─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سبک:شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند...
زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــرو از بَـرَم یاس نیلـــوفــری
تــو نــورِ امیـــد دل حیــــدری
بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
بدونِ تو گــریونه چشمـــای من
مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من
دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی
مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه
فدایی شـدی در دفاع از حـرم
فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم
شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
علی بی تو دیگه نداره خوشی
تو با رفتن خود منـو می کشی
تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
مــرو زوده یاس جــوان علی
بمــون بــانوی قـد کمــان علی
خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
بمــون مادری کن برا زینبـین
نذار غم ببینه چشای حسین
حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه
مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه
قــرار مــن و تو ، باشــه کربلا
تو صحرای خونین و دشت بلا
حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون
تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون
حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
489.7K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🏴#ترکی
🎤مداح :کربلایی سعید سلطانی
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
زبانحال حضرت زینب در بالین حضرت زهرا علیهم السلام
سبک:👇🙏
منم باید برم اره برم سرم بره
ننه دوزنمورم-آیریلیقادوزنمورم
حسینون آغلیور-آنا غمه دوزنمورم
وفالی آی ننه-باشی بلالی آی ننه
تزدی هله سنه-گیتمه یارالی آی ننه
قولون یارالیدی-ننه سینون یارالیدی
تک قویمازینبون-منیم باشیم بلالیدی
جوان ننه ننه-جوان ننه جوان ننه(3)
زینبیم آغلاما-بالاسینوی داغلاما
حسین یانینداسن-آنادیوب چوخ آغلاما
بالایارالیام-دینمورم یارالیام
سیزی قوجاقیمه-بالااودورآلانمورام
سنه فدااولوم -بالایارالیدی قولوم
چوخ قالموری قیزیم-منده گول مثلی تک سولوم
زینب بالام بالام-زینب بالام گوزل بالام(3)
همیشه آغلارام-ننه سینمی داغلارام
تزدی هله منه-باشه آناقراسالام
ننه قولون فدا-سنون سینان قولون فدا
درده گلوب ئورک-بیراللی قیل ئوزون دعا
سنون غمون ننه- ایله چتین گلورمنه
ئورکده دردیوی-آنائوزون دینن منه
جوان ننه ننه-جوان ننه جوان ننه(3)
منی در آغلادار-عم اوغلوم حیدر آغلادار
منیم غمیم نه تک-سنی جهانی آغلادار
غمیمی جانه آل-شال عزاباشیوه
زینب بالام بالام-زینب بالام گوزل بالام(3)
.
در سوگ #حضرت_زهرا ( س )
#نوحه #فاطمیه
------------
صدیّقَةُ الشَّهیِده
بانوی قد خمیده
با پهلوی شکسته
جان بر لبت رسیده
ای پاره ی قلب رسولِ والا
خون کرده اندوه تو قلب ما را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای خسته تر ز خسته
اشکت به رخ نشسته
مانند پهلوی خود
داری دل شکسته
بی روی تو مدینه غرقِ نجوا
چشم علی شد از غم تو دریا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
شکستی و خمیدی
سوی علی دویدی
در زیر تازیانه
آه از جگر کشیدی
داغ پدر را دیده بودی امّا
داده عدو بر تو چنین تسلّا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
دیدم به خانه آتش
می زد جوانه آتش
تو در هجوم دشمن
بودی میانِ آتش
دستِ مرا بستند خیل اعدا
آنجا که تو بودی غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
یک دست تو به پهلو
یک دست تو به بازو
گاهی دو دست خود را
گیری به روی زانو
من نیمه جان گردیده ام ز غم ها
تو جان دهی من می کنم تماشا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
جانم ز تن برون است
این خیمه بی ستون است
چون ماهِ پشت اَبرا
روی تو لاله گون است
بعد تو ای آئینه دار طوبا
شیرخدا مانده غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای ماه بی نشانه
شُستم تو را شبانه
خیز و ببین ز داغت
ویران شد آشیانه
در پیش چشم کودکان یا زهرا
پیچیده ام بر پیکرت کفن را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
من زار و بی قرارم
تاب و توان ندارم
جسم تو را شبانه
بر خاک می سپارم
در پیش چشمم گشت تیره دنیا
دیدار ما باشد به روز عقبا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا
شاعر:حاج محمود تاری «یاسر»
225.4K
#زمینه
#حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی مصطفی رمضانی
مداحی شهر مدینه- فاطمه.mp3
2.08M
🌹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
نوحه فاطمیه 🖤🌴
شهر مدینه اذانش هم درد آوره
دلخوشیم اینه دیگه روزهای آخره
برا حسنم دیگه سفارش نکنم
شب پیش حسین کاسه آب یادت نره
راهیم خوشحالم کن علی(۲)
بیا این دم آخر حلالم کن علی(۲)😭
علی نبینم مرد خونم عزاداره
جانشین من یه دختره خونه داره
بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره
از من که گذشت برا زینب خطر داره
کاشکی باز خونه پر خنده بود(۲)
کاشکی من می مردم ولی محسن زنده بود(۲)😭
قدر عافیت اونکه مریضه میدونه
نعمت آب و دهان روضه میدونه
الهی خدا برا کسی نیاره ولی
درد تاول و هرکی بسوزه میدونه
یا مولا من و شرمنده کن(۲)
تا راحت بمیرم یه بار دیگه خنده کن(۲)😭
وقت راه رفتن زانوی من درد می گیره
وقت حرف زدن گلوی من درد می گیره
دیگه چی بگم از نماز نشسته ام
وقتی در وضو بازوی من درد می گیره
شنیدم اشک مظلوم شفاست(۲)
اما شفای درد من فقط پیش باباست(۲)😭
🎤کربلایی اسماعیل سنایی
142.6K
#نوحه
#زنجیرزنی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی محمود سلطانی
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نوحه سنتی
(مناسب برای دسته های عزاداری)
حرمت قرآن شکست آیات کوثر را زدند
روح مابین دو پهلوی پیمبر را زدند
وا مصیبت وا محن
العجل یابن الحسن
بقیه الله آجرک الله
یا امام العصر زهرا مادرت در شعله ها
بین دیوار و در خانه صدا میزد تو را
الامان از میخ در
العجل ای منتَظَر
بقیه الله آجرک الله
خانه ای را که پیمبر زائر آن خانه بود
کافری بی اذن آن را با لگد در میگشود
فاطمه در پشت در
کشته گشته با پسر
بقیه الله آجرک الله
#شهادت_حضرت_زهرا_س
.
در سوگ #حضرت_زهرا ( س )
#نوحه #فاطمیه
------------
صدیّقَةُ الشَّهیِده
بانوی قد خمیده
با پهلوی شکسته
جان بر لبت رسیده
ای پاره ی قلب رسولِ والا
خون کرده اندوه تو قلب ما را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای خسته تر ز خسته
اشکت به رخ نشسته
مانند پهلوی خود
داری دل شکسته
بی روی تو مدینه غرقِ نجوا
چشم علی شد از غم تو دریا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
شکستی و خمیدی
سوی علی دویدی
در زیر تازیانه
آه از جگر کشیدی
داغ پدر را دیده بودی امّا
داده عدو بر تو چنین تسلّا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
دیدم به خانه آتش
می زد جوانه آتش
تو در هجوم دشمن
بودی میانِ آتش
دستِ مرا بستند خیل اعدا
آنجا که تو بودی غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
یک دست تو به پهلو
یک دست تو به بازو
گاهی دو دست خود را
گیری به روی زانو
من نیمه جان گردیده ام ز غم ها
تو جان دهی من می کنم تماشا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
جانم ز تن برون است
این خیمه بی ستون است
چون ماهِ پشت اَبرا
روی تو لاله گون است
بعد تو ای آئینه دار طوبا
شیرخدا مانده غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای ماه بی نشانه
شُستم تو را شبانه
خیز و ببین ز داغت
ویران شد آشیانه
در پیش چشم کودکان یا زهرا
پیچیده ام بر پیکرت کفن را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
من زار و بی قرارم
تاب و توان ندارم
جسم تو را شبانه
بر خاک می سپارم
در پیش چشمم گشت تیره دنیا
دیدار ما باشد به روز عقبا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا
شاعر:حاج محمود تاری «یاسر»
#ما_بچه_های_مادر_پهلو_شکسته_ایم
#ایام_فاطمیه
#شعر
امروز دم غصه و درد و محن است
هنگامه گریه های خون در کفن است😢
خورشید به قبر فاطمه سر زده ای؟
او مادر زینب و حسین و حسن است
#مهدی_شعبانی
سلام صبح تون بخیر🥹
نگاه حضرت زهرا روشنی بخش این روز غمگین تون🥲🌺
التماس دعا
سبک :: شبانگاهان
.
سید ناصر ولائی زنجانی
.
خداوندا آه و واویلا یاور مولا میرود ازدست
شده غوغا ای خدا برپا حضرت زهرا میرودازدست
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
زند برسر زینب مضطر از غم مادر آه و واویلا
شده گریان نوگل حیدرشد گلش پرپر آه و واویلا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
بریزدخون دیده های حسن دیده غرق محن مادرخودرا
چسان بیند در میان کفن آن غریب وطن مادر خود را
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
.
حسین نور دیدۀ زهرا دل پریشان و دیده گریان است
زند ناله با دلی سوزان آن مه تابان دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
کنون کلثوم دختر مظلوم از غم مادر دیده گریان است
شده مغموم زادة معصوم غنچة حیدر دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
شب هجران کودکان نالان آه وصد افغان ازغم مولا
همه گریان شد به پا طوفان موسم هجران ازغم مولا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
.
