eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
270 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) (ع) بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات بر آینه ی علی اعلی صلوات هم مولد اصغر است و هم روز جواد بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات 🌺 معشوق، به باد داده گیسو صلوات بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات نقّاره زدند، ماه پیدا شده است بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات 🌺 بر دلخوشی ضامن آهو صلوات جانم! بفرست باز بر او صلوات آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر بر هر دل مشتاق علی گو صلوات 🌺 بر روی جواد، باز بهتر صلوات بر ناز نگاه علی اصغر صلوات این نیست صدای این همه جمعیت! بفرست بلندتر به حیدر صلوات ✍ .._______________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. علیه‌السلام 🔹نسیم اجابت🔹 چشمان منتظر خورشید، با خنده‌های تو می‌خندد آه ای تبسم روحانی، هستی به پای تو می‌خندد با واژه‌های گل و لبخند، دارد لب پدرت پیوند باران بوسه که می‌گیرد، بابا برای تو می‌خندد بانوی شهر خدا حالا، در بر گرفته مسیحش را دستان منتظر باران، با ربنای تو می‌خندد می‌آیی از گل و فروردین، از نص واقعه‌ای شیرین آری صحیفۀ هفت اقلیم، با هر دعای تو می‌خندد ای پیر وصل مناجاتی، ای آنکه قبلۀ حاجاتی در هر فراز مناجاتت، گویی خدای تو می‌خندد ای روح سجده! دل محراب، در حسرت قدمت بی‌تاب آری نسیم اجابت در، زلف رهای تو می‌خندد هرچند اهل زمین بودم، هرچند خاک‌نشین بودم هربار گریه شدم دیدم، دست عطای تو می‌خندد یکبار دیگر از این کوچه، مثل نسیم گذر کردی در صحن سینۀ مشتاقم، عطر عبای تو می‌خندد این شعر هجرت من بوده، از مروه‌ای نفس آلوده در چشم‌های زلال بيت، دارد صفای تو می‌خندد 📝 . ............................................ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
گفتند کی؟ ناله کردی، الشام الشام الشام افروخت در خاطراتت، تحقیر و دشنام، الشام شد ننگ، شد عقده نامش، شرمنده دیوار و بامش در ذهن هفت آسمان ماند، این نامِ ناکام، الشام دست دغل بست دستت، شاید ببیند شکستت تیغی که در راه، اَلتَف، سنگی که بر بام، الشام شهری که هر کوچه دردی، شهری که هر گوشه داغی شهری که اهلش شکستند، دل‌های ایتام، الشام در سینه‌ات درد ای مرد، دستان تو سرد ای مرد آتش شد اما نگاهت، آرام آرام، الشام ... ... الشام شهر شکسته، الشام با دست بسته با چوب‌ها پله پله، لرزید هر گام، الشام گفتی "انا ابن المِنا" وای، گفتی "انا ابن الصفا" وای هر جمله تیری سه پر بر، کفری بد اندام، الشام هرچند از خون وضویت، هرچند سر روبرویت رسوا شد اسلام کافر، یا کفر اسلام، الشام هرچند زخمی که خوردی، تا غسل و تابوت بردی هرگز ز یادت نبرده‌ست، تکرار ایام، الشام نام آور آسمانی، برجاست از تو نشانی بعد از تو بسیار دیده است، سرباز گمنام، الشام می‌آید آن صبح آن صبح، می‌آید آن مرد آن مرد گرد مزار شهامت، می‌بندد احرام، الشام الشام الشام ناله، الشام بغضی سه ساله گفتند نی، ناله کردی، الشام الشام الشام
. تو هستی من و من توام جان مادر تویی قلب در سینه پنهان مادر غمت در نهان‌خانۀ دل نشسته به راهت نشسته‌ست چشمان مادر دلم خواست یک استکان چای و لبخند فدای قدم‌هات! مهمان مادر به‌جای تو و کودکی‌هات حالا نشسته‌ست عکست به دامان مادر گل من! به لطف عروج قشنگت گل‌ انداخته جلد قرآن مادر حمیدم! شهیدم! عزیزم! امیدم! بنازم به تو! مرد میدان مادر! تویی حاصل لقمۀ پاک بابا جواب دعای فراوان مادر بهار دلم! زود رفتی و آمد زمستان مادر، زمستان مادر پریشان شدی تا پریشان نباشیم فدای تو جان پریشان مادر غیور جوان‌مرد! شیرم حلالت چراغ دل بیت‌الاحزان مادر! از امروز دست تو بر خاک زهراست دعاگوی تو دست لرزان مادر دوباره صدا کن مرا صبح فردا حمیدم! عزیز دلم! جان مادر! .