#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین_شهادت
#شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمدهست میدانم
روضهی "یابُنَیَّ" میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعهست روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرفتر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعهست مبتلا شدهایم
باز مهمان کربلا شدهایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
#سیدروح_الله_مؤید
متسیبنمستب.mp3
2.91M
▪️#شور #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
▪️موج پرچم به فرمان ام البنینه
▪️#کربلایی_حسن_عطایی
کربلایی #حسن_عطایی
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ام_البنین
موج پرچم به فرمان ام البنینه
اشک نم نم به فرمان ام البنینه
وقتی عباس به فرمانشه شک نکن پس
کل عالم به فرمان ام البنین
به فرمان ام البنین ابر بارون میشه
به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه
کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم
به فرمان ام البنین پا میشه
نذر سال هیئتو تامین میکنه
فردای من و تو رو تضمین میکنه
از حالا داره برا اربعین بعد
جای موکبا رو هم تعیین میکنه
یا ام البنین...
یک زن کربلایی جوونش بمیره
اعتقادش به ام البنین بینظیره
میره اینقدر میمونه تو صحن اباالفضل
تا جون بچشو پس نگیره نمیره
اراده کنه یک شبه کور بینا میشه
اراده کنه یک شبه مرگ منحل میشه
اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو
اراده کنه یک شبه حل میشه
سفره دار شنبه های کرببلا
عمرش رو گذاشت برای کرببلا
با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید
غوغا کرد تو ماجرای کرببلا
یا ام البنین...
.
زمینه.mp3
15.55M
#زمینه #امام_حسین
📝شبا تا صبح نمیخوابی...
کربلایی #حسین_ستوده
ایام #شهادت_حضرت_زهرا ( س )
٢۵ آذر ماه ١۴٠٢
[بند اول]
شبا تا صبح نمیخوابی حواسم هست
چقدر زود داری پیر میشی حواست هست
هنوز پیراهن غمگین پر از خونِ
دیدم باز لکه ی خون رو لباست هست
تیشه ی جلاد، خورده تا ریشه
بعد سرفه ات رو لباست غنچه باز میشه
شمع این خونه، میزنی سوسو
میشی با زحمت از این پهلو به اون پهلو
آه
ای چه دردیِ، نصف شب داری
دست و پا میلرزه زهرا بس که تب داری
رو میگردونی، خسته ای از من
چند شبه عجل وفاتی روی لب داری
یوما، یوما
🖤🖤🖤
[بند دوم]
من از چشمات خجالت میکشم زهرا
میبینی آه حسرت میکشم زهرا
اگه میشه نرو من بی تو میمیرم
ببین با گریه منت میکشم زهرا
کور بشم ای کاش، تو نظر خوردی
من خودم دیدم که با صورت به در خوردی
با سر افتادی، تا نشستی زد
بشکنه دستای سنگینش دو دستی زد
آه
رد خونِ تو، روی دیواره
این که کار دست نبوده کار مسماره
من ندیدم که، قتل یک خانم
تا چهل تا مرد جنگی متهم داره
یوما، یوما
.
زمینه2.mp3
19.51M
📝فضه، فضه، خذینی...
#زمینه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
کربلایی #حسین_ستوده
ایام #شهادت_حضرت_زهرا ( س )
٢۵ آذر ماه ١۴٠٢
با لگد انقدر در زدن
حرمت این خونه شکست
ضربه های تند غلاف
دستم و از شونه شکست
فضه، فضه، فضه خذینی
کار زنونه اس جمع کن هر چی میبینی
فضه، فضه، درد من اینه
لگد هاشون کارِ سقط جنینِ
پشت در سوختم یک طرف
نفسم رو دود بند آورد
سویِ چشمام در پشت در
سره من از بس ضربه خورد
سوختم سوختم سوختم و مردم
خودم و از زیر در در آوردم
سوختم سوختم تا که بریدم
من خودم از سینه ام میخ و کشیدم
🖤🖤🖤
کربلا پیدا میشه با
رد پا و چنگال گرگ
میرسه ارث مادری
از نوه به مادربزرگ
خونِ خونِ پای رقیه
قل و زنجیره دستای رقیه
آتیش آتیش موی رقیه
مثل من میشه پهلوی رقیه
.
🕊﷽🕊
⚫️ #روضه_حضرت_ام_البنین
🔘 #دفتری_ام_البنین 2
💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
#اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
🔹باغ گل یاس سلام علیک
🔹مادر عباس سلام علیک
🔹سایه نشین حرم آفتاب
🔹غرق شده در کرم آفتاب
🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی
🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی
🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد
🔹ارث ادب را زتو عباس برد
⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله..