علی مولاای خدا تنها ازغم زهرا دیده پر خون است
پس از زهرا مونس غمها یاورطاها دیده پرخون است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
ولایی دارد به لب افغان آمده گریان درعزاخانه
بود مولا صاحب مجلس مابر او مهمان درعزاخانه
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
#سبک_شبانگاهان
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
*پیغمبر وارد خانه شد، دید حبیبۀ خدا فاطمه با یه دستش دستاس میگردونه، با یه دستش بچه اش رو بغل گرفته، صدا زد: عزیز دلم! دخترم! چرا به اسماء یا فضه نمیگی کمکت کنند، عرضه داشت: بابا! هر روز کارهای خونه رو ما تقسیم می کنیم، امروز نوبت نوبت منه، بی وفای است اگه بگم اونا کار کنند…
هی پیغمبر نگاه کرد دستهای زهرا تاول زده در اثر آسیاب کردن گندم، دست دخترش رو گرفت آروم بوسید، خیلی گریه کرد آقا….
من میخوام امروز آروم آروم برات روضه بخونم،یا رسول الله! دست فاطمه رو یه خورده زخمی وخسته دیدی نتوستی جلوی خودت رو بگیری، گریه ات گرفت، کجایی ببینی نیمه های شب دست فاطمه برا قنوت بالا نمیاد؟…
اما مادرِ من و شما غصه اش درد پهلو نیست، غمِ بازو نیست، صورتِ کبودش نیست، کشته شدن بچه اش نیست،
میخوای بدونی دردِ فاطمه چیه؟*
مرگ من از فشار در و دیوارِخانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
میمانم عاشقانه در این روزهای سخت
باشی کنار من اگر این روزهای سخت
حالا فقط به پیش تو بودن دلم خوش است
در غربتم پس از پدر این روزهای سخت
اجر رسالت است که دیگر برای ما
حتی نمانده یک نفر این روزهای سخت
زانو بغل نگیر عزیزم دلم گرفت
ماتم نگیر اینقدر این روزهای سخت
*علی جان! چرا زانوی غم بغل گرفتی؟…*
بیرون که میروی دل من شور میزند
این روزهای پر خطر، این روزهای سخت
داری تو هم شبیه به من پیر میشوی
نفرین روزگار بر این روزهای سخت
*تو روضه بی بی خیلی باید مراقب شد، اگه بخوای روضۀ بی بی رو بخونی، تازه بعدِ در و دیوار شروع میشه، از همه ی عاشقا ونوکرا برای این بیت معذرت میخوام، صدا زد: علی جان!…*
دستم شکسته، حیف به دردت نمیخورد
بی فایده است این سپر این روزهای سخت
*هرچه کردم نذارم ببرند تو رو مسجد، نشد، آخه اینقد غلاف به بازوم زدن… بچه ام رو کشتن فدا سرت، مجروح کردن فدا سرت، فقط تو اینجور زانو بغل نگیر علی جان…*
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
تو فاطمیه زبون بگیرید
مثل یه بچه که غم مادرُ دیده
میخوای یه کم از داغُ بفهمی
فکر کن که مادرِ خودت قدش خمیده
مادر یه جور دیگه برا همه عزیزه
مادر نباشه زندگی بهم میریزه
تاریکه خونه وقتی که مادر مریضه
سخته ببینی مادرت از خونه میره
سخته ببینی مادرت داره میمیره
سخته ببینی از بابات روشُ میگیره
میسوزه از پا تا سرم
آخه نمیشه باورم
سیلی زدن به مادرم
المَضروبةِ وَجهُها…
یک ضربه زد تمام رُخش را سیاه کرد
تو همه عالم همه میدونن
مادر برای هر کسی بود و نبوده
من روضه ام امشب همین یه خطه
یه لحظه فکر کن روی مادرت کبوده
*الهی اون روز هیچوقت نیاد،نبینی اصلا…*
دوباره سینه ام آتیش گرفته
هزار ساله دلای ما آروم نمیشه
بند نمیادش بارونِ اشکام
داغ یه مادره جَوُون تموم نمیشه
مخصوصاً اون مادری که قدش کمونه
مادری که میدونه دیگه نمیمونه
اون مادری که زدنش میون خونه
با هر نفس رو بسترش لاله شِکُفته
سه ماهه دردش و به شوهرش نگفته
این شبا حتی شونه از دستش میوفته
آخرِ اینکار رو ببین
خونِ رو دیوارُ ببین
ضربه ی مسمارُ ببین
*وَ لَستُ ادرِي خَبَرَ المِسماري
سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري*
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چُنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت: مادر! سینه ام سوخت