eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
628 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•زجا برخیز جابر... و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── صلی الله علیک یا اباعبدالله... *گفت عطیه برو ببین چه خبره، صدای زنگ قافله داره میاد، رفت و برگشت اومد گفت جابر! صاحبِ خونه داره میاد...* ز جا برخیز جابر دلبر جانانه می آید قدم از خانه بیرون نِه که صاحب‌خانه می آید ز جا برخیز و خود را کن مهیّا بهر استقبال که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید ز جا برخیز جابر دلبر جانانه می آید ز جا برخیز و زينبِ بی خانمان بنگر شده لبریزش از خونِ جگر پیمانه می آید سکینه یک طرف زينب ز یک سو فاطمه یک سو سر قبر حسین آن گوهر یکدانه می آید به پا شو حجت حق سید سجاد را بنگر که از بزم یزید و زاده ی مرجانه می آید *همین که نزدیک شدن اونقدر تحمل نکردن، اجازه ندادن ناقه ها رو، رو زمین بخوابانند، مثل برگ خزان ریختن رو زمین..* هر یکی سوی مزاری می‌دوید هر یکی قبری در آغوش میکشید لیک یک بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت یا رب من چه سازم یا کریم رو سوی قبر که سازم یا رحیم ناگهان آمد به خود با شور و شِین دید بنشسته سرِ قبرِ حسین یا حسین زینبت آمد ز سفر بر سر قبر تو ای تشنه جگر آمدم عقده ی دل باز کنم با تن بی سر تو راز کنم حسین من! ارغوانی شده رنگ رویم شد سپید از غم و داغت مویم آنچنان رنج اسیری دیدم سیر از زندگی ام گردیدم «حسین جان...» هر روزِ این چهل روز بوده مرا چهل سال میسوختم همیشه میساختم هماره «صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بالای نیزه ماه من... و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ●━━━━━━─────── السلام علیک یا ابا عبدالله زیارت اربعین گره خورده به نام زینب اولین زائر ابی عبدالله زینبه ..با چه حالی آمد کربلا دلها رو روانه کنیم، کنار قبر مقدس ابی عبدالله گذشتگانمون فیض ببرن.. حسین جانم! از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده حسین جانم! دارد رباب از راه می آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشهٔ مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده *صدای زهرا بلنده.. "بنی قتلوک و من الماء منعوک" پسرم! حسینم! کشتن تو رو ولی بهت آب ندادن..اما داداش...* از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ای سر بریده *یا صاحب الزمان ببخشید آقا..* من که نفهمیدم خودت میگفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من ای سر بریده *آمد کنار قبر برادر نشست این جمله زبان حاله...داداش ! یادته وقتی بچه هامو از میدان آوردی هر چه نگاه کردی زینبو ندیدی نیامدم برا اینکه خجالت نکشیدی برادر... امروز تو هم بیا تلافی کن همهٔ بچه هاتو سالم آوردم اما سراغ سه سالتو از زینب نگیر...کنار خرابه شام گذاشتمو آمدم..* زائران قبر من این شام عبرت خانه است مدفنم آباد و قبر دشمنم ویرانه است .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
روضه خانگی - اربعین - 1108.mp3
7.11M
|⇦•بالای نیزه ماه من...... حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی
روضه خانگی - اربعین - 1108.mp3
7.11M
|⇦•بالای نیزه ماه من...... حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی
روضه خانگی - اربعین - 1658.mp3
9.03M
|⇦•ای شهید عشق وآزادی...... حسینی اجرا شده در مجلس مقام معظم رهبری به نفسِ کربلایی حنیف طاهری
. |⇦•حسین‌چهل روزه... حسینی اجرا شده به نفسِ حاج احمد و حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── حاج آقای انصاری اینطوری روضه میخوندن رسیدن به یه جایی بی بی زینب بشیر رو صدا زدن.. بگین بشیر بیاد. بله بی بی جان. بشیر! اینجا کجاست؟ برا چی بی بی جان؟ میخوام ببینم دقيقاً اینجا کجاست..گفت: خانم جان! دقيقأ دو راهی کربلا و مدینه است. این ور میره کربلا این ور میره مدینه..بی بی حالش منقلب شد.می بینم بوی حسین داره میاد. بشیر ما رو ببر کربلا..اومدن تا رسیدن کربلا همه خودشون رو انداختن پایین، هر یکی کنار یه قبری نشستن. عمهٔ شما سیدا آمد کنار قبر داداش..* حسین چهل روزه غم چهل ساله دیدم حسین جان غم و اندوه دیدم ناله دیدم داداش نمیدونی چی به روزم آمد.داداش پاشو ببین مثل مادرت شدم..دادش ببین کمرم تا خورده..داداش اگه نامحرما اینجا نبود.حسینِ من یادته همینجا نشناختمت اگه حالا بلند شی نگاه کنی منو نمیشناسی مُردم داداش...کنار قبرا نشستن بی بی هم کنار مزار حسینه.. تو ای حس و حال ديدن رباب سرگردونه. چیه رباب؟ بی بی جان علی کوچولوی من کجاست؟ شش ماهه من کجاست؟..* گو رباب آید اصغرش اینجاست قبر او روی سینه ی باباست *دادش همه اومدن حسین جان از یکی سوال نکن شرمنده ام داداش رقیه جا مانده..* یاس ها را جوهر نیلی زدن بچه ها را یک به یک سیلی زدن *شب اربعین خودمون که نشد بریم صدا ناله ها مون برسه کربلا..* دیدی از نی دست خواهر بسته بود گوییا دستان حیدر بسته بود حبل، بر حبلُ المتین انداختن با لگد ما را زمین انداختن بابا معجرم رو با خودت بیار زَر و زیوََرم رو با خودت بیار حالا که داری میای اگه میشه داداش اصغرم رو با خودت بیار معجر ندارم عمو عباسم کجاست؟ خبر ندارم گریم گرفته آخه من یه چادری به سر ندارم *هی دست میکشه رو سر بابا..* چشام دیگه نمیبینه تا که تو رو نگاه کنم لبام دیگه جون نداره تا که تورو صدا کنم دلم میخواد سر تو رو بغل کنم داد بزنم از سر شب تا به سحر بابا بابا بابا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» چه شبا که رو پای تو با ذکر لالات خوابیدم امشب تو رو پاهام بخواب من واسه تو لالا کنم «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا یه وقتا نصفه شب میترسم از خواب میپرم فکر میکنم زجر اومده باز خدا خدا کنم بابا نبودی ببینی چجور موهامو می کشید هنوز سرم درد میکنه نمیدونم چیکار کنم *جانم شب اربعین اینجا رو کربلا کن از اربعین موندی اینجا رو کربلا کن* «بابا بابا بابایی! بسه دیگه جدایی» بابا جونم! نمیتونم راه برم و زخم پاهام تیر میکشه هی میخورم زمین بابا، چیکار با زخم پام کنم بابا! با دستای بزرگشون سیلی تو صورتم زدن بابا گوشم درد میکنه دستای سنگین عدو ردش رو صورتم نشست یه جوری زد منو بابایی دندونم شکست حس میکنم بابای من جا خوردی تا منو دیدی حسین.... خواب دیدم جان به جسم اطهرت برگشته تا که برخیزی به روی تل سرت برگشته «ای رقیه جانم قربون حرمت» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 🎙 #⃣ #⃣ #⃣ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ     مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند   دوستانم که نبودند بگِريند به من دشمنانم همگي گريه برايم کردند   *داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*   من که خود راهنماي همه عالم بودم سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند  *حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...* هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم کودکان دست گشودند و دعايم کردند *خدا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...* خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت بر سر خار دويدند و صدايم کردند  *خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...* گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند *هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...  وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...* همرهانم که گرفتند غبار از محمل همه در خاک فتادند و رهایم کردند تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند این اسارت همه جا عزّت من بود حسین که پیام آورِ خون شهدایم کردند   👇
. 💢 مناجات با امام زمان (عج) در اربعین حسینی 💢 باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم روز و شب غبطه می خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی قرار و بی تابند دست و پای تو را که می بوسند دیدن تو به من نمی آید تو کجا و نگاه هر جایی من اگر آنچه خواستی باشم تو سراغم به خواب می آیی؟ نکند عاق کرده ای من را نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است خواستم تا ببینمت در خواب به نگاهم اجازه داده نشد خواستم تا به کربلا بروم با رفیقان خود پیاده، نشد! ✅بخشی از شعرمجتبی شکریان 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین اربعین سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ________________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ________________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین الا لعنه الله علی القوم الظالمین. .
. 🎙 #⃣ #⃣ #⃣ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" وَ عَلى اَنصارِ الْحُسَیْن وَ عَلى زَوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ     مرگ من بود دمي کز تو جدايم کردند درهمان گوشه ي گودال فدايم کردند   دوستانم که نبودند بگِريند به من دشمنانم همگي گريه برايم کردند   *داداش! فقط امروزِ بچه هات سيلي نخوردن، هر وقت بچه هات گفتن: بابا! سيلي و تازيانه خوردن...*   من که خود راهنماي همه عالم بودم سَـِر خونين تو را راهـنمايم کردند  *حسين جانم! خيلي جاها آرزوي مرگ كردم...* هر کجا خواستم از پاي دراُفتم ديدم کودکان دست گشودند و دعايم کردند *خدا نياره آدم يه امانتي بهش بدن، اون وقت اين امانتي خداي نكرده عيبي پيدا كنه...* خجلم از تو كه گم گشته امانت هايت بر سر خار دويدند و صدايم کردند  *خدا هيچ كسي رو دشمن شاد نكنه...* گريه ها داشتم از دوري روي تو ولي خنده ها بود که بر اشکِ عزايم کردند *هر چه من گريه كردم اونا خنديدن، هر چه من ناله زدم اونا خنديدن... چقدر گريه براي سَرِ بريده ي توكردم، حتي زن خولي هم مي گفت: چقدر سرت رو ناشيانه بريدن...  وقتي حضرت زينب سلام الله عليها روز اربعين از ناقه پايين اومد، يه نگاهي به دور و برش كرد، صدا زد: كجاست علي اكبر؟ كجاست قاسم؟...* همرهانم که گرفتند غبار از محمل همه در خاک فتادند و رهایم کردند تا دم مرگ طرفدار تو بودم ای دوست دشمنان یکسره تحسین به وفایم کردند این اسارت همه جا عزّت من بود حسین که پیام آورِ خون شهدایم کردند   👇