🛑‼️ مسابقهی عظیم فرهنگیِ «شعور عاشورایی»‼️🛑
(مجموعهی ۴۰ پیامِ تأثیرگذار از مکتب عاشورا)
🎁 جوایز ارزندهی این مسابقه، در اوّلین قدم ۵۰ میلیون تومان شامل:
1⃣ برای نفرات برتر (بر اساس بالاترین نمره در کمترین زمان آزمون):
💰 ۱۰ کارت هدیهی دو میلیون تومانی
💰 ۱۴ کارت هدیهی یک میلیون تومانی
2⃣ به قید قرعه برای کسانی که حداقل نصف نمرهی آزمون را کسب کنند:
💰 ۴۰ کارت هدیهی ۴۰۰ هزار تومانی
💎 و ارزشمندترین جایزهی مسابقه که محتوای آن است!
✅ ثبتنام در مسابقه و دریافت منبعِ مطالعاتیِ آزمون از طریق:
🌐 zil.ink/maktab_ashoora
🔰 در صورت بروز مشکل در لینک بالا، وارد لینک زیر شوید:
🌐 yek.link/maktab_ashoora
💠 ثبتنام برای عمومِ هموطنان، آزاد و رایگان است!
🛍 جهت آگاهی از اسامی برندگان قبلی مسابقات ما و قطعی بودن اعطای جوایز، وارد لینک زیر شوید:
🌐 b2n.ir/javayez_.rooyindezh
#مسابقه_شعور_عاشورایی
#جبهه_مقاومت_فرهنگی_رویین_دژ
🔺 @RooyinDezh
⚪️🌑⚪️🌑⚪️🌑⚪️
🌑⚪️🌑⚪️🌑⚪️🌑
﷽
⬅️مقدمه شب اول حضرت مسلم ابن عقیل
شروع مجلس
بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدامابقیت وبقی الیل والنهارولا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم...
شب اول محرم و شب عرض ارادت به مولای همه عاشقانش عرض ارادت به سلاله ی حضرت زهرا سلام الله...به بند دل فاطمه، به جگر گوشه زینب سلام الله هرکجا نشستی عرض ادب کن...روکنده زانو بشین این دست راستتوبزار روقلبت...ما که درکنار حرم آقا نیستیم از همین جا سلام عرض کنیم...
السلام علی الحسین(کسی ساکت نشینه ها...) وعلی علی ابن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین...یا ابا عبدالله...
سلام ما به حسین و به کربلای حسین😭
سلام ما به علمدار باوفای حسین
😭سلام ما به سلامی که عصر عاشورا
نموده بر بدن غوطه ور به خون زهرا
😭سلام ما به جبین شکسته زینب
سلام ما به نماز نشسته زینب
😭سلام ما به بدن های مانده در صحرا
سلام ما به ملاقات زینب و زهرا
😭سلام ما به لب چوب خیزران خورده
به آن خرابه نشینی که نیمه شب مرده 😭
سلام ما به تنوری که اشک زهرا ریخقت 😭
به اشک بچه یتیمی که در سحرها ریخت 😭
سلام ما به فرات و به موج سوزانش
سلام ما به ابوالفضل و چشم گریانش
مریض زیاد داریم یک سال حسرت کشیدیم که همچو شبی شب اول محرم عرض ارادتت روبه سفیر کربلا مسلم ابن عقیل نشون بدی...
اما قبل از اینکه بخواهیم وارد روضه ی مسلم ابن عقیل بشیم بگیم آقاجان: ممنونتم که برام دعوت نامه فرستادی که بیام تو مجلس حسینت بشینم تا قطره اشکی بریزم...ممنونتم خدا...
