eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
982 ویدیو
646 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
مصطفی رضایی: ببین مادر نشستم در کنار بستر تو   به سختی باز و بسته می شود چشم تر تو من و شمع وجودت    بسوزد تار و پودت همه شب تا سحرگاه   من و روی کبودت ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند بر تو نظاره ز خـانه مروـ شـبانه مرو ـ مکن از ما کناره * بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم     کنار بسترت در ناله امن یجیبم شوم مادر فدایت    کنم هر شب دعایت برای راه رفتن         شود دستم عصایت ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند بر تو نظاره ز خـانه مروـ شـبانه مرو ـ مکن از ما کناره * بدان با رفتنت از خانه، من را می کشی تو   چرا ره می روی و بر زمین پا می کشی تو چو لاله پرپری تو    به قرآن کوثری تو تمام هست بابا          جوان حیدری تو ببین مادرم ـ دو چشم ترم ـ کند بر تو نظاره ز خـانه مروـ شـبانه مرو ـ مکن از ما کناره **** شاعر :سید محسن حسینی منبع : بی پلاک
. مسافر صحرا برای دیدن روی تو ناله ها دارم خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من ز ناله های شماست ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه... ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم   الا امیر سحر ای مسافر صحرا امید وصل تو را بین هر دعا دارم   به کام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یار آشنا دارم  مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم   به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم بدست خود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم .
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها بیا بیا علی ببین،کبودیِ روی مرا عدو زِ کینه پشتِ در،شکسته پهلوی مرا دختر پیمبرم مثل لاله ‌‌پرپرم درد میکند سرم من فدای رهبرم... چگونه گویمت علی،حدیث رنج و مِحنتم دشمن به پیش مجتبی،سیلی زده به صورتم جرم من بگو چه بود صورتم شده کبود غصه دار و مُضطرم من فدای رهبرم... رَوَم زِ دنیا و بُوَد،اشکم روان از هر دو عین تو را به جانِ فاطمه،جان تو و جان حسین تشنه لب به نینوا می شود سرش جدا می رود به نیزه ها ای غریبِ کربلا... ۹۸
‍ روضه وفات ام البنین سلام الله بنفس سید مهدی میرداماد 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 گر غِیر آل الله لیلایی نمانده در عشق جُز عباس شیدایی نمانده در جای‌جایِ قلبِ فرزندانِ زهرا با بودنِ فرزندِ من جایی نمانده *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ  ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم  یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام  ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ......  حسین...
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها بیا بیا علی ببین،کبودیِ روی مرا عدو زِ کینه پشتِ در،شکسته پهلوی مرا دختر پیمبرم مثل لاله ‌‌پرپرم درد میکند سرم من فدای رهبرم... چگونه گویمت علی،حدیث رنج و مِحنتم دشمن به پیش مجتبی،سیلی زده به صورتم جرم من بگو چه بود صورتم شده کبود غصه دار و مُضطرم من فدای رهبرم... رَوَم زِ دنیا و بُوَد،اشکم روان از هر دو عین تو را به جانِ فاطمه،جان تو و جان حسین تشنه لب به نینوا می شود سرش جدا می رود به نیزه ها ای غریبِ کربلا... ۹۸