eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
175 دنبال‌کننده
67 عکس
15 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 از جنس زخم‌های تن خود شمردمش برداشتم به سختی و بر شانه بردمش در کاسه‌های شیشه‌ایش چشم داشتم می‌دیدم این دوتاست ولی می‌شمردمش دستِ خدا سپردنی من خراب کرد وقتی که دست خلق خدا هم سپردمش پا روی حرف‌های ته حلق من گذاشت آن بادِ قلعه‌گیر که بر خاک مُردمش کرمی به سیبِ آدمم افتاد و باز هم از نصفه سهم من زد و تا خورد خوردمش ابلیس این تجاوز اگر آشنا نبود بیگانگی نکرده تحمل نکردمش سرگیجه‌اش به خاطر چشم سیاه کیست هم‌پایه‌ی قمار بزرگان که بردمش انگشت کم می‌آورم از هر کسی مرا چیزی شمرد و گفت و به خاطر سپردمش جادوی من نبود که بی‌ابر می‌گریست این سر که بی‌هوا به گریبان فشردمش این لقمه نان سق‌زده‌ی مثل سنگ را در چاه خشک حلق نغلتانده خوردمش آرام و دانه دانه بیا سمت من که برف کولاک کرده بود که از رخ سِتُردمش سی‌بند پنجه بسته به یک بازداشت بود حکم ابد گرفته به یک دست و بردمش از حدّ این دو چشم مراقب که بگذرد در دل خدا خدا نکند تا نگردمش از حبّ تاکِ قصر تو شیرین‌تر است زهر اما به تلخی غم فرهاد خوردمش @ashareamirhosienhedayati