محرم آمد بیا مهدی محفل جدت را مزین کن
قدم بگذار بر دوچشم ما محفل ما را همچو گلشن کن
بده شوره نینوا مهدی
ببر مارا کربلا مهدی
یا ابا صالح2
ابا صالح التماس دعا هرکجا رفتی یاد ماهم باش
حرم رفتی خیمه گاه رفتی قتلگاه رفتی یاد ماهم باش
بده شور نینوا مهدی
ببر مارا کربلا مهدی
یا اباصالح2
اگر امشب کربلا رفتی یاکه همراه مادرت زهرا
تورا جان اصغر و اکبر شبه پیغمبر یاد ماهم باش
چو بوسیدی حنجر اصغر
زدی بوسه بر لب اکبر
یا ابا صالح 2
بغل کردی قبر جدت را جای ما اورا تو زیارت کن
کنار اون حنجر خونین از نوا رفتی یاد ماهم باش
یا ابا صالح2
چو رفتی تو در کنار حرم دیدی اصغر بر سینه بابا
کنار اون غنچه پرپر سوره کوثر یاد ماهم باش
یا ابا صالح2
اگر رفتی در کنار عمو دیدی عباس و پیکر بی دست
به چشمان پر زخون عمو مشک و تیر عدو یاد ماهم باش
به فرق بشکسته عباس
به چشمان بسته عباس
یا ابا صالح2
⬇️⬇️⬇️ روضه وگریز 😔😭
به محراب علی خواندم نمازی 2
نمودم با خدا راز ونیازی....
شب اول شب گرفتن حاجاته...می گن دعای غریبا زود مستجاب میشه، آخه مسلم ابن عقیل هم خیلی غریب بودآقاجان میشه شمامارو دعاکنی...
به محراب علی خواندم نمازی🍂
نمودم باخدا راز ونیازی🍂
که یارب کوفه رامردی نباشد🍂
مراهم راز وهم دردی نباشد 🍂
تویی آگه که با مهمان چه کردند 🍂
پذیرایی میان کوچه کردند 🍂
حسین جان....
به دامان سنگ و خنجرها به دستند🍂
خدایا استخوانم راشکستند 🍂
بنالم درمیان کوچه یارب 🍂
به یاد دلبر مظلوم زینب 🍂
سلام برسفیر باوفای حسین(ع)، سلام براون آقایی که دستور امامشو با جون ودل خريد وبرای رسوندن پیام مولایش تاپای جان ایستادگی کرد.
مردم هیچ وقت از یاد امامش غافل نشد...همش به فکر این بود که چه برسر غریب کربلا وخانوادش خواهد آمد.
مسلم ابن عقیل درصدد بودکه از امام غریبش دفاع کنه اما هنگامی که مردم بی وفای کوفه مسلم ابن عقیل را تنها گذاشتند چه حالی پیدا کرد به چه چیزی فکر میکرد...زیر لب با مولایش امام حسین چه زمزمه ای داشت....وقتی به یاد کاروان کربلا وچهره های معصوم کودکان می افتادچگونه از دل آه میکشید...ای کوچه های کوفه وقتی که این سفیر غریب تنهای تنها درمیان اون همه دشمن محاصره شده بود چگونه با افسوس روبه سوی کربلا مینمود...آی شهرکوفه 3 😭😭😭😭
خاطرات تودل شیعیان را خون میکنه توخاطراتت غربت حضرت امیر المؤمنین روداری، توشاهد فرق شکافته علی بودی، توگریه های حضرت زینب رو به خاطر داری....آی....😭😭😭😭گریه در عزای پدر غریبش امام علی وگریه درعزای سربریده برادر بالای نیزه...😭😭😭😭
همه بگید ای حسین...😭😭😭😭😭آخ فدای این ناله هاتون بشم...
مسلم که سفیر زاده زهرا بود🥀
آغازگر قیام عاشورا بود🥀
برغربت او دیده خورشید گریست 🥀
درکوفه غریب آه مه بتها بود🥀
ماباید به یاد اون شهیدی گریه کنیم که از همه شهدا تنهاتر بود...😭😭😭😭اون شهیدی که نه تنها به او حمله میکردند، بلکه از بالای بامها آتیش برسرش می ریختند ویه عده آقا روسنگ باران میکردند...
👇👇👇
گاهی از زخم زبان برجگرم چنگ زدند 🌾
گه میان کوچه ها برسرمن سنگ زدند 🌾
اما وقتی مسلم ابن عقیل روبردند دارالاماره
آخ بمیرم 😭😭😭😭
دستاشو بسته بودند، مسلم شروع کرد به گریه کردن 😭😭😭😭😭😭🥀
عبیدالله گفت: مسلم چراگریه میکنی؟ شما که دربرابر مرگ تسلیمی، شماکه ازسلاله پیغمبری...
