eitaa logo
اشعار استاد امیر حسین هدایتی
170 دنبال‌کننده
40 عکس
14 ویدیو
1 فایل
در خون زد و بر پوستم با استخوانم وا داشت بنویسم که ننویسم...بخوانم ادمین👇 شعری از استاد دارید یا نکته‌ای هست بفرمایید @Benvic
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 تو چه کاری کنی برای غمم پس و پیش‌ام نکن که بیش و کمم به چه می‌کوشی ای اراده‌ی من به که بشتابم و کجا برمم اشتیاق زیاد و فرصت کم ماجرای دل من است و دَمم دست چوپان باد در دستم در گره بندِ نِی نوای گمم سرِ زیبا بچرخ رو به من ای زهر چشم تو جوهر قلمم شریان بند باد اگر باز است به سرم می‌زند در آن بدمم نُت پیچیده در سه تار طلا من به این معجزات متهمم تا زمانم نرفته مغتنمم تا مکانم نبسته محترمم بگشایی ورق ورق ورقم بشماری قدم قدم قدمم سرعتم را نگیر خوش نفسم! جوهرم را ننوش نو قلمم! بوی شیر از کرانه‌های لبت معبدم را می‌آکند صنمم سخت مشتاق رمیِ آن جَمرم که بگویی نشسته در حرمم تا به ابروی کج اشاره کنی سرم افتاده در پی قدمم چشم حیران از در آمده‌ام استکان‌ها که می‌زنی به همم جفت‌مان را به کشتی آوردند با وجود تو من کی ام عدمم @ashareamirhosienhedayati