eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. {{ای دختر و خواهر ولایت آئینه‌ی مادر ولایت در اَرض و سما ملیکه،درقُم آرام دل امام هفتم}} ای‌آبـرویِ‌کُـون‌ومکـان،حضرت‌ِمعصومه لال‌است‌به‌وصف‌تو‌زبان،حضرت‌ِمعصومه همشیره‌ی‌خورشیدِجهان،حضرت‌ِمعصومه یاحضرت معصومه۳ کار نگاه‌ِتونه ذرّه‌پروری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مصداقِ عینیِ سوره‌ی کوثری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو،شفیعه‌ی‌همه‌توو محشری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ...... {{مریم به برت اگر نشیند این‌منظره‌را مسیح بیند سازد به سلام قدّ خود خم اوّل به تو بعد از آن به مریم}} سرچشمه‌ی‌جوشانِ‌عطا،حضرت‌معصومه ای‌سَیّده‌ی هردو سرا ،حضرت‌معصومه کُفوی تو نداری‌به‌ خدا،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ بنت خدیجه‌ای زینبِ‌ دیگری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری جنس فضائل تو بوده حیدری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بانو کریمه‌ی آل پیمبری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ ........ {{در كوى تو زنده ، جانِ مُرده بر خاك تو عرش سجده بُرده در قصر تو جبرئيل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب}} حق،اسمتو روعرش‌نوشت،حضرت‌معصومه با نور وجودت‌رو سرشت،حضرت‌معصومه ای‌قُم زِحضور تو بهشت،حضرت‌معصومه یاحضرت معصومه۳ آرامش دل موسیِ جعفری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بر گردنم تو داری حقّ مادری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری بیخودکه نیست تو بدون همسری از‌ هر نظر دقیقـاً مثه‌ مادری مُولاتنا یا‌(اُختُ‌الرّضا)۳ .👇
. بانوی‌باکرامت  شفیعه‌ی قیامت مُعادله بهشته  توو حرمت زیارت بُریدم از همه عالم   رو آوردم به این در ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان مریم‌قبیله‌ای/تالی‌عقیله‌ای/بانوی‌جلیله‌ای یامعصومه عالمه؛محدّثه/تُربتِت‌مُقدّسه/لطف‌توبرام‌بسه یامعصومه ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ....... اطراف حائر تو       میگرده زائر تو ۱۴معصوم‌میان‌قم  فقط‌ به‌خاطر تو توو صحن‌ِتو میاد‌ صُوتِ خوشِ‌ساقیِ‌کوثر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان حضرت‌ِمُطهّره/عُلیا مُخدّره/ای‌پناه‌آخره- -درماندگان بیکرانِ‌عصمتی/صاحب‌ولایتی/به‌تومیگه‌عَمَّتی -صاