eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️بند اول بلند شو برادر که زینب رسیده ۲ ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲ حسین جان ببین دیده های ترم رو ببین حال و روزه بد و مضطرم رو تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم چه چیزا که من توو اسارت ندیدم ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان حسین جان ... ☑️بند دوم چهل روز کشیدم غم هجر و دوری چهل روز فقط کار ما شد صبوری چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال غم تو برادر نشست روی این دل ازون روز سرت رو دیدم در مقابل نبودی که دستام و بستند سرم رو توی شام شکستند ببین نور دیده ؛ قد من خمیده حسین جان ... ☑️بند سوم تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت با خلخال ما کردن اینها تجارت میدیدم که بستس چشای علمدار میبردن با خفت ماها رو توو بازار همه حاجتم بود برادر یه چیزی که توی اسارت نریم به کنیزی بگو جرم ماها چی بوده که کل تن ما کبوده وای از ازدحام و شلوغی شام و حسین جان ... ☑️بند چهارم نمیدونی داداش شدم من دل آشوب تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و تعارف میکردن به ماها شراب و یکی زد من و با لگد یا که با مشت ولی اون نگاه های هرزه منو کشت دلم غرق رنج و عذابه که افتاد و غش کرد ربابه دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه حسین جان ... 💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠 ✍
صحت ⭕️متن روضه اربعین *امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم* “السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا” حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری می کنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش؛ حسین وای هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه می کرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد. همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم؛ خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه؛ خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد. یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود؛ عمه مو سیلی زدن. التماس دعا صحت
⭕️ روضه اربعین بانو صحت 🌿🌿🔳🔳 السلام علیک یااباعبدالله خوشبحال آن زائرینی که اربعین اول کربلا امدند...طبق نقل نوشته اند:اهلبیت امدند.جابربن عبدالله انصاری آمد..روزاربعین جابرامدکنارقبراباعبدالله... اباعبدالله حرمی نداشت .اما درهمان بیابان جابربن عبدالله انصاری امدخود راروی قبرانداخت.روی قبرارباب بی کفنش حسین😭اماچگونه؟غسل کرد.خودشوآماده کرد.زیارت آداب داره. باخضوع وخشوع باگامهای کوتاه..آقاشوصدازد.زیارت خواند.سه مرتبه صدازد:حبیبی یاحسین.مولای من.دوست من.اقای من....من جابرم..پیرغلام شمام..چراجوابم رونمی دهی؟گفت وگفت...خواندوخواند..یک وقت عطیه میگوید:دیدم جابرازهوش رفت.افتادروی قبراباعبدالله جاداره بگم؟جابرتودراربعین کربلا آمدی.توحسین راندیدیوغش کردی..جابرتوسربالای نی ندیدی وغش کردی..جابربدن قطعه قطعه ندیدی .ناله زدی..ای جابر..چهل روزقبل زینب درکربلا بدن حسین رادیدسربالای نی دیدم خودم دیدم زبالای بلندی/که محبوب خداراسربریدند توندیدی چه شدازهوش رفتی ..امازینب دیدیک جای سالم دربدن حسینش نیست..بنابرنقلی زینب اربعین اومدکربلا.شایداینطورفرموده باشد:حسینم.داداشم..اگربلندشوی دیگرزینب رانمیشناسی...یک روزمن درقتلگاه تورانشناختم.امروزم تواگربلندشوی زینبتونمیشناسی؟داداش من بچههاتوازکربلا تاشام بردم..ولی ازشام تاکربلا بچههات منوآوردن...نتونستم بیام.چون زینبی که صبح11محرم ازکربلارفت.ان زینبی نیست که امروزبه کربلا اومده آنکه نامش کرده عالم رامسخرزینب است آنکه صبرش می ربایدهوش ازسرزینب است گرعلی بن ابیطالب بودمعیارصبر آنکه صبرش باعلی گرددبرابرزینب است. امان ازدل زینب 😭 چه خون شددل زینب😭
