225.4K
#زمینه
#حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی مصطفی رمضانی
مداحی شهر مدینه- فاطمه.mp3
2.08M
🌹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
نوحه فاطمیه 🖤🌴
شهر مدینه اذانش هم درد آوره
دلخوشیم اینه دیگه روزهای آخره
برا حسنم دیگه سفارش نکنم
شب پیش حسین کاسه آب یادت نره
راهیم خوشحالم کن علی(۲)
بیا این دم آخر حلالم کن علی(۲)😭
علی نبینم مرد خونم عزاداره
جانشین من یه دختره خونه داره
بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره
از من که گذشت برا زینب خطر داره
کاشکی باز خونه پر خنده بود(۲)
کاشکی من می مردم ولی محسن زنده بود(۲)😭
قدر عافیت اونکه مریضه میدونه
نعمت آب و دهان روضه میدونه
الهی خدا برا کسی نیاره ولی
درد تاول و هرکی بسوزه میدونه
یا مولا من و شرمنده کن(۲)
تا راحت بمیرم یه بار دیگه خنده کن(۲)😭
وقت راه رفتن زانوی من درد می گیره
وقت حرف زدن گلوی من درد می گیره
دیگه چی بگم از نماز نشسته ام
وقتی در وضو بازوی من درد می گیره
شنیدم اشک مظلوم شفاست(۲)
اما شفای درد من فقط پیش باباست(۲)😭
🎤کربلایی اسماعیل سنایی
142.6K
#نوحه
#زنجیرزنی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی محمود سلطانی
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نوحه سنتی
(مناسب برای دسته های عزاداری)
حرمت قرآن شکست آیات کوثر را زدند
روح مابین دو پهلوی پیمبر را زدند
وا مصیبت وا محن
العجل یابن الحسن
بقیه الله آجرک الله
یا امام العصر زهرا مادرت در شعله ها
بین دیوار و در خانه صدا میزد تو را
الامان از میخ در
العجل ای منتَظَر
بقیه الله آجرک الله
خانه ای را که پیمبر زائر آن خانه بود
کافری بی اذن آن را با لگد در میگشود
فاطمه در پشت در
کشته گشته با پسر
بقیه الله آجرک الله
#شهادت_حضرت_زهرا_س
.
در سوگ #حضرت_زهرا ( س )
#نوحه #فاطمیه
------------
صدیّقَةُ الشَّهیِده
بانوی قد خمیده
با پهلوی شکسته
جان بر لبت رسیده
ای پاره ی قلب رسولِ والا
خون کرده اندوه تو قلب ما را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای خسته تر ز خسته
اشکت به رخ نشسته
مانند پهلوی خود
داری دل شکسته
بی روی تو مدینه غرقِ نجوا
چشم علی شد از غم تو دریا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
شکستی و خمیدی
سوی علی دویدی
در زیر تازیانه
آه از جگر کشیدی
داغ پدر را دیده بودی امّا
داده عدو بر تو چنین تسلّا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
دیدم به خانه آتش
می زد جوانه آتش
تو در هجوم دشمن
بودی میانِ آتش
دستِ مرا بستند خیل اعدا
آنجا که تو بودی غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
یک دست تو به پهلو
یک دست تو به بازو
گاهی دو دست خود را
گیری به روی زانو
من نیمه جان گردیده ام ز غم ها
تو جان دهی من می کنم تماشا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
جانم ز تن برون است
این خیمه بی ستون است
چون ماهِ پشت اَبرا
روی تو لاله گون است
بعد تو ای آئینه دار طوبا
شیرخدا مانده غریب و تنها
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
ای ماه بی نشانه
شُستم تو را شبانه
خیز و ببین ز داغت
ویران شد آشیانه
در پیش چشم کودکان یا زهرا
پیچیده ام بر پیکرت کفن را
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا ....
