.
#امام_زمان
دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد
به روز مرگ شعرت سوره ی یاسین نخواهد شد
فریبت می دهند این فصل ها تقویم ها، گل ها
از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد
مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم
وگرنه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد
مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم
خدا با ما که دلتنگیم، سرسنگین نخواهد شد
به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد
بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد!
#علیرضا_قزوه
.
.
#وفات_حضرت_خدیجه
هر جا که دمخور با دم روح الامینم
با مصطفی و خاندانش همنشینم
این جمله را حک کرده ام روی نگینم
تا زنده ام مدیون ام الموءمنینم
مدیون آن زن که نجیب و سرشناس است
آنکه شبیه مصطفی حیدر شناس است
از مصطفی دارد وقار و عزتش را
سائیده بر پای رسولش صورتش را
اصلاً نیاورده به رویش غربتش را
وقف خدا کرده تمام ثروتش را
بی حب او حب خدا هم بی نتیجه است
ایمان ما مدیون ایمان خدیجه است
در راه حق، سختی کشیدن ها می ارزد
فقر خدیجه قدر یک دنیا می ارزد
اصلاً غمش به خنده ی طاها می ارزد
به اینکه باشد مادر زهرا می ارزد
مسندنشین تاج و تختِ این اریکه است
چون فاطمه با اجر پیغمبر شریک است
ظلم و ستم را دیده و فریاد کرده
صدها غلام و بَرده را آزاد کرده
خدمت به اَسماء کرده او را شاد کرده
با دست خالی پایگاه ایجاد کرده
پس این تجارت ها، حسابش با خدیجه است
سلمان که مِنّا شد، ثوابش با خدیجه است
مرهم به غم ها نیست بعضی سر زدن ها
زخم زبان خیلی شنید از سوی زن ها
زخم سر پیغمبرش را بسته تنها
او را مقرب کرده این تنها شُدن ها
خاکستر از روی پیمبر پاک کرده
دندان شکسته دیده، زیر خاک کرده
در نیمه شب آه غریبانه کشیده
یک عمر، بار غم روی شانه کشیده
مردانه دردش را به ویرانه کشیده
تحریم بوده، دوری از خانه کشیده
این قوم کافر بارها بر او جفا کرد
اما کنار خانه اش هیزم نیاورد
گویا مدینه کوچه هایی پُرخطر داشت
بغض امیر خیبرش را چل نفر داشت
آتش برای سینه ی زهرا ضرر داشت
میخِ درِ آتش گرفته دردسر داشت
شیطان در اطراف بهشت، آتش می افروخت
زهرا میان خانه با فرزند، می سوخت
آنکه کنار او بجز حیدر نیامد ...
آنکه بی اذنش، خانه پیغمبر نیامد ...
در، رویش افتاد و صدایش در نیامد
شادی پس از بابا به این دختر نیامد
محزون و دلخور بود از این دنیای کوچک!
با او نهان شد داغ دخترهای کوچک!
زینب، بزرگ خاندان هل اتی شد
میسوخت وقتی وارد کرببلا شد
پای حرامی تا که بر گودال، وا شد
وقت هجوم شعله ها بر خیمه ها شد
می شد مگر یاد غم مادر نیفتد
دستی به معجر داشت تا معجر نیفتد
وای از سه ساله با تنِ آتش گرفته
وای از صدای شیونِ آتش گرفته
خورده زمین با دامنِ آتش گرفته
می گفت با او هر زنِ آتش گرفته:
حیف همین دختر که مویش رفته از دست
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
هرچند روی خار صحراها دویده...
هرچند از ضرب لگد قدّش خمیده...
هرچند جای سرمه خاکستر کشیده ...
بهتر که بابا را در آن مطبخ ندیده
قاری نیزه خواهرش را پیر کرده
شکل سری که سوخته تغییر کرده
#حضرت_خدیجه
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#زمزمه
#سال_جدید
#امام_زمان
ریزه خوار سفره ی عترت و قرآن هستیم
لحظه ی تحویل سال یادِ شهیدان هستیم
نوروز بر مؤمنین مبارک
بر همه ی مسلمین مبارک
بگو با صوت جلی یا علی
یا علی و یا علی یا علی
یا علی جان یا حیدر...
یا مقلّب القلوب، قلب مرا شیدا کن
پیروِ حقیقیِ فاطمه ی زهرا کن
شکفتن گل ها بادا مبارک
نغمه ی بلبل ها بادا مبارک
ای ابدی و ازلی یا علی
یا علی و یا علی یا علی
یا علی جان یا حیدر...
ای خدا سال جدید بهارِ دلها باشد
موسم آمدنِ مهدی زهرا باشد
مُنجیِ مردمِ دنیا یا مهدی
از تو نمایم تمنا یا مهدی
به اشک و با سوز و آوا یا مهدی
بیا بیا یابن الزهرا یا مهدی
اَلعَجَل یابن الزّهرا...