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده..
مادرش هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..
عباسم ناراحت میشه..
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت..
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه..
من عاشق عباسم..
(من برای پول نیومدم)
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد..
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..
(چی شده)
(چرا گریه میکنید؟)
امان امان
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد..
به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..
وارد نمیشم..
(همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره)
❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..
همه تعجب کردند..
میخواد چه کنه این مادر..
خانم زینب آمد در آستانه ی در..
به نقل تاریخ دختر هفت، هشت ساله..
تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند..
بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در..
خانم زینب تو آستانه ی دَره..
میدونی این مادر چه کرد..
از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم..
خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم..
فقط اومدم یه جمله بگم..
اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم..
من اومدم کنیزت باشم خانم جان..
💔آخ..
بمیرم برا دردای دل ام البنین..
با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد..
دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند..
میومد بقیع..
چهار تا صورت قبر درست میکرد..
ناله میکرد گریه میکرد.
ولی فقط میگفت حسین..
حسین..
حسین..
🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین..
می گفت دو تا علت داره..
🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند..
اما حسینم مادر نداره..
🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت..
براش مادری کرد..
صداش زد پسرم..
حالا می خوام جبران کنم..
به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم..
💔 حسین جان ای آبروی دو عالم
💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان
💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان
💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا
💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا
💔 کند گریه خواهر تو به هر شب
💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب
🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر..
سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3
🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🕊
#درد_دل #دل_پر_درد 😢
گفتم به #مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از #معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی #عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به #عهد_بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز #تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار #حقد_و_کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز #هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
اللّهم عجّل لِظُهورِ لولیّنا المهدی
4_5920251489959282350.mp3
2.32M
🌷یا صاحب الزمان(عج)🌷
🍃اباصالح التماس دعا
🍃هر کجا رفتی یاد ما هم باش
💔 #جمعه_های_دلتنگی
😔😔😔آقا بیا 🙏😭
🌷لبیک یامهدی🌷
5. نوحه.mp3
5.36M
#نوحه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
هوایی یِ مدینه ،
شده قلب حزینم
سیه پوش عزا و
غم اُمُّ البنینم ...
شده ذکر لب های نوکرها
خداحافظ ای مادرِ « سقّا »
اگر چه داغ عباس
دل او را خزان کرد
غم سالار زینب
قدِ او را کمان کرد
همیشه غمش در سرم باشد
چون فاطمه ، بی حرم باشد
شده ذکر لب های نوکرها
خداحافظ ای مادرِ « سقّا »
تمام غُصّه ی او
برای قحط آب است
همیشه غُصّه دارِ
دلِ خونِ رباب است
به یاد گلوی علی اصغر
زند بر سر و سینه این مادر
شده ذکر لب های نوکرها
خداحافظ ای مادرِ « سقّا »
( تکرار بند ا ول )
ابوفاضل ، ابوفاضل ...
#ذکر_پایان_سینه_زنی
ای علَمدار سپاه منو
ای میرِ حرم
دیده بگشا و نظرکن
که چه آمد به سرم
دیده بر هم مَنِه ای
سروِ به خون غلطیده
تا نگویند حسین
داغِ برادر دیده ...
سقایِ دشتِ کربلا
اباالفضل
سالارِ دست از تن جدا
اباالفضل
یا حُجَتِ ابنِ الحَسَن ( ع )
عَجِل علی ظُهورِک ( 2 )
۷ بهمن ماه ۱۳۹۹
#قم_مسجد_عبداللهی
2. شب های جمعه.mp3
3.75M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#کربلایی_حسین_طاهری
شب های جمعه ؛
می گیرم هواتو ...
اشکِ غریبی ، می ریزم برا تو
بیچاره اون که ، حرم رو ندیده
بیچاره تر اون
که دید کربلاتو
آه ، امون از، غریبی ، صبوری
آه ، چه جوری
بسازم با دوری ؟
آه ، حسینم ، حسینم ، حسینم
شب های جمعه ؛
شب اشک و آهه
زهرای مرضیه توو قتلگاهه
با ناله میگه : بُنَیَّ ، بُنَیَّ
این کُشته ،
لب تشنه وبی گناهه
آه ، بمیرم ، چرا سر نداری ؟
آه ، بمیرم ، که مادر نداری ؟
#نوحه_شب_جمعه