🌹
فرمانِ حاضر باش آمد نالهها برپا
دستور راحت باش دادم زخمها برجا!
هر گوشه در هر جا کمین کردید و پنهانید
در سینه یا در دل همان جا را بسوزانید
از نالهها آنها که رویِ برج نفرینند
آتش بیندازید روی هر چه میبینید
آن گوشه وقتی زخم جوشِ ناله زد بر لب
ای ناله از هر گوشهای برخیز لامصّب!
تا زخم باشد میمکد لبهای شورش را
تا ناله باشد میزند یک گوشه زورش را
از خُمره این خشت هزاران ساله را بردار
بردار زخم و مُهرِ گنج ناله را بردار
با استخوان در میان، کِی زخم و کِی ناله
کِی میکشم آهِ غسیل و دست غسّاله
یک گام اگر تا پشت پای زخم کم کردم
گامِ نحیف نالهام را متهم کردم
تا زخم دارم پشت پای ناله در راهم
معذورم و مأمور هر کاری که میخواهم
یک ناله زد فریاد قلب جبهه نزدیک است
ای زخمِ روی سینه! حالا وقت شلیک است
این جبهه سرتاپای خود را در بغل دارد
در سینهاش نارنجکی زیر عمل دارد
هر جا که قلب چاک چاکی قل قلِ خون زد
فیالفور باید از گلوی جبهه بیرون زد
ای نالههای از گلو بیرون زده برپا!
ای زخمهای از نمکزار آمده برجا!
تا خاکریز فتحتان بر سینهای باز است
هر نالهای رزمنده و هر زخم سرباز است
باشید و پرچمدار سرد و گرم من باشید
دروازهگیر و شهربندِ شرم من باشید
ای نالهها از زخمهای کهنه برخیزید
ای زخمها از نالهها دیگر نپرهیزید
این جبهه را این قلعهی بیدشت و هامون را
این مرد را این در تصرف را و مجنون را
ای نالهها! هر جا دمی آرام بگذارید
ای زخمها! آنجا برایش دام بگذارید
#امیر_حسین_هدایتی
#فرمان_حاضر_باش
#شهید
@ashareamirhosienhedayati
🌹
صبح بوسیدی مرا تا شب خدا همراه تو
تا شب آیا در کجا باید درآید ماهِ تو
درس تاریخ تو را آیا نباید حفظ کرد
تا حرامی نگذرد بر کاروان آهِ تو
میگذارم سنگ بغضش شیشهاش را بشکند
غصهدار واژهام در قصهی کوتاه تو
صبح بوسیدی مرا تا شب که قربانت شوم
برنمیدارم سر از سودای قربانگاهِ تو
#امیر_حسین_هدایتی
#صبح_بوسیدی
#شهید
@ashareamirhosienhedayati