امام رضا(ع) - مناجات
دلمُرده ي مَحضيم به ما جان برسانيد
مـا را به حَرمـخٰانه ي جانان برسانيد
مائـيم و غم هجر و تمنّاي وصـالـش
ايـن دلهُــره را زود به پـايـان برسانيد
ما را كه فقيريم و يتيمـــيم و اسيريم
تا كويِ كَرمـخٰانه ي سُلطان برسانيد
تا اوسـت وليْ نعمتِ ما ، تك تك ما را
هر وعده سرِ سُفره ي احسان برسانيد
از لوح و قلم ، وحي بگيريد به نـامش
در مِدْحـَت او ســوره به قـرآن برسانيد
تا پرده اي از معجزه ي شاه بخوانيم
مضـمون ز سراپرده ي شيران برسانيد
بر دامنه ي پنجـــره فــولاد ببنـديد---
يك رشته كه يك شهر به درمان برسانيد
پس در خور شــأنيّــت بـالايِ ضــريحش
صد دسته گُل از روضه ي رضوان برسانيد
اي مردم مُسـتأصَل و درمانده ي عالم
خـود را به دلِ مـشـهدِ ايـران برسانيد
از جانـب ما هـم شبِ ميلاد ، ســلامي
بر محضــرِ آقــايِ خُراسان برسانيد
تا چشم رضـا را به تأسّـي بنشينيم
بايد كه به ما ديده ي گـريان بـرسانـيد
مَرزوقِ رضـائيم و توقـّع،همه اين است
از اشـك به ما رزقِ فــراوان برســانيد
#محمد_قاسمی
#امام_رضا_ع_مناجات
ــــــــــــــــــ
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مناجات
#قاسم_نعمتی
آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته
درد دل با تو سخنها بر زبانم ریخته
بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم
گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخته
جنس من جور است کوهی از گناه آورده ام
آبرویم پای اجناس دکانم ریخته
دوره گردم آبرویم میفروشم میخری
پیش سلطان ترسم از سود و زیانم ریخته
پهن کردم سفره ای از عرش کنج خانه ات
روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته
مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا
دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته
من نمیبینم تو هر دفعه بقل کردی مرا
عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته
صحن گوهرشاد چیزی کم ندارد از بهشت
بوی سیب از هر کجایی می تکانم ریخته
در میان صحنهایت عشق من باب الجواد
صد هزاران بوسه اینجا از دهانم ریخته
هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست
این حکایت در میان دوستانم ریخته
آخر ماهی جواب ناله هایم را بده
جان بابای غریبت کربلایم را بده