مسلم گفت: برای خودم گریه نمیکنم بلکه برای حسین گریه میکنم...نامه نوشتم که پسرفاطمه بیاد کوفه...ولی میخوام بگم که به سوی مردم کوفه نیا...😭😭😭🥀🥀🥀
ای عزیز فاطمه ای امید عالمین
غرق درخون گویمت که میا کوفه حسین
کوفیان بی حیا انتظارت می برند حسین جان 😭
ازبرای کشتنت تیروخنجر میخرند...😭😭
کن حذر از این سفرجان زینب خواهرت
حرمله زانو زده درکمین اصغرت😭😭
آی مردم حضرت مسلم ابن عقیل که سخت مجروح وناتوان شده بود به صورت اسیر به قصد فرمانداری آوردن ...حضرت خیلی تشنه بود، درخواست آب کرد...مقداری آب به آقا دادن...آقا همین که آب خواست بنوشه...آب خون آلود شد...😭😭😭آب روریخت...دوباره آب براش آوردن، ولی نتونست بخوره...چون لبای مبارکش زخمی شده بود...😭😭😭آقا فرمود: اگرمن نسیبی از این آب داشتم قسمتم میشد...فدای لب تشنه ات یا ابا عبدالله...😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀
اما اگر نوای دلنشین روگوش کنی داره میگه یا ابا عبدالله آقا قربون لبهای خشکت برم...😭😭
من که سردریاری دین قرآن میدهم 🍂
مثل مولایم حسین تشنه لب جان میدهم 🍂
مردم پایین دارالاماره منتظر بودند ...
یکی میگفت: مسلم روآزاد میکنند، دیگری میگفت: نه زندان می برنش...اون یکی میگفت: هرچی باشه مهمونه باهاش مدارا میکنند...
ناگهان دیدند یه بدن بی سر😭😭😭😭😭😭😭از بالای دارالاماره به روی زمین افتاد...آری سرمسلم را مظلومانه ازبدن جدا کردند...😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀🥀
دونفر از کوفه می اومدند آقا امام حسین ازشون سوال کرد از کوفه چه خبر دارید: گفتند آشکارا بگیم یبن رسول الله یا پنهان؟
آقا فرمود: من چیزی رو از اصحابم پنهان نمیکنم. گفتند: مااز کوفه بیرون نیومدیم مگه اینکه دیدیم بدن مسلم روبه ریسمان بسته ودرکوچه های کوفه میبردند...😔😔😔😔🥀
چو شه از قتل مسلم با خبر شد 🌾
دلش لبریز از خون جگر شد 🌾
بگفت ای یاوران با وفایم 🌾
شهادت نوبت ما سربه سرشد 🌾
امام با شنیدن این خبر به سمت خیمه زنان رفت...
⬇️ ( گریز )🥀🥀🥀
دختر مسلم روطلبید نگاه میکرد اشک می ریخت 😭😭😭😭😭😭😭اون دختر از رفتار امام فهمید که چی به سرش اومده...گفت آقا: مگه من یتیم شدم....😭😭😭😭😭🥀آخه امروز طور دیگه ای منو مورد لطف خودت قرار میدی؟
آقافرمود: دخترم گریه نکن...😭😭😭من جای پدرت...خواهرم زینب به جای مادرتوست...😭😭😭😭یا الله....نمک مجلس روضه امام حسین....😭😭😭😭😭بگم والتماسدعا...
شب اول خسته ات نکنم من میخوام بگم حسین جان....😭😭😭😭😭😭یا الله...التماسدعا....