#سال_نو
#عید_نوروز
.👇
enc_17097561568138926863443.mp3
2.95M
#مناجات
#امام_زمان
بندگی بی بلا نمیچسبد عاشقی بی خدا نمیچسبد به همان مهربانی اش به خدا زندگی بی رضا نمیچسبد این شلوغی خودش صفا دارد حرمش بی گدا نمیچسبد روزی ام کن بلا کشیدن را با رضا تا خدا رسیدن را تو کریم کریم ها هستی شاه ما از قدیم ها هستی نه به فکر کبوتران تنها یاد این یاکریم ها هستی تو امام رئوف دنیایی تو امام رحیم ها هستی راه دادی به راه گم کرده تو به فکر رجیم ها هستی ما یتیمان آل طاهاییم تو که یار یتیم ها هستی دست ما را بگیر آقا جان تو کریم کریم ها هستی در جوار شما چه غم داریم دین و دنیا کنار هم داریم ما کنار تو دلخوشیم آقا با تو ای مهربان چه کم داریم لذتی از بهشت بالاتر حس و حالی که در حرم داریم سر این سفره میهمان توییم بابی از برکت و کرم داریم سمت باب الجواد می آییم قدی از احترام خم داریم پدر و مادرم فدای شما ای امامم سرم فدای شما#علیرضا_نژاد_حسین🎤 #ماه_رمضان .
.
#ماه_رمضان
مثنوی #حضرت_خدیجه (س)
تنها تو ام المومنین هستی خدیجه
تنها تو زهرا آفرین هستی خدیجه
افسوس که هرگز نکردند احترامت
شعب ابیطالب نبوده در مقامت
دارایی ات را داده ای پای محمد
تو سنگ خوردی بارها جای محمد
تو خون دلها در رهِ اسلام خوردی
تو طعنه و دشنام از اقوام خوردی
دین خودت را کردهای بر احمد اعلام
السابقون السابقون آوردی اسلام
تو حیدری بودی به احمد راست گفتی
قبل از غدیر خم علیمولاست گفتی
با تو دل پیغمبر آسوده است مادر
تو ذوالفقارت ثروت ات بوده است مادر
سرمایهات سود اش همش خیرات باشد
دارو ندار تو فقط زهرات باشد
وقتی امین مکّه تنها شد تو ماندی
در بدترین اوقات او خود را رساندی
مرهم شدی بر جای زخم سنگ باران
تو شیر زن بودی میان خیل مردان
نسل تو نورانی است و داده نتیجه
مادر بزرگ اهلبیتی تو خدیجه
مارا ببخش از اینکه کم یاد تو هستیم
در سال یک بار است بر داغت نشستیم
ما یک دهه مانند عاشورا بگرییم
تا که شبِ دَه، بر غمت حالا بگرییم
رفتی پیمبر بی تو تنها گشت مادر
سال عروجت سال غمها گشت مادر
بعد از تو روز خوش ندیده همسر تو
بی تو همیشه غصه خورده دختر تو
وقتی عبای همسرت بر تو کفن شد
اشک پیمبر هم بر آن دور از وطن شد
مادر خدارا شکر تو آنجا نبودی
بین اسیران بین آن زنها نبودی
🖍️ #امیر_طاهری✍
.
.
یا ام المؤمنین
#وفات_حضرت_خدیجه (س)
سلام مادر حضرت فاطمه
به غمهای احمد تویی خاتمه
سلام مادر مؤمنین زمین
ارادت به تو در رگ و ذاتمه
تو هستی صدف فاطمه گوهرت
نگاه تو همواره مرآتمه
اصالت ، سخاوت خصایای تو
گدای در بیت تو حاتمه
و ساعات بی تو برای نبی
چه سخت و غریب و پر از ماتمه
خدیجه شدی تا قیامت کنی
ز دین محمد حمایت کنی
ببخشی همه مال خود را که دین
درخشد به گیتی شبیه نگین
به جز ثروتت جان دهی در ره
رسول خدا رحمت العالمین
به چشمان کفار مکه شدی
تو تیری چنان میله ی آتشین
شنیدند زمان و زمین که به تو
هزار آفرین گفت جهان آفرین
در این ماه مهمانی ایزدی
شده دل ز داغ تو زار و حزین
سکوتم شکست بغض من وا شده
شب قدر من با تو احیا شده
تو رفتی و بعد از تو آمد خزان
به چشم نبی تیره شد این جهان
تو رفتی و زهرا گرفته دلش
به تنگ آمده سینه ی آسمان
بگرید برایت چو ابر بهار
همان دختری که شده بی نشان
همان پاره ی قلب احمد که شد
به دست ستم قامت او کمان
الهی به حق خدیجه بگیر
خودت انتقامی از آن ظالمان
بزن شعله بر ریشه ی نحسشان
به دست توانای صاحب زمان
شاعر : #علی_صمدی -قم✍
.
.