من زار و بی قرارم
تاب و توان ندارم
جسم تو را شبانه
بر خاک می سپارم
در پیش چشمم گشت تیره دنیا
دیدار ما باشد به روز عقبا
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا
شاعر:حاج محمود تاری «یاسر»
#ما_بچه_های_مادر_پهلو_شکسته_ایم
#ایام_فاطمیه
#شعر
امروز دم غصه و درد و محن است
هنگامه گریه های خون در کفن است😢
خورشید به قبر فاطمه سر زده ای؟
او مادر زینب و حسین و حسن است
#مهدی_شعبانی
سلام صبح تون بخیر🥹
نگاه حضرت زهرا روشنی بخش این روز غمگین تون🥲🌺
التماس دعا
سبک :: شبانگاهان
.
سید ناصر ولائی زنجانی
.
خداوندا آه و واویلا یاور مولا میرود ازدست
شده غوغا ای خدا برپا حضرت زهرا میرودازدست
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
زند برسر زینب مضطر از غم مادر آه و واویلا
شده گریان نوگل حیدرشد گلش پرپر آه و واویلا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
بریزدخون دیده های حسن دیده غرق محن مادرخودرا
چسان بیند در میان کفن آن غریب وطن مادر خود را
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
.
حسین نور دیدۀ زهرا دل پریشان و دیده گریان است
زند ناله با دلی سوزان آن مه تابان دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
کنون کلثوم دختر مظلوم از غم مادر دیده گریان است
شده مغموم زادة معصوم غنچة حیدر دیده گریان است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
شب هجران کودکان نالان آه وصد افغان ازغم مولا
همه گریان شد به پا طوفان موسم هجران ازغم مولا
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
.
علی مولاای خدا تنها ازغم زهرا دیده پر خون است
پس از زهرا مونس غمها یاورطاها دیده پرخون است
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
ولایی دارد به لب افغان آمده گریان درعزاخانه
بود مولا صاحب مجلس مابر او مهمان درعزاخانه
خداحافظ جان پیغمبر
خداحافظ یاور حیدر
آه و واویلا آه و واویلا
#سبک_شبانگاهان
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
*پیغمبر وارد خانه شد، دید حبیبۀ خدا فاطمه با یه دستش دستاس میگردونه، با یه دستش بچه اش رو بغل گرفته، صدا زد: عزیز دلم! دخترم! چرا به اسماء یا فضه نمیگی کمکت کنند، عرضه داشت: بابا! هر روز کارهای خونه رو ما تقسیم می کنیم، امروز نوبت نوبت منه، بی وفای است اگه بگم اونا کار کنند…
هی پیغمبر نگاه کرد دستهای زهرا تاول زده در اثر آسیاب کردن گندم، دست دخترش رو گرفت آروم بوسید، خیلی گریه کرد آقا….
من میخوام امروز آروم آروم برات روضه بخونم،یا رسول الله! دست فاطمه رو یه خورده زخمی وخسته دیدی نتوستی جلوی خودت رو بگیری، گریه ات گرفت، کجایی ببینی نیمه های شب دست فاطمه برا قنوت بالا نمیاد؟…
اما مادرِ من و شما غصه اش درد پهلو نیست، غمِ بازو نیست، صورتِ کبودش نیست، کشته شدن بچه اش نیست،
میخوای بدونی دردِ فاطمه چیه؟*
مرگ من از فشار در و دیوارِخانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
میمانم عاشقانه در این روزهای سخت
باشی کنار من اگر این روزهای سخت
حالا فقط به پیش تو بودن دلم خوش است
در غربتم پس از پدر این روزهای سخت
اجر رسالت است که دیگر برای ما
حتی نمانده یک نفر این روزهای سخت
زانو بغل نگیر عزیزم دلم گرفت
ماتم نگیر اینقدر این روزهای سخت
*علی جان! چرا زانوی غم بغل گرفتی؟…*
بیرون که میروی دل من شور میزند
این روزهای پر خطر، این روزهای سخت
داری تو هم شبیه به من پیر میشوی
نفرین روزگار بر این روزهای سخت
*تو روضه بی بی خیلی باید مراقب شد، اگه بخوای روضۀ بی بی رو بخونی، تازه بعدِ در و دیوار شروع میشه، از همه ی عاشقا ونوکرا برای این بیت معذرت میخوام، صدا زد: علی جان!…*
دستم شکسته، حیف به دردت نمیخورد
بی فایده است این سپر این روزهای سخت
