eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.2هزار دنبال‌کننده
294 عکس
180 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. تقدیم به مادر امام زمان علیه السلام خاتون(ملیکا) سلام الله علیها زمین آبستن غمهای بسیاری است فردا را خدا از نسل «شمعون» می دهد طفلی «یشوعا» را چه زیبا گوهری، ریحانه ی قصر است و روی او نهاده پادشاه رومیان نام ملیکا را کسی هرگز نمی داند که این شهزاده ی رومی دگرگون می کند با کودکش یک روز دنیا را زمین در لحظه ی عقدش به خود لرزیده این یعنی خدا با حکمتش رد می کند داماد آنها را دلش لبریز از غم هاست اما او نمی داند که پاسخ می دهد در خواب ایزد این معما را رسول مهربانی را شبی در خواب می بیند گرفته یازده خورشید با او گرد عیسی را امام عسکری(ع) داماد آن جمع است و می خواهد ملیکا پاسخ آری دهد اولاد زهرا(س) را از آن شب می شود دلبسته و با ندبه خوانی ها تمنا می کند هر لحظه ای دیدار مولا را شهادت می دهد در محضر صدیقه ی کبری(س) و در آغوش مریم(س) می پذیرد دین طاها را عزیز آسمان بودن کنیزی در زمین دارد و یوسف می برد از چاه و از قصری ملیکا را خریدار کنیزی بود «بشربن سلیمان» که به دنیا بعد از آن بخشید ماهی مجلس آرا را پس از آن عطر نرگس در جهان پیچید و عالم دید خدا دارد در این عالم فقط دست توانا را جهان در انتظار دیدن موعود عمرش رفت خدا پایان دهد ای کاش این شبهای یلدا را .
. «السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَنْعُوتَةُ فِي الْإِنْجِيلِ الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمِينِ‏ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا شَبِيهَةَ أُمِّ مُوسىٰ.» زدی پیوند «آل‌هاشم» و «آل‌یشوعا» را که‌تو ازسال‌های‌قبل دیدی خواب حالا را اگرچه جسم تو در بند کاخ روم بود، اما دلت از شوق اقیانوس طی می‌کرد دریا را کسی _غیر از تو_ از راز تو باید باخبر می‌شد تو خود اما خبرداری دلیل این معما را اگر ذکر تو «لاخَوفٌ عَلَیهم» شد در آن‌غربت به هرآیینه می‌دیدی دم «لا هُم یَحزَنون»ها را چنان از شوق «سُرَّ مَن رَءا» از قصر می‌رفتی که انگاری شبیه کعبه دیدی هر کلیسا را در آن شیرین‌ترین رویا چه‌ها رخ داد ای‌بانو؟ که بر دامان خود دیدی مسیحای مسیحا را همین که نام «نرجس» را برای خود پسندیدی از آن پس تا ابد نشناختی دیگر «ملیکا» را عروس حضرت زهرا شدن آن‌قدر لذت داشت که با سختی نمی‌رفتی مسیر دشت‌وصحرا را زبان شاعران حقا که از وصف تو الکن ماند چه باید گفت اوصاف «شبیه‌اُمّ‌ِموسی» را؟ جهان از ابجد نام بلند تو یقین دارد که روزی فتح خواهد کرد فرزند تو دنیا را «شفاعت کار مادرهاست، شاعرها خبر دارند» بیا لطفی کن ای مادر شفاعت کن دل ما را .
