانویی که آن شب بود
مادرم فاطمه است یا عمه؟
هر کجا تازیانه بالا رفت
زود تر گشت جان فدا عمه
شهر تا ازدهام شد طفلی
داد زد زیر دست و پا عمه
کاش عمو بود تا که در نورش
بکشد خار پای ما عمه
تا نبینیم گریه ی هم را
من جدا گریه و جدا عمه
دیشبی را دلم به دریا زد
شکوه آغاز کرد با عمه
که مگر نیست احترام یتیم
آیه ی مصحف خدا عمه؟
پس چرا اهل شام مسخره کرد
گریه های یتیم را عمه؟
سایه ات مستدام بر سر من
ای علمدار کربلا عمه!
راستی مرگ خود طلب کردی
من بمیرم.... شما چرا عمه؟
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#شب_سوم
#ماه_صفر
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
پدرم را گرفته ام به بغل دختری باز مادری کرده
نیست در باورم که یک خنجر پدرم را فقط سری کرده
زخم های لب تو را دیدم یاد آن حرف عمه افتادم
که چه زیبا لبان قاری تو از دل چوب دلبری کرده
راستی معجرم که یادت هست سوخت وقتی که خیمه ها میسوخت
بعد از آن روی موی سوخته ام آستین کار روسری کرده
رفتی و بعد رفتنت خیلی دخترت درد می کشد بابا
زجر هجری کشیده ام که مپرس هجر تو زجر را جری کرده
تاجران شهر را قرق کردند وصف بازار می کنم مثلا
داد و فریاد مرد برده فروش شام را غرق مشتری کرده
تو که رفتی عمو که رفت ولی عمه ام جای تان برای همه
با همه بغض های سنگینش پدری و برادری کرده
من که در خواب هم نمی دیدم مثل زهرا شوم ولی انگار
بغلم آمدی و دنیا گفت دختری باز مادری کرده
#احمد_حیدری_قرا
#صلوات
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#اربعین
بـا سوزِ اشک و زمزمهی آه میرسد
آه از دمی که قافله از راه میرسد
با اشک و آه، داغِ جهان تازه میشود
غم میشود مُسافر و ناگاه میرسد
ازبس که جانِ کاسته رفتهاست زیرِ خاک
از زیرِ خاک نالهی جانکاه میرسد
افلاک را گرفته اگر ناله، شک نکن
این نالهها ادامهاش از چاه میرسد
وقتی که قصهی تو به "سر" میرسد، به شام_
هفتاد و چند قصهی کوتاه میرسد
دیگر به هیچ سلطنتی اعتماد نیست
با دستِ بسته لشکرِ یک شاه میرسد
حالا رسیده اهلِ حرم بر سرِ مزار
عشق از ازل به مردُمِ آگاه میرسد
بیم است تا به لرزه درآیَد تمامِ عـرش
از جزر و مدِّ گریه که تا ماه میرسد
با عطر اربعینِ تو خوش میشَود دلم
دل میدهم به عشق که دلخواه میرسد
| #الهه_سلطانی |
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#امام_زمان ارواحنافداه
#اربعین
اشک است همدم دلِ هجران کشیده ها
آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده ها
روزی اشک ما همه در چشم های توست
ای ناله دارِ تنگِ غروب و سپیده ها
تو ناز کن لیلی خیمه نشینِ عشق
نازِ تو می کشند گریبان دریده ها
میگفت عاشقی که تو را در بغل گرفت
مائیم و اشک حسرتی و این شنیده ها
آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر
چشم انتظار تو همه قامت خمیده ها
ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا
ما را دعا کنی وسط برگزیده ها
تا که شویم لحظه ای دلتنگ کربلا
دل را حرم کنیم به این اشک دیده ها
ره وا کنید قافله سالار می رسد
زینب برای دیدن دلدار می رسد
#قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
غزل مصیبت اربعین
بعد از چهل غروب رسیدم کنار تو
پُر کرده جای تو بغلم را مزار تو
چینم بجای شاخهٔ گل دور خاک قبر
این چند شاخه دختر نیلی عذار تو
با یاد آتش جگرت گریه می کنم
شاید که اشک دیدهام آید به کار تو
قلب من از لباس تنت پاره تر شده
آیینه دلم شده این یادگار تو
باخطبه های حیدری ام کوفهتا به شام
نگذاشتم که کم بشود اقتدار تو
یک جا نشد که سیر تماشا کنم تورا...
از بس که رقص داده سرت نیزهدار تو
افتاده یک شیارِ عمیقی به صورتم
از ضربه های سنگِ عدو در جوار تو
وقت گذر زکوچه برده فروشها
یادم نمیرود به خدا انکسار تو
دیدم به کف گرفته زنی سنگ روی بام
با کینهای عجیب کشد انتظار تو
معلوم شد زخندهٔ رجّالههای شهر
او شرط بسته با همه روی شکار تو
وقت نزول راس تو یادم نمی رود
سر وانمود زخم رخ داغدارتو
جایی ولی بهسختی شام بلا نبود
تیر نگاه وغیرت زخمیّ یار تو
بزم یزید و تشت طلا چوب خیزران
بوی شراب و لعل لب مشک بار تو؟!!
ما را در آن میان به تماشا گذاشتند
خون می چکید از نگه بی قرار تو
حالا که گریه کردنمان بی کتک شده
خالی است جای شاخه گل نوبهار تو
برخیز و فکر موی سپید رباب کن
گم کرده او دوباره تن شیر خوار تو
#قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592