.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#واحد
اومدی پیشم بابایی
روی پام بخواب لالایی
ای سر زخمی، سر زدی به این، دختر زخمی، بابایی
طاول پاهامو می پوشونم، با پر زخمی، بابایی
تا عموهامو - گرفتن بابا
کل موهامو - گرفتن بابا
النگوهامو - گرفتن بابا - بابایی
کار دنیا رو - میبینی بابا
کبودیها رو - میبینی بابا
زخم مسمارو - میبینی بابا - بابایی
یا اباالمظلوم حسین بابا (۳) بابایی
توی کوه و دشت بابایی
خیلی سخت گذشت بابایی
بسکه نیزه دار، بسکه ساربون، رفت توی صحرا، به سرعت
از روی ناقه، از روی نیزه، هر دو افتادیم، به شدت
تو سرت شکست - نبودم بابا
من سرم شکست - نبودی بابا
هر دومون رو کشت - یهودی بابا - ای بابا
حرف بد میزد - نبودی بابا
با لگد میزد - نبودی بابا
بی عدد میزد - نبودی بابا - ای بابا
یا اباالمظلوم حسین بابا (۳) بابایی
#محمد_بیابانی✍
.👇
.
#شور
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_شور
السلام علیکِ یا رقیه
بهترین اسم دنیا رقیه
یا شبیهة الزهرا رقیه یارقیه یا رقیه
قلبم که میزند ضربانم رقیه است
شکر خدا که جان جهانم رقیه است
ذکر لبان حضرت زهرا حسین جان
ذکر حسین فاطمه جانم رقیه است
عمهی ساداتی قلبه حاجاتی
شریکةالزینب فاتح شاماتی
نوهی مولایی کوثر بابایی
ملائکه به تو میگن یا مولاتی
مولاتی رقیه...
...
السلام علیکِ یارقیه
مثل زینب بی همتا رقیه
زینت دوش سقا رقیه یارقیه یارقیه
دنیا بدون عشق رقیه جهنم است
تنها دلیل زندگی ما در عالم است
عیسی اگر در آخر عمرش به عرش رفت
او در سه سالگی شرف عرش اعظم است
دختر ثارالله لشگر ثارالله
به تو و به همت تو ماشاالله
بالا بردی در شام تا ابد پرچمِ
اَشهدُ انَّ علیًّ ولیُ الله
مولاتی رقیه
.....
السلام علیکِ یا رقیه
باب الحوائج ما رقیه
لا کریمةَ الا رقیه یارقیه یا رقیه
قطعا امام حسین جوابش نمیکند
هرکس رقیه ایست خرابش نمیکند
هرکس که روضه های غمش را شنید و سوخت
فردا خدا به حشر عذابش نمیکند
ای سر و سامونم من ازت ممنونم
یاحسین گفتنمو به تو مدیونم
افتخارم اینه اعتبارم اینه
من سگ سرای رقیه خاتونم
مولاتی رقیه...
#شعر_مذهبیرضیعالحسین ✍
.👇
سیدمهدی حسینی _ این غم را مگیر از ما.mp3
10.55M
🏴 #
پیشواز_محرم🎙 بانوای: #سیدمهدی_حسینی 🚩 مرهم غم تو آبروی ماست، این غم را مگیر از ما دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما نگاه خیس ما ارثیهی آبا و اجدادیست بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم همین یک دلخوشی ماندهست، این کم را مگیر از ما به غیراز خیمهی تو هرکجا آلودهی فتنهست نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما رضا فرمود فَابکِ لِلحسین اِن کُنتَ باکِیّا عمل کردن به این فرمان محکم را مگیر از ما دم نوحه برای سینهزن حکم نفس دارد بدون روضه میمیریم، این دم را مگیر از ما تمام سال با شوق همین یک ماه سرکردیم تمام سال را باشد... محرّم را مگیر از ما #علی_سلیمیان ✍ .
.
#شب_اول_محرم ۱۴۰۳
بسماللهالرحمنالرحیم
#شب_اول_محرم_حضرت_مسلم_علیهالسلام
روضه سر جناب حضرت مسلم علیهالسلام
امام از کسی که از کوفه میآمد، پرسید: از کجا میآیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون.
همهجا جار زدم آبرویم را نبرید
سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید
شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است
همهجا جار زدم آی که تقصیر من است
کاش میشد که بگویم که کجایی ایکاش
و از این فاصله نالم که نیایی ایکاش
دستم از پشت که بستند به من خندیدند
شانهام را که شکستند به من خندیدند
چشم صیاد به چشمان ترم بود که زد
پیش جلاد دلم یاد حرم بود که زد
از روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد
پیکرم بعد سرم از لبهی بام اُفتاد
پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین
سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین
سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند
بدنم را سر بازار به قناره زدند
بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند
میخورد تاب به دروازه... سرم را بردند
دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد
سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد
من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم
کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم
قبلِ تو آمدهام شام بگویم نزنید
سر هر کوچه و هر بام بگویم نزنید
نالهام در دلِ شامات امان از زینب
پشت دروازهی ساعات امان از زینب
آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم
معجر سوختهی دخترکان را دیدم
گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین
چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین
تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند
لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند
لشگری رفته که با پیرهنت برگردد
رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد
آمدم شام بگویم که سرم مال شما
گیسویم پیشکش پنجهی اطفال شما
لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید
خیزران را ولی ای قوم به زینب نزنید
(حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۱۵)
#دکتر_حسن_لطفی ✍
.