توکه خیلی یتیم نواز بودی آیا سزاوار بود که درکنار بدنت دخترت سکینه رو با تازیانه بزنن...😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀🥀
اما چقدر این دختر با عاطفه...نمیگفت بابا منو میزنن بلکه با زبان حال می گفت: پدرجون برخیز
ببین عمه ام زینب رو با تازیانه میبرند 2🥀😭
⬅️ دشتی...🌾🌾🌾
بنالم درمیان کوچه یارب 🥀
به یاد دلبر دلدار زینب 🥀
حسینا خود ببین اینجا چه رخ داد🥀
غریبی باز بین کوچه افتاد 🥀
حسینا کوفیان مذهب ندارند 🥀
حیایی از رخ زینب ندارند 🥀
میا درشهر ظلم دشمنانت🥀
نیاور دختر شیرین زبانت 🥀
که اواینجا به خاک غم نشیند 2🥀
سرببریده ای برنیزه بیند 🥀
حسین فاطمه جان رقیه 🥀
به چشم پاک و گریان رقیه 🥀
حلالم کن که من گشتم فدایی 🥀
نشد قسمت بیایم کربلایت 🥀
⬅️کرامات حضرت مسلم(ع)🌾🌾🌾🌾
میگوید مریض بودم وغده داشتم دربیمارستان متوسل شدم وزیارت جامعه کبیره روخطاب به آقا ابا عبدالله خوندم و خوابیدم....
درعالم خواب حضرت امام حسین(ع) روبه خواب دیدم.فرمود: برای شفایت ای مریض به حرم مسلم ابن عقیل برو...
از خواب بیدار شدم به کوفه رفتم یه ریسمانی به ضریح حضرت مسلم گره زدم، سردیگر نخ روبه گردن خودم بستم درکنار ضریح خوابم برد...
یه وقت دیدم یه آقای جلیل القدری اومد فرمود:
من مسلمم چی میخوای؟گفتم: امام حسین(ع)منو فرستاده وامر فرموده...منم امرشو اطاعت کردم...حضرت مسلم به من فرمود: بلند شو...میگه بلند شدم...وقتی بلند شدم از مریضی و غده ای که داشتم هیچ اثری نبود...😭😭😭🥀🥀🥀🥀🥀
👇👇👇
4_5979042952222084378.ogg
411.9K
🖤 🎋🍃🖤🎋🍃🖤🎋
🍃🖤🍃🖤
🎋🍃🖤 ﷽
🖤🎋
🎋
# نوحه_سینه زنی
#حضرت_مسلم(ع)
(به سبک کنار قدمهای جابر)
بگویم ز بالای این دار / میا کوفه ای نور عینم
میا ای عزیز پیمبر / امیری امیری حسینم
میا که تمامی کوفه / دل و جان آنها ز سنگ است
میان تمامی مردم / سخن از نبرد و ز جنگ است
به دستان هریک / بود تیر و خنجر
ببرند در آنجا / سر تو ز پیکر
#امیری بابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
🎋🎋
شنیدم ز دشمن در اینجا/که تیر سه شعبه خریدند
شنیدم که با تیر و نیزه/شتابان به سویت دویدند
شنیدم که این نا نجیبان/همه حرفشان قطع آب است
همه بی قراریم اینجا/برای عزیز رباب است
میاور حسین جان/گل احمرت را
بپوشان گلوی/علی اصغرت را
#امیری بابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
🎋🎋
میاور عزیز دل من/به همراه خود کودکان را
میاور که با ضرب سیلی/نوازش کنند نوگلان را
بگو خواهر تو چگونه/کند قتلتان را نظاره
چگونه ببیند که اکبر/شده جسم او پاره پاره
برای رقیه/دلم بی قرار است
دلم خون زدست/دل کینه دار است
#امیری بابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
🎋🎋
الهی حریمت نباشد/بدون امیر و سپهدار
الهی نسازند جدا آن/دو دستان پاک علمدار
امان از دم بی حیایی/امان از شروع جسارت
دم شعله ی خیمها و/زمان شروع جسارت
به مرکب بتازند/روی جسم اکبر
به نیزه گذارند/سر پاک اصغر
#امیری بابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا(۲)
🎋🎋
✍#وحید زحمت کش شهری
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
🎋
🖤🎋
🎋🍃🖤
🍃🖤🍃🖤
🖤🎋🍃🖤🍃🎋🖤🍃🎋
اشعار نوحه خوانی محرم
شب اول
#غزل #مرثیه
#اباعبدالله_الحسین
زبانحال حضرت مسلم با سیدالشهدا
شاعر : محمد عظیمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : قالب شعر : غزل
چون میّسر نشـــود فرصت دیــدار شما ما که رفتیم خداوند نگـــــــهـدار شـــما
نامتان روی علم بود و زدستــم افـــتـاد کاش برداردش از خاک علمدار شــما
جرم عشق است که صیاد چنین بسته مرا اونـــــدانست که مائیم گرفـــــتار شـما
خسته بودم اگرم دست به دیواری رفـت ورنه تـــکیه نـکنم جز سر دیوار شمـا
دیده پنجره بسته است به دیــدار بهـــار دام پایـــیز کـمین کرده به گلزار شمـا
باد هم از نفس افتاده و یــاری نکــــنـد شرح حالی دهد از پیک سر دار شما
جان آقا نکــــند تشنــــه بیایـی ایــــنجا آب هم نیست در این شهر طرفدار شما
پشت هربام کمین کرده کسی منتظر است سنگها دیده به راهـند بــه دیــدار شمـا
آخرین جمله دلدادۀ تان خــواهشی است بــاز گردیــــــد خــداوند نگهـدار شمـا
🎧#مداح حاج پیرزاده
👇👇👇👇👇
Hasan Shirazi - Kami Ahestetar (320).mp3
5.32M
نوحه کمی آهسته تر به کجا میروی حسین شیرازی
مرادقلی:
کمی آهسته تر به كجا میروی بدون زینبت تو چرا میروی!