قسمت دوم روضه اربعین بانو صحت 🌿🌿🔳🔳 اربعین آمد واشکم زبصر میآید گوئیا زینب محزون زسفرمیآید بازدرکرب وبلاشیون وشینی برپاست کزاسیران ره شام خبر می آید آی کربلا*اربعین آمده.زینب کبری(ع)داره میاد.اون یه عالمه خاطره داره.فرصت کافی برای گریه کردن نداشته.به اومهلت صحبت کردن ودردودل بابرادرشوندادند. حالاکه روی قبرغریب برادرافتاده.اشک اجازه حرفزدنوبهش نمیده روی قبرحسین زینب افتاده است/رفته ازصبروتاب یاکه جان داده است اوازاین سفرسوغات برای داداشش میاره...سوغاتیهای اوبدنهای کبود.صورتهای سوخته.بدنهای نحیف ولاغربچههای حسینش.کربلا.هرکدوم ازبچههاحرفهابراگفتن دارند کربلا یه مسافرکوچولوداشتی بنام رقیه.امااودیگه برنگشته.حالاحضرت زینب داره به برادرمیگه:بخونم زبانحاله خانم رو😭😭 آورده ام تمام عزیزانت حسین/جزدخترسه ساله ات ای مهربان من/ ازمن مپرس حال دله آن سه ساله را/ درگوشه خرابه برفت ازکنارمن آره کربلا!یادته چه وداعی با باباش کرد؟یادته که چجورجلوی بابارو گرفت؟یادته که وقتی میرفت چحالی داشت؟کربلا.نبودی ببینی خرابه شام چجوربدحال شده بودنبودی ببینی چجور جان داد؟😭امروزسراسرکربلا غوغاشده.هرکس یه زمزمه داره.هرکس سراغ قبریومیگیره...بچههااحساس میکنندبوی بابامیاد..بوی عمومیاد چهل روزه این خواهروبرادرهمدیگروندیدند ...آخه سابقه نداشته چهل روزهمونبینند...اخه دفعه اخرکه همدیگرو دیدن یجوری بودکه خواهرنمیخواست ازبرادرجدابشه..داداش سردربدن نداشت وتوی گودال قتلگاه غریبانه افتاده بود.اونجاسربرادروندید.فقط بدن خون آلودرودید...اماسربرادرو برای آخرین باربالای نیزه مقابل یزیدلعنه الله علیه دید.ازاون ببعددیگه داداششوندید..حالابرگشته کربلا...ولی افسوس که زیرخاکاقراردارند.خواهربایدقبربرادروبغل کنه..حرف بزنه به طفلانت نه تنهاجای مادر بل جای پدربودم/به گلهایت نگرتاباغبانیهای من بینی/حجاب کودکانت میشدم وقت کتک خوردن/که نیلی پیکرم ازمهربانیهای من بینی/به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها/نبودی تادر این ره قهرمانیهای من بینی/اگرنامحرمی اینجانبودای محرم زینب/نشان میدادمت تاان نشانیهای من بینی
بهمن عظیمی شور اباعبدالله.mp3
1.06M
صحت همراه زائرات،بااشکی نم نم،راهیه قلبم، سوی دیارت،ای شاه عالم به شوقِ زیارتِ ثارالله،با ناله و آه پیغمبرهارو،میشه ببینی،تو این راه اباعبدالله ۳ یاثارالله (ثارالله) راهی بسوی تو،سِیلی خروشان،قلبای سوزان ذکرِ رو لبها،جانم حسین جان قبله ی دنیا شده حرمت،سمت پرچمت عالم و آدم،جَمعَن به زیرِ،عَلَمت اباعبدالله ۳ یاثارالله (ثارالله) پر می زنه دلم،واسه دیدارت،سمت دیارت بنْویس اسمم رو،بین زوّارت کربلا آرزوی عالمه،می بینن همه... خوشامد میگه،به زوار تو،فاطمه اباعبدالله ۳ یاثارالله (ثارالله) التماس دعا صحت
اربعین ی(48).mp3
266.7K
صحت (اربعین) ای عزیز زهرا،زینبم من زینب در کنار قبرت(شده ام جان بر لب)۲ از سفر آمده ام قامت من خم گشته ای صفابخش دلم قسمت من غم گشته ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ اربعین آمده ام،دیده گریان توام یابن زهرا یا حسین(دل پریشان توام)۲ ای برادر بنگر بر من و این اشک بصر آمدم تا که بگویم به تو من شرح سفر ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ بعد تو آتش زد،عدویت بر خیمه دیده ام با گریه(سر تو بر نیزه)۲ زخم ما از ستم و جور و جفا خورده نمک در کنار حرمت دختر تو خورده کتک ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ من اسیری رفتم،کوفه و شام بلا بهر ما بود حسین(بدتر از کرب و بلا)۲ بی حیا مردم شام بر دل ما چنگ زدند بر سر و روی همه اهل حرم سنگ زدند ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ امان از شام خراب،بهر ما بود عذاب خونجگر گشته ام از(رفتن بزم شراب)۲ اندر آن تشت طلا دم می زدی تو ز خدا بی حیا دشمن تو زد به لبت چوب جفا ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ اشکم از دیده روان،بنگر بر خواهر ای گل پرپر من(تو مپرس از خواهر)۲ این مصیبت یا حسین قلب مرا رنجانده پیکر پاک رقیه به خرابه مانده ای برادر یا حسین یا مولی یا مولی۲ التماس دعا صحت