. السلام علیک یا ام المهدی یا نرجس خاتون علیهماالسلام در شعاع نور اهل البیت شد او آفتاب دامنش شد مأمن خورشید آل بوتراب یک شبه حبُّ الحسن او را به فوق عرش برد تا مقامش شد عروس حضرت ختمی مآب در زمانی که بیابان بود تقدیر زمین آسمان را با قدومش کرد لبریز از سحاب قطره قطره رحمتش بارید وشد خیرکثیر بحر شد تا که شود لایق برای دُرّ ناب گشت نرجس تا ملائک خادم مُلکش شدند گرچه او خود را کنیز فاطمه کرده خطاب طاهره بوده ست حتی سایه اش را کس ندید گوئیا رخسار مهدی بود در پشت نقاب در خور مدحش نشد تورات وانجیل و زبور او که مادر شد برای وارث امُّ الکتاب محرم سرّ سه باب الله بوده،مِهر او می شود باب الجنان اصلی یوم الحساب با نگاهش ملک شیعه می شود آخر بهشت می شود برپا دوباره نرجسیه در بهشت امتداد شاخه ی پر برکت طوبا شده تا ابد تابنده با انوار پابرجا شده حضرت عیسی غلام مهدی او می شود پس کنیز او مُسلّم مریم عذرا شده بذر عصمت در زمین پاک ،رویش می کند دامنش شایسته ی ذریّه ی مولا شده لفظ صدیّقه که آمد در زیارت نامه اش می دهد معنا که او هم جلوه ی زهرا شده شأن او از بس تقرب داشت با آل رسول انتخاب حضرت انسیةالحورا شده شیعه ی اثنی عشر هستیم ما با هست او با وجود او ،وجود شیعیان معنا شده بس که دارد روح والا زیر بار مدحتش قامت صاحب قلم های مجرب تا شده از بیان مدح او هر دعبلی شد بی زبان لایق مدحش فقط باشد خود صاحب زمان از زلال روح او روح مطهر آمده آینه بر حضرت زهرای اطهر آمده یازده خورشید داور شد تجلی در یکی آن یکی از مشرق چشمان او در آمده غنچه ای نشکفته بوده در میان خار روم او برای وا شدن در باغ حیدر آمده تشنه ی جام وصال حضرت حق بوده است از سعادت در مسیر حوض کوثر آمده او لیاقت داشته بین زنان عصر خویش در تبار او اگر معصوم آخر آمده می رسد روزی ندای مهدی اش بر گوش خلق اهل عالم شیعه را مظلومیت سر آمده اهل عالم مادر مظلومه ام را بد زدند او فقط بر یاری جان پیمبر آمده قلب مادر محسن شش ماهه اش بوده چرا بی اجازه میخ،سمت قلب مادر آمده با چه جرمی روبه روی کودک معصوم او بر ضریح صورتش یک دست کافر آمده چارده قرن است در هجر تو مادر خون جگر ناله ی یک سوم سادات مانده پشت در ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) مادرِ .
او مادر خورشید،ماه قیصر روم است از مدح فضلش ناتوان هر شعر منظوم است با این قلم ها گفتن از او که میسّر نیست شرح مقام طاهره، در شأن ِمعصوم است وقتی گل عصمت فقط روییده در باغش پس پاکی دامان او بر خَلق، معلوم است شد سایه اش هم مخفی از هر چشم ناپاکی چون در حجاب نور، چونان دُرّ مَکتوم است هر بی سوادی که مقامش را کند انکار بر کفر محض و لعنت پیوسته،محکوم است گردد فقیر هر دو عالم آن که از غفلت از انتظار مهدی اش یک عمر، محروم است گویید؛ آن کس را که بر صحنش اهانت کرد بی شک ظهور منتقم یک امر مَحتوم است رذلی که بر جنّات ِصحن او تهاجم کرد خود را برای دوزخ ِموعود ، هیزم کرد شکر خدا که شد دل ما آشنای او در سینه های ماست حبّ سامرای او جنّت نیازی نیست، ما را بهتر از جنّت شد اعتکاف ِگوشه ی صحن و سرای او هستم اسیر چاه ظلمت، می کنم پرواز تا عرش ،نزد سفره ی مشکل گشای او شاید به لطف مهدی اش لایق شوم روزی من هم شوم خاک کف پای گدای او وقتی وِعاء و ظرف نور حضرت مهدیست قدر و مقامش را فقط داند خدای او روح الامین باید کند امداد ؛ شاعر را تا که بگوید بیتی از مدح و ثنای او شرح فضیلتهای او که کار ماها نیست باید خود مهدی رود منبر برای او دلخوش به آنم که محقّق می شود یک روز امر ظهور مهدی اش با یک دعای او یک روز با دست عزیزش ثبت می گردد در صفحه ی تقویم ما روز عزای او پر می شود از عطر نرگس، روضه های ما مجلس برای نرجسیه می شود برپا باید بیایید صاحب اصلی این مجلس روضه بخواند خود برای مادرش نرجس آن بانویی که در مسیر حق بلاها دید اما به شوق دیدن یارش به غم خندید در راه محبوبش چه سختیها کشیده او شهزاده بود و چون کنیزان رفته در هر سو شد لاله ی قیصر میان درد ، پژمرده مانند مادرشوهرش زهرا، کتک خورده روضه کجاها رفت؛ وای از غربت مادر او را عدو زد روبه روی دیده ی حیدر یاحضرت نرجس کتک خوردی ولی مادر هرگز نخوردی بر زمین در محضر همسر بر سینه ات که نیست ردّ ضربه ی مسمار پیش نگاه همسرت بر تو نشد آزار ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) مادرِ .