eitaa logo
اشعار زیبا
372 دنبال‌کننده
967 عکس
104 ویدیو
2 فایل
شما میتواتید اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب مورد علاقه تان را در این کانال پیدا کنید اگر لذت بردید صلواتی برای سلامتی و فرج امام زمان(عج) هدیه بفرمایید https://eitaa.com/joinchat/1623261194C5 @Asharziba تأسیس کانال ۱۳۹۷/۲/۲۰
مشاهده در ایتا
دانلود
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است🖤 { شب وصل است و تبِ دلبری جانان است } { ساغر وصل لبالب به لب مستان است } { در نظر بازیشان اهل نظر حیران است } { گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است } { چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ } { یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » } { « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » } { « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » } { یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } {عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } ##### { « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ } { « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » } { چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ } { چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ } { چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } * { گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست } { شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست } { « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » } { چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست } { خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است) مکن ای صبح طلوع ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
هدایت شده از اشعار زیبا
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت از طراز نغمه وا می ماند اگرزینب نبود در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه جا می ماند اگر زینب نبود شاعر: قادر طهماسبی (فرید) ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
شب یازدهم محرم – مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه امروز پا به معرکه کربلا زدی از صبح گریه کردی وناله ها زدی من هر چه را شنیده ام آقا تو دیده ای نالیده ای،خمیده ای وداغ دیده ای دلواپسی به جوش دلت مثل خُم شده شاید سه ساله عمه ی ناز تو گم شده در بین دود و آتش صحرا چه می کنی با ناله های زینب کبریی چه می کنی امشب چقدر خسته ای و دل شکسته ای امشب بداغ شام غریبان نشسته ای گویا تو نیز سر بروی نیزه دیده ای یا آنکه پابه پای یتیمان دویده ای آیا به پای ناز شما خار رفته است یا قاتلی بروی زمینت کشانده است امشب کنار کشته ی مولا چه می کنی با قامت خمیده ی زهرا چه می کنی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
خوشا از دل نم اشکی فشاندن     به آبی آتش دل را نشاندن     خوشا زان عشقبازان یاد کردن     زبان را زخمه فریاد کردن     خوشا از نی خوشا از سر سرودن     خوشا نی نامه ای دیگر سرودن     نوای نی نوایی آتشین است     بگو از سر بگیرد، دلنشین است     نوای نی نوای بی نوایی است     هوای ناله هایش، نینوایی است     نوای نی دوای هر دل تنگ     شفای خواب گُل، بیماری سنگ     قلم، تصویر جانکاهی است از نی     علم، تمثیل کوتاهی است از نی     خدا چون دست بر لوح و قلم زد     سر او را به خط نی رقم زد     دل نی ناله ها دارد از آن روز     از آن روز است نی را ناله پرسوز     چه رفت آن روز در اندیشه نی     که اینسان شد پریشان بیشه نی؟     سری سرمست شور و بی قراری     چو مجنون در هوای نی سواری     پر از عشق نیستان سینه او     غم غربت، غم دیرینه او     غم نی بندبند پیکر اوست     هوای آن نیستان در سر اوست     دلش را با غریبی، آشنایی است     به هم اعضای او وصل از جدایی است سرش بر نی، تنش در قعر گودال     ادب را گه الف گردید، گه دال     ره نی پیچ و خم بسیار دارد     نوایش زیر و بم بسیار دارد     سری بر نیزه ای منزل به منزل     به همراهش هزاران کاروان دل     چگونه پا ز گل بردارد اشتر     که با خود باری از سر دارد اشتر؟     گرانباری به محمل بود بر نی نه از سر، باری از دل بود بر نی     چو از جان پیش پای عشق سر داد     سرش بر نی، نوای عشق سر داد     به روی نیزه و شیرین زبانی!     عجب نبود ز نی شکرفشانی     اگر نی پرده ای دیگر بخواند     نیستان را به آتش می کشاند     سزد گر چشم ها در خون نشینند چو دریا را به روی نیزه بینند     شگفتا بی سر و سامانی عشق!     به روی نیزه سرگردانی عشق!     ز دست عشق در عالم هیاهوست     تمام فتنه ها زیر سر اوست! شاعر: شادروان قیصر امین پور ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
  نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر   فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر   قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر   نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر   سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر   هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر   همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر   سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر   زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر   سپس به معرکه عبّاس «اجننی» گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر   بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر   خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر   در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر   