eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
174 دنبال‌کننده
35 عکس
12 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ای خشت خیس سر درِ میخانه‌ی دل ای کاسه‌ی زانو زده در چشمه‌ی گِل روزی غباری بوده‌ای سلّانه برخیز دیوانه دارد می‌دود دنبال محمل ای دور هم چرخیده با صغری و کبری برهان نظم عده‌ای بی‌نظم عاطل این سو کناری دارم و این سو کناری در بی‌جهت خصمانه ننشین در مقابل گردن کلفت جاهلی دیدم بر این در یک سایه‌ی افتاده بر کهف‌الاوایل چشمش دو تا یونانی برگشته از جنگ گفتم چه غاری کنده افلاطون در این گل از کاسه‌های چشم خود مستم کن ای مست! بشکن بزن لولی وشِ با عشق عاقل ویرانه‌‌ی ظلمانی قلبت چراغانی ای قفل زر بر چفت کج بندنده‌ی دل وقتی یکی از ما تو باشی دیگری کیست جز جن و انس و دیو و دام و این قبایل شاخ توحّش را اگر کندیم ای سر! خشت تمدن را چرا پختیم ای دل! فرشی برای گردگیری بافت انگشت از تار و پود طرح و نقش حق و باطل در ما به بند افتادگان دامن تر کم خون به پا کن قلدر قصاب قاتل کِی امتحانم کردی ای چشم مراقب کِی پنجه بردم لایِ این حل‌المسائل موسوعه‌الآیات لب‌های گشوده کشف‌المراد صورت و زلف و شمایل ای دختر دیوانه‌‌ی هاتف بر آن کوه ای شعر! ای آسان به من پیچیده مشکل @ashareamirhosienhedayati