بدون زینبت تو چرا میروی مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین!
یابن الزهرا حسین دل من اسیر دام گیسوی تو…
تپش های دلم نام نیكوی تو تپش های دلم نام نیكوی تو…
به زخم دل من یا اخا مرهمی پس از تو برایم كو دگر محرمی…
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین…
به جای مادرم آمدم به سویت تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت!
خدا همراه تو تو روی كربلا وعده ملاقات از سر نیزه ها…
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین!
حسین شیرازی کمی آهسته تر به کجا میروی
حسین شیرازی مهلا مهلا
علی_اکبر__هادی_همتی.mp3
4.64M
سوی میدان می روی
بس خرامان می روی
از بر بابای خود
جان جانان می روی
چهره ات پیغمبری
ضرب دستت حیدری
اکبر رزمنده ام
در شجاعت محشری
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
چهره ام حیران و زرد
سینه مالامال درد
روبرویت لشکری
آمده بهر نبرد
تشنه ی صحرا تویی
هستی بابا تویی
بین صدها نیزه دار
یکه و تنها تویی
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
بی کس صحرا شدی
ماتم بابا شدی
لشکری دور و برت
نیزه خوردی تا شدی
پاره پاره پیکرت
شد دو تا فرق سرت
جان به قربان تو و
جسم زخم و پرپرت
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
گشتم از غم خونجگر
خاک می ریزم به سر
ای عصای پیری ام
اربأ اربا ای پسر
شیشه ی عمرم شکست
کِشتی ام بر گِل نشست
نوجوانی مَه لَقا
کربلا دادم ز دست
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
#هادی_همتی
#علی_اکبر #زنجیرزنی
992.5K
نوحه ورود به کربلا #زنجیرزنی
سبک ساقی ساقی ای ساقی
ای غریب بی یاور
یار نازنین برگرد
ای حسین بی لشکر
یار و شاه دین برگرد
این زمین دلگیر و
این زمین اندوه است
میوه ی دل مادر
زود از زمین برگرد
یار نازنین برگرد
زود از این زمین برگرد
تا که کربلا گفتی
پنجه تا سَر من سوخت
یاد مادرم کردم
کل پیکر من سوخت
وه چه غربتی دارد
اضطراب و دلشوره
گریه ام گرفت اینجا
دیده ی ترِ من سوخت
یار نازنین برگرد
زود از این زمین برگرد
لاله های باغ تو
جمله می شود پرپر
قاسمت به خون غلطان
کشته می شود اکبر
پهلوان تو عباس
میخورد زمین با سر
پاره می شود اینجا
حنجر علی اصغر
یار نازنین برگرد
زود از این زمین برگرد
دشمن تو می آید
قصد جان شیرینت
خون سرخ تو ریزد
پای دین و آئینت
این زمین پر ماتم
گود قتلگاه دارد
شمر بی حیا آنجا
می رسد به بالینت
یار نازنین برگرد
زود از این زمین برگرد
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امام_حسین_ع #نوحه
#ورود_به_کربلا #واحد #زنجیرزنی