eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام_الله_علیها ۷۶۸ من شریفه بر کریم آل طاها دخترم هم ز مریم هم‌ز ساره هم‌ ز حوا برترم گاه بر دامان زینب گه به آغوش حسین من در این سن کمم از آسمانی ها سرم همچو جد خود علی مشگل گشای عالمم من به تنهایی خودم کُلّ حوائج را درم دردهایش را دواو مرهمم برزخمهایش هرکه در عمرش فقط یکبار گشته زائرم هر که گرید در غمم امروز،فردا غم ندارد چون که من در روز محشر خود شفیع محشرم بین راه کوفه صد بار از مصیبت خم شدم کس نمی داند چه دیدم یا چه آمد برسرم آنقدر گویم که با صورت فتادم‌بر زمین زیر پای ناقه ها لِه شد تمام پیکرم پیکرم را عمه زینب روی دست خود گرفت دید حتی تن نمانده از وجود لاغرم شائق این غم را برای اهل دل تنها بگو که تنم شد پای تاسر مثل زهرا مادرم .
. سلام_الله_علیها ۷۷۱ در کربلا چها که کشیدم ز دست ظلم دیدم هزار داغ ولی باورم نبود یکعمر بوسه زد به سر و صورتم عمو بعد از عمو حسین کسی یاورم نبود عمه به جای من کتک از دست شمر خورد جز او کسی به فکر دل مضطرم نبود **** دیدم رباب را که کمان تر شد از کمان می‌دید روی نیزه سر شیرخواره بود در قتلگاه جسم عموجانِ من حسین در زیر پای مرکب و چندین سواره بود چیزی نمانده بود از آن جسم چاک چاک دیدم به چشم خویش تنش پاره پاره بود **** نازک تر از تن عموی من تنِ من است پای شتر کجا و تن دخترِ حسن با کعب نی زدند مرا بس‌که کوفیان جسمم کبود گشته چنان مادرِ حسن ✍ .
برای دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) چه دردی آمده در این حرم دوا نشده؟ چه حاجتی به نگاه شما روا نشده؟ که بوده است گرفتارِ آبرومندی که در پناه تو از بندها رها نشده؟ که بوده است غریبی که سویت آمده و تمام عمر در این خانه آشنا نشده؟ که بوده است که گفته گره به کارش هست وبعد از آن گره از کارهاش وا نشده؟ که آمده‌ست به سوی طبیبه‌ی مظلوم که عاشقانه به این عشق مبتلا نشده؟ که آمده‌ست به کوی شریفه بنت حسن که جان تشنه‌ی او مملو از رضا نشده؟ که بوده است که حاجت به قلب او بوده و پیش از آنکه بخواهد به او عطا نشده؟ کسی که آمده و دیده است لطف تو را خودش جدا شده اما دلش جدا نشده کدام دست نیازی به سویت آمده است که بیشتر ز نیازش به او عطا نشده؟ رسیده‌اند به کوی تو حرف‌هایی که مجال گفتنشان نزد مجتبی نشده که شرطه‌ها همه آنجا به اشک حساسند وسال‌هاست که راهی بر اشک وا نشده چقدر پارچه‌های تشکر آوردند که وقت نصب به دیوار صحن جا نشده غریب تا که نماند سزاست گفتن از این حکایتی که روایت به شعرها نشده ز ماست کاهلی ای بانوی کریمه! یقین که ذکر نام شما سهم شعر ما نشده ✍ .