*هرچه کردم نذارم ببرند تو رو مسجد، نشد، آخه اینقد غلاف به بازوم زدن… بچه ام رو کشتن فدا سرت، مجروح کردن فدا سرت، فقط تو اینجور زانو بغل نگیر علی جان…*
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
تو فاطمیه زبون بگیرید
مثل یه بچه که غم مادرُ دیده
میخوای یه کم از داغُ بفهمی
فکر کن که مادرِ خودت قدش خمیده
مادر یه جور دیگه برا همه عزیزه
مادر نباشه زندگی بهم میریزه
تاریکه خونه وقتی که مادر مریضه
سخته ببینی مادرت از خونه میره
سخته ببینی مادرت داره میمیره
سخته ببینی از بابات روشُ میگیره
میسوزه از پا تا سرم
آخه نمیشه باورم
سیلی زدن به مادرم
المَضروبةِ وَجهُها…
یک ضربه زد تمام رُخش را سیاه کرد
تو همه عالم همه میدونن
مادر برای هر کسی بود و نبوده
من روضه ام امشب همین یه خطه
یه لحظه فکر کن روی مادرت کبوده
*الهی اون روز هیچوقت نیاد،نبینی اصلا…*
دوباره سینه ام آتیش گرفته
هزار ساله دلای ما آروم نمیشه
بند نمیادش بارونِ اشکام
داغ یه مادره جَوُون تموم نمیشه
مخصوصاً اون مادری که قدش کمونه
مادری که میدونه دیگه نمیمونه
اون مادری که زدنش میون خونه
با هر نفس رو بسترش لاله شِکُفته
سه ماهه دردش و به شوهرش نگفته
این شبا حتی شونه از دستش میوفته
آخرِ اینکار رو ببین
خونِ رو دیوارُ ببین
ضربه ی مسمارُ ببین
*وَ لَستُ ادرِي خَبَرَ المِسماري
سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري*
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چُنان مسمار در قلبم فرو رفت
که محسن گفت: مادر! سینه ام سوخت
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
“السلام علیکم یا اهل بیت النبوه”
“اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی صدیقة الطاهره فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک”
* اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه میخونند، الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست*
صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه
بارها از رَبیَّ الاَعلای خود فهمیده ام
می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه
*دیدم درقنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد…*
رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمیارزد دو عالم در ازای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
*بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم، اما اونا آمدن به علی شکایت کردن، هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند…*
می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد
اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه
او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست
شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه
ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه
صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت
در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه
داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد
“من زمین خورده ترین مردِ جهانم ” ای داد
من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم
زود میاُفتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگیات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
میشود تا دو سه خط روضه بخوانم : ای داد
همهی شهر به اُفتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
*همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته…
خدایا گریه های مارو برای حضرت زهرا به اوج برسان، به گوش امام زمان برسان، بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده…*
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
ونمیشد به تو خود را برسانم ای داد
*بالاترین روضه اینه…*
همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند
من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
متن روضه و توسل به حضرت زهرا (س)
“صلی الله علیک یا فاطمةُ الزَّهرَاءُ یا بنتَ محمدٍ یا قرَّةَ عینِ الرَّسول یا سیدتنا و موْلاتنا إنا توَجهنا وَ استشفعنا وَ توَسلنا بکِ إلى اللَّه و قدَّمناک بین یدیْ حاجاتنا یا وَجیهةً عندَ اللَّه اشفعی لنا عندالله”
آمدم تا كه عزادار تو مادر باشم
بين روضه ز مصيبات غمت تر باشم
*باید بلند ترازمحرم گریه کنی، برای خانمی که کسی براش گریه نکرد، اگر کسی هم گریه کرد میومدن گلایه میکردن*
آمدم پشت در خانه ی تو منتظرم
تا كه اذنم بدهی سائل اين در باشم
*خوبه آدم اگه میخواد دستش و دراز کنه دَرِ این خونه دراز کنه، خوبه آدم اگه میخواد گردنش رو کج کنه اینجا کج کنه خوبه آدم اگه میخواد التماس کنه اینجا التماس کنه، آره گدایی اگه بلد باشیم این خونه خونه ای نیست جواب رَد بده، عروس و داماد سیده زنان عالم سوار بر مرکب شب ازدواج…
عروس و داماد دارن میان خونه، یه زنِ سائلی اومد جلو به حضرت صدیقه گفت: به من کمک کنید، من نیازمندم… چی نیاز داری؟ من لباس مناسب ندارم، گفت :بیا دَرِ خونه بهت میدم، اومد دَرِخونه لباس عروسیش رو بهش داد، سائل رفت، شبِ بعد پیغمبر اومد دید فاطمه لباس قدیمیِ تنشه، دخترم چرا لباس نو عروسی تنت نیست؟ روز اول زندگیته…
گفت: بابا شما درتفسیر آل عمران فرمودین: اگه میخوای انفاق کنید همون چیزی که دوست دارید انفاق کنید،منم این لباس رو دوست داشتم…*
خادم و بانی مداح چه فرقی دارد
من فقط حاجتم این است که نوکر باشم
آبرويی كه نه حتی بخدا، رويی نيست
با نگاه تو مگر آدم ديگر باشم
*غیر از اینکه خودت عوضم کنی من عوض نمیشم، مادر برام دعا کن،مادر…*
مگر اين نيست كه مصداق گل ياس تويی
دوستدارم كه ازاين عطر معطّر باشم
طی اين سال اگر روضه ای از تو خواندم
خواستم فاطميّه فاطمه ای تر باشم
*قربون اون گُلی که گلابش روگرفتن، برو بپرس از بزرگترات ببین چه جوری گلاب میگیرن… هیزم آوردن درخونه…*
به دستای آتیش، دری گُر گرفته
پایِ نحس شعله، به چادر گرفته
علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود
در از جا شکست و هنوز شعله ور بود
غرور علی، پهلوی فاطمه
درِ خونه و بار شیشه شکست
دل و حُرمت و قامت و هیبتِ
یه مردی برای همیشه شکست
نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود
نه سنگینی در، به مویی که سوخت
به خونِ رو دیوار میسوزه هنوز
دل فضه از آرزویی که سوخت
*برخلاف تصور خیلی ها، ما تو روضه ی هجوم، حرفی از بازو و پهلو نمیرنیم چرا؟ چون بی بی هم حرفی از بازو و پهلو نزد، تاچشماش رو باز کرد، صدا زد: فضه! علی روکجا بردن؟…
گفتم: به جای بازو و پهلو بی بی دو تا درد دیگه داشت، اول غربت امامش، صدازد یافضه! ،فضه بچم رو کشتن…
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات ۶
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ...
و یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ...
🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند
یا بن الحسن...
آقای من...
🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند
🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت میزند
علامه امینی فرمودند...
مادرمون زهرا...
بین در و دیوار صدا میزد...
پسرم مهدی...
🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت میزند
🔸بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن
🔸دستهای بستۀ حیدر صدایت میزند
این روزها...
همه عالم شما رو صدا میزنند آقاجانم...
🔸چهارده قرن است کز قلب مزاری گم شده
🔸پهلوی بشکستۀ مادر صدایت میزند
امشب ما هم با بی بی دو عالم هم ناله بشیم...
با مادر پهلو شکسته هم ناله بشیم...
یا بن الحسن...