12927.mp3
486.7K
برادرم، ای یوسف نیزه نشینم من اومدم، یه بار دیگه تو رو ببینم یک اربعین تو رو ندیدم شهید شدی تن تو رو لحد گرفته اسیر شدم ببین صدام چقد گرفته پاشو داداش دیگه بریدم ببین صدام دیگه نداره جوهره نگو که این ، دیگه وداع آخره بده داداش خواهرشو نمی بره فدا سرت هر چی که اومده سرم من اومدم، یه سر ببینمت برم دارم میرم، مدینه پیش مادرم واااای (غریب حسین، غریب حسین غریب حسین) بند دوم: داداش ببین چه جور تا اینجا تاب آوردم فدا لبت، ببین که واست آب آوردم پاشو یه کم لباتو تر کن رسیدم و، کنار تو نفس گرفتم من آخرش پیراهنت رو پس گرفتم یه کم به خواهرت نظر کن جوابمو، بده به جون فاطمه پاشو داداش ، ببین که وقتمون کمه آخه باید، برم یه سر هم علقمه واااای فدا سرت هر چی که اومده سرم من اومدم، یه سر ببینمت برم دارم میرم، مدینه پیش مادرم واااای (غریب حسین، غریب حسین غریب حسین) بند سوم: یه شب نشد، که روی ماهتو نبینم حالا باید کنار قبر تو بشینم یه کوه غم رو دلم اومد به لشگرت بگو که سرلشگرم اومد توی دلت،میگی چه خوب خواهرم اومد بذار بگم چی سرم اومد چقد منو با تازیانه ها زدن که پیرهنم شده یه کهنه پیرهن ببین که کم، شده سوی چشای من وااای فدا سرت هر چی که اومده سرم من اومدم، یه سر ببینمت برم دارم میرم، مدینه پیش مادرم واااای (غریب حسین، غریب حسین غریب حسین) شعر: مظاهر کثیری نژاد التماس دعا صحت
⭕️ روضه اربعین صحت حاج محمد رضا غلامرضازاده •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• ای .. فلک بر هم زدی سامانِ زینب چه می خواهی مگر از جانِ زینب *از محرم تا الان منتظرِ اربعینی .. با خودت گفتی روزِ عاشورا امام حسین کربلاییم میکنه ، دیدی نرفتی .. دیدی نطلبیدت .. نکنه منو نخواستی و نبردی ام .. * ای .. فلک یارِ مرا در کربلا بُرد بلاها بود که آمد بر سرِ من .. *امروز فقط باید بشینی زبون بگیری ... حسین ..* خدایا ، لالۀ من یاسِ من کو ؟ کسی کز مهر دارد پاسِ من کو همه اطرافِ من نامحرمانن گلِ اُم البنین عباسِ من کو .. *یه لشگرِ پیروز اومدن کربلا .. چندتا دخترِ کتک خورده .. نمی دونم اینجا معجر دارن یه ندارن .. آروم آروم اومدن .. فرماندۀ این لشکر یه خانمیِ که اسمشُ گذاشتن زینب .. وقتی گفتن این کاروان میخواد بره کربلا همه از هم سوال میکردن ، بویِ بابامُ دارم استشمام میکنم .. اومدن پیشِ عمه جانشون ، عمه چه خبره ؟! ولوله تو کاروان افتاده .. گفت بچه ها خودتونُ آماده کنید برید سرِ قبرِ باباتون حسین .. وقتی آماده شدن ، معجرهاشونو درست کردن نامحرم نبینه .. چادراشونُ درست کردن گفتن بابا حساسِ .. اومدن بالا سرِ قبرِ حسین .. همه نشستن منتظرِ زینبن .. ببین عمه جانشون چه جوری روضه میخونه .. (تا حالا روضه عمه جانشونُ نشنیده بودن) اما اینجا فرصت شد روضه ی زینبُ بشنون .. آخه یزید ملعون گفت با اینا با مهربانی رفتار کنید تاریخ نوشته بشیر ابن جزلم رو فرستاد با این کاروان از محبینِ اهل بیتِ رسیدن نزدیکِ کربلا فرمود برید کنار .. این زن و بچه تا الان عزاداری نکردن .. میخوان بشینن با باباشون حرف بزنن همه منتظرن ببینن زینب چی جوری حرف میزنه : * سرت را پس گرفتم همان عمامه ی پیغمبرت را پس گرفتم به چه سختی ولیکن ز دست حرمله انگشترت را پس گرفتم بیا بنشین و بنگر ببین خلخالِ پایِ دخترت را پس گرفتم ز دستِ نیزه داران لباسِ دست دوزِ مادرت را پس گرفتم *داداش بلند شو .. همه چیزایی که به غارت برده بودن پس گرفتم .. اما داداش از تو یه تقاضا دارم ..* دلم خوش کن برادر بگو آرامِ خواهر معجرت را پس گرفتم *یه عده کتک خورده اومدن کربلا .. هر کی دنبالِ چیزی میگرده .. گفتن عمه ما بریم برا بابامون آب بیاریم .. دیگه آب آزاد شده .. اما گوش دادن دیدن زینب یه جورِ دیگه داره حرف میزنه .. گفت داداش تا الان نمی تونستم موهامُ نشونت بدم .. داداش دیگه اینجا نامحرم نیست ... فقط یه پرده کنار زد .. گفت داداش موهام سفید شد .. * حسین ... التماس دعا صحت