.
#پیش_زمینه
#محرم
بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
بسم الله بازم فصل غم اومد
بسم الله شمیم پرچم اومد
بسم الله پیچید عطر کتیبه
بازم محرم اومد
أتأذنُ لی/ که بخونم بازم از عشق ازلی
أتأذنُ لی/ که بمیرم برا حسین ابن علی ۳
پ ن: اتاذن لی: آیا به من اجازه می دهید
#محمدحسین_مهدی_پناه ✍
.👇
.
#حضرت_زینب
#شور
یا ناموس رواق العَظِمه
عالمةُ غیرَ معلمَه
والا مراتب کربلا ، ام المصائب کربلا
زینب زینب علیا مخدره
زینب زینب عرش بوده منزلش
زینب زینب سه تا امام بود ، پاسبان محملش
سیدتی زینب … باب حاجتی زینب
تو مخزن الاسرار امامتی زینب
بقیة الله فرموده در گرفتاری
یا اهل العالم علیکم به عمتی زینب
عمه جان زینب…
یا ناموس رواق العَظِمه
فاهمة غیر مفهمَه
یا زینبا یازینبا ، به خطبه خونیت مرحبا
زینب زینب ملکا ای ملکا
زینب زینب نور شمس و فلکا
زینب زینب ابقای کربلا ، به تو داره اتکا
ای نفسا زینب ، خطبه ی رسا زینب
جمع شده در وجود تو اهل کسا زینب
قرة عین مرتضی شریکة الارباب
فدای القابت عقیلة النساء زینب
#امیر_طلاجوران ✍
.👇
4_5771629820333015140.mp3
1.91M
هدیه به حضرت ام البنین صلوات
شور یا زمینه روضه ای حضرت عباس
ای وای.
ای وای
یه طرف افتاده دستت عباس
ای وای.
ای وای
یه طرف افتاده مشکت عباس.
ای وای.
ای وای
این و می گه ترکه رو لبهات
ای وای.
ای وای
تشنه لب بودی نخوردی از اب
تا که دیدن
دست نداری
اومدن دورو بره تو عباس
هرکی اومد
از راه و زد
نیزه ای به پیکره تو عباس
ای تمامه
لشگره من
از غمه تو کمره من خم شد
ماهه زیبای
قبیله
چقدر صورت تو در هم شد
یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل
یا ابا الفضل. عباس
ای وای.
ای وای
افتاده فاصله بینه ابروت
ای وای.
ای وای
افتاده به روی خاکا بازوت
ای وای.
ای وای
چقدر خردی تو شمشیرعباس
ای وای
. ای وای
بسته شد چشمه تو با تیر عباس
پاشو عباس
ببین از دور
حرمله داره می خنده داداش
تو نباشی
مطمان باش
دسته زینب و می بنده داداش
ای کفیله
خواهره من
بگو من چی کار کنم با زینب
بینه این
لشگره نامرد
می مونه بی کس و تنها زینب
#رضا_نصابی ✍
#شب_نهم_محرم
34869.mp3
4.5M
نوحه سنتی و زنجیر زنی حضرت رقیه
▪️▪️▪️▪️▪️🥀🥀🥀🥀🥀
رقیه فدا شد
عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد
خرابه شبانه ، چنان کربلا شد
چه شوری به پا شد ، حرم نینوا شد
چه هنگامه ای در اسارت بپا شد
شبانه خرابه چنان کربلا شد
میان غم و اشک و آهِ یتیمان
گُلِ ناز مولا رقیّه فدا شد
هوای پدر در سرش بود و پر زد
دمی از جدایی نیاسود و پر زد
چه حالی نصیب دل کودکان شد
به ناله تن عمه فرسود و پر زد
عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد
خرابه شبانه ، چنان کربلا شد
دوباره شده بزم اندوه فراهم
یکی بر سر و سینه می زد دمادم
یکی یا رقیّه بگوید پیاپی
یکی اشک خون ریزد از دیده نم نم
چه خوابی مگر دیده بود این سه ساله
که بربسته روی لبان شعر ناله
فقط نام بابا صدا می زد آن جا
به رخساره اش خونِ دل بسته هاله
عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد
خرابه شبانه ، چنان کربلا شد
بغل کرده عمّه ، گل پرکشیده
دو دستان او را نهاده به دیده
به گریه دوصد بوسه سازد نگارش
به مانند بوسه به نای بریده
هنوز جای شلّاقِ دون بر تنش بود
سرِ بی بدن خفته بر دامنش بود
سکینه به سینه زنان نوحه خوانَد
رقیّه نه وقتِ سفر کردنش بود
عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد
خرابه شبانه ، چنان کربلا شد
کجایی ابوفاضل ای شیرِ نامی
که دادِ رقیّه سِتانی ز شامی
و با هیبتت لرزه بر دشمن آری
بگیری ز آنان عجب انتقامی
شبیه گل ناب سیمای زهرا
رقیه عزیز دل و جان بابا
مدد سروری کن که هرساله گوید
به مدح و عزای تو شعری غم آرا
عزا در عزا شد ، رقیّه فدا شد
خرابه شبانه ، چنان کربلا شد