eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
984 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام کربلایی [بند اول] روی زخمام و نمک زدن ولی تو شدی دوباره مَرهَمم حسین توی آتیش ام میایی سراغ من ای رفیق تا جهنمم حسین غیره تو حسین همه باهام بَدَن همه غیره تو تو سختی ها پَسَم زدن هیچ کی جز خودت غصم و نخورد هر کی اصرارم و فهمید آبروم و برد مَحرم اصرارم تموم افکارم من دوست دارم همه کَس و کارم ماه شب تارم من دوست دارم 🖤 [بند دوم] بیا و یک کاری کن برا دلم من که بیچاره ی عالمم حسین اگه مُردم من و یادت نره ها ای رفیق تا جهنمم حسین تو برای من مثل گوهری تو دلِ شکسته ی نوکر و میخری بَده حال من جون مادرت من حرم لازمم آقا من و میبری امیر و سالارم تو سختی ها یارم من دوست دارم تویی خریدارم بی تو گرفتارم من دوست دارم .👇
. امشب بصورت ویژه برای بچه های حزب الله در جنوب لبنان دعا کنید. خدا عزیزانتون رو براتون حفظ کنه که دریغ نمی کنید🙏 .
. السلام علی بهجت قلب المصطفی _________________________ کوچه مسدوده و همه جا پره از دوده و چه بوی آتیشی پیچیده و مادرم تو دل شعله‌هاست عالم محزونه و حال ما هم پریشونه و زمین پره ذغال و خونه و مادرم تو دل شعله‌هاست می‌لرزه آسمون، تو این برو بیا یکی کمک کنه، تو این شلوغیا [ ] اراذل خلاف با تازیانه و لگد و غلاف هی زدن به بانوی عفاف تا نفس نفس زد مادرم هم سیلی هم لگد داد و فریاد و حرفای بد قنفذم، بی هوا رو بازو زد تا نفس نفس زد مادرم ناموس حیدر و، نامحرمای پست به قصد کشت زدن، اون آدمای پست مادرم خسته و نیمه جون از پا نشسته و پهلو و بازو شکسته و دلخوره از این لعنتیا آتیش آوردن و در خونه رو سوزوندن و بد جور مادرمو میزدن و چی بگم از این دشمنیا بردن بابام‌و اون، مردای بی حیا صدا زد مادرم، فضه دیگه بیا مشابه سبک زیر () خوانده می‌شود _________ ✍ .👇👇👇👇
. شهادت حضرت زهرا (س) °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° •••••••••••••••••••••••••••• ۱ من قدم کوچیک بود اون قدش بلند بود داد میزد سر مادرم آخه اون صداش بلند بود ۲ ۲ دستش یهو یخ کرد مادر من ، ترسید دستش که رفت بالا یهو دلم لرزید ۳ بد بود سیلی محکمش پر از درد بود دستای مادرم دیگه ، سرد بود رنگ و روشم پریده بود ، زرد بود افتاد یه گوشواره روی خاکا افتاد یهو میون کوچه ها افتاد گفتش حسن ، چه بی صدا افتاد 《 مادر ... وای مادرم ۲》 ••••••••••••••••••••••••••••••• (وداع) ۱ کار تو تمومه خیلی درد کشیدی داری میری اما فاطمه محسنو ندیدی ۲ ۲ میبینی تو زهرا زندگیمون چشم خورد سرو اومدی پیشم یاسم ، ولی پژمرد ۳ جونم برای حال تو پریشونم آخه تویی چراغ این خونم بعد تو من زنده نمیمونم میشه بمونی با من ، تو تا همیشه داره میخشکه یایم از ریشه زنده بمونی ، آخه چی میشه؟ 《 زهرا ... یا فاطمه ۲ 》 °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° 👇
4_5902012404530681761.mp3
40.56M
🔻 شادی ز جهان رفته ولی با تو بیایند 🎤 🔊 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 مســجد مــقدس جمــکران   عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...
. *** چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟ . با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟ . تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی ” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “ . زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟ . گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟ . در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “ . من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟  . زود ای عمر علی می روی از دست علی  بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟ ✍ .......... کبوتر من مپر زلانه کبوتر من مپر ز لانه مبر صفا را ز آشیانه زجوجه هایت چرا بریدی روی ز لانه چرا شبانه مزن شرارم مبر شکیبم تمام، دردم تویی طبیبم میان دشمن ببین غریبم مکن کناره ازین میانه کتاب عشم ورق ورق شد غروب گونه رخ شفق شد چه شد که دست تو بی رمق شد که موی زینب نکرده شانه کسی چه داند چه کرده دشمن چه گشته با تو چه کرده با من ترا کشاند میان کوچه مرا نشانده به کنج خانه .