سری  که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر   پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر   امام غرق به خون بود و زیر لب می‌گفت: به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر   میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طاها سر   حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر   تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر   نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر -   جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر   صدای آیۀ کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر   بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر   چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر   عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت به چوب، چوب‌ محمل؛ نه با زبان، با سر   دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر سید حمید رضا برقعی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
حضرت امام حسین (علیه السلام)   از بس حسین بخشش بسیار می کند لطفش مرا همیشه بدهکار می کند   این اشک های قیمتی روضه های او خیلی برای عاقبتم کار می کند   دستش درست انکه دلم را به دست عشق در این جهان دین زده دیندار می کند   او دلبرانه بین من و هر چه غیر خود با دست های عاطفه دیوار می کند   با دانه های اشک که خون نامه های ماست ما را چه عاشقانه وفادار می کند   خاکش مسیح بود و چه زیبا دل مرا دوری کربلاش گرفتار می کند   شعر از :حسن کردی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
حضرت امام حسین (علیه السلام)   آتش عشق تو در سینه ی سوزان من است عکس لبخند تو در دیده ی گریان من است   چه نثار تو کنم،تا که قبولت افتد بهترین هدیه ی ناقابل من،جان من است آنچه آرد یم لطف و کرمت را به خروش قطره اشکی است،که غلطیده به دامان من است   به گداییِّ سر کوی تو عادت کردم این گدایی،شرف و عزّت و عنوان من است هر که گردید سگ کوی تو،من خاک رهش هر که شد سائل درگاه تو،سلطان من است   به طبیبم چه نیازی بُوَد،از نسخه چه سود تو اگر درد دهی،دارو و درمان من است   اگر از خویش برانی،به کجا روی کنم جز سر کوی تو،عالم همه زندان من است   عضو،عضوِ بدنت سوره و زخمت آیات مصحف صورت خونین تو،قرآن من است حرم پاک تو،بیت الحرم کعبه ی دل کربلای تو،بهشت من و رضوان من است   شعر میثم شرر ناله ی مظلومی توست گریه ی ماتم تو،باعث غفران من است   غلامرضا سازگار ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
حضرت امام حسین (علیه السلام)   دردی مثال درد و غمت، میشود مگر؟ رنگی سیاهی علمت، میشود مگر؟ ای کشته ی فتاده به هامون،قتیل اشک کس ناامید از کرمت، میشود مگر؟ یک جمله ی تو حر و زهیر و حبیب ساخت آخر بدون فیض دمت، میشود مگر؟   اصلا بهشت با همه ی حور و کوثرش باب ورودی حرمت، میشود مگر؟ بی لطفت ای امیر دلم هیچ شاعری مقبل و یا که محتشمت،می شود مگر؟   تغییر کرده قافیه در بیت آخرم بی ذکر روضه و المت،می شود مگر؟   *از آب هم مضایقه کردند کوفیان* داغی شبیه هرم لبت،می شود مگر؟    بهنام فرشی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
خیلی حسین زحمت مارا کشیده است شخصیتی که زحمت مارا کشیده است    عالم از ابتدای وجودش ندیده است دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم     خیلی حسین زحمت مارا کشیده است منت نهاده بر سرمان اشک جاری است    از دل بگو حسین تورا او خریده است بین قلم و لطف تو هست ارتباط اگر     حرفی به روی برگه کاغذ خزیده است من با زبان شعر نوشتم که این حسین     ماضی مضارع و به هر علت مزیده است کشف قمر پدیده شده؟بچه بازی است     ارباب ما برای جهان یک پدیده است مارا به حالت خودمان ول نکرده است     چون بوی کربلا به مشامم رسیده است در روضه ات زبان گرفتم و ناگه زبان گرفت   مردم ولی به عشق تو قلبم تپیده است من پیله میکنم که برایش بسوزم و     هیئت به اذن او به مدارم تنیده است از دکتر و مطب به خدا بیمه میشود     هرکس که طعم چایی او را چشیده است این رفت و آمدی که برایم رقم زده   از گریه ی شبانه مهدی دمیده است ایام فاطمیه شد و روضه های سخت   آقا بیا که مادر تو قد خمیده است شاعر اگر زمیخ درو سینه مینوشت    میمرد آن ک روضه کوچه شنیده است لرزی اگر ز سردی این بیت حس شده     از لا بلای چادر خاکی وزیده است شرمنده ام به خدمتتان عرض میکنم     او مادر حسین همان سر بریده است شاعر: امیرحسام یوسفی ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
هدایت شده از اشعار زیبا
از دردهایم با تو میگویم پدرجان از گوشواره از النگویم پدرجان تنها نشانی مانده آن هم جای زخم است دشمن شبیخون زد به گیسویم پدرجان ⛱کانال اشعار زیبا https://eitaa.com/asharziba
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه سر بسپارند چاره نیست دعوت گرفته یار و نوشته من الغریب وقت سفر رسیده ببین حری یا حبیب هرجا دو راهی است هر آیینه کربلاست خود را ببین دوباره که آیینه کربلاست مردی هنوز چشم به راه جواب ماست یه کربلا مقابل هر انتخاب ماست تصمیم حر در اول هنگامه روشن است تکلیف کربلا و امان نامه روشن است با عشق اوست هر که به جایی رسیده است خیلی حسین زحمت ما را کشیده است به خدا سخت است که فراموشش کنیم در بندر چشمهایمان پهلو گرفته است گلوی بریده اش دنیا رو نورانی کرد گلوهایمان به فدایش روی گونه ها با اشک نوشتیم یا زهرا به خدا هرگز حسین را فراموش نمیکنیم با او خدا را پرستیدیم و با خونمان فدایش شدیم و امروز بر سر پیمان خود هستیم و نزد امام حسین آمدیم ما با فطرت زائرش هستیم و با فطرت عاشقش شدیم یا زهرا به خدا هرگز حسین را فراموش نمیکنیم ⛱کانال اشعار زیبا 《🍃🍂@asharziba🍂🍃》