#مدح_حضرت_خدیجه
#حضرت_زهرا
#اسارت
ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه
ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه
ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه
ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه
مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر
تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر
در اول وصفت زبان از پای افتاد
در مدح تو عقلم به جایی قد نمیداد
مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد
سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد
مدیون تو هستند دینداریِّشان را
از نان تو دارند نام جاودان را
مدح تو را باید که پیغمبر بگوید
یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید
شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟
شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید
ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه!
زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه!
وقتی رسولالله در میدان جنگ است،
در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است
گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است
دل بی علی دل نیست آری تکهسنگ است
ثروت اگر که خرج دین باشد میارزد
وقف امیرالمؤمنین باشد میارزد
اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال
امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال
امروز اگر داریم حبّ احمد و آل
امروز اگر از ترس، کافر میشود لال
امروز اگر تدبیر دشمن بینتیجهست
از لطف نام حیدر و نان خدیجهست
درد رسولالله را تسکین تو بودی
در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی
بیداری اسلام را تضمین تو بودی
الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی
ایثار کردی فاطمه ایثارگر شد
وقتی برای جان مولایش سپر شد
زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند
تا فتنههای دشمنان ابتر بماند
در شعلهور شد، محسن و مادر... بماند
مرثیۀ مکشوف میخ در بماند
اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته
دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته
زهرا به زینب داد درس استقامت
تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت
اما امان از لحظههای تلخ غارت
زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت
یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد
دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد
#حمید_رمی✍
.
.
#محاورهای
#فولکلور
#مناجات شبعید
#ماه_رمضان
عیده نونبار میشه هرچیزی که کهنه میشه
فقط عشق که همونه فقط عشقِ نو نمیشه
ما عوض میشیم ولی عشق جاریه تو زندگیمون
عمریه نفس کشیدیم با حسینِ بچگیمون
روی لبهای ما امشب یا مقلب القلوبه
کارِ ما دست حسینه با مقلب القلوبه
شبه عیدِ عیدی میخوام از همین ماهِ معطر
من عوض شم اما اینبار هردفه بهتر و بهتر
حرفه مولاء که عیده روزی که گنا نکردیم
عیده روزی که تو فتنه این در و رها نکردیم
برا ما دعا کن آقا حال ما اینجوری خوبه
روی لبهای آقامون یا مقلب القلوبه
ماها گم میشیم حرم نه ماها بد می شیم رضا نه
با گناها از خدامون ما جدا میشیم خدا نه
خاکِ ما خونهی عشقه خاکِ مردمِ حُسینه
شب عیده عیدیامون یه تبسمِ حُسینه
یه نگاه کن به دلم تا بریزه هرچی رسوبه
بَسمه وقتی خدا هس که مقلبالقلوبه
دست خالیم بگم که این گدا خواهشِ محضه
ای خدا منو بغل کن با تو آرامش محضه
دلِ صد دل و یه دل کن جات بشه دلم خداجون
حالم و عوض کن امشب یا محوِلم خداجون
درو وا میکنن آخر هرکی این در و بکوبه
کار و بار ما پس از این با مقلبالقلوبه
بخدا کارا رو بسپر همه کارا با کریمه
هرجا کم میاری اونجا بگو که خدا کریمه
سرِ سالِ ما رسید و خرجیِ سالو میگیریم
درِ خونهی ابالفضل رزقِ امسالو میگیریم
دلِ ما علقمه میخواد دل ما تنگه غروبه
بخدا حوالهی ما با مقلب القلوبه
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۲۹)
.
4_5870532703727650842.mp3
5.01M
#زمینه
شد آتش دل ما سوز مصیبت تو
با نوای #حاج_امیر_عباسی
#وفات_حضرت_خدیجه
شد آتش دل ما،سوز مصیبت تو ، یومُ العَزای ما شد،روز مصیبت تو
ای بانوی بهشتی،ای نور حیّ سرمد ، شد جاری از غم تو،اشک از دو چشم احمد
یک حُجره از حریمت،دارُالشفای ایمان ، با ثروتت نمودی،یاری ّ دین و قرآن
مأنوس اشک و آه است،در ماتم تو طاها ، رفتی و در فراقت،گشته یتیمه زهرا
در هجر روی دلبر،غمپروری چه سخت است ، گوید به اشک و ناله،بی مادری چه سخت است
امّا امان ز دنیا،از درد و غصه هایش ، از بی مُروّتی ها،از مکر و فتنه هایش
پیچیده در گلستان،صوت حزین بلبل ، روزی رسد که زهرا،پرپر شود چو یک گل
دلها به یاد داغش،محزون و خسته گردد ، که در ره ولایت،پهلو شکسته گردد
در پیش چشم دشمن،ذکر علی کلامش ، با قدّ خم نموده،همراهی ِ امامش
شاعر: #حاج_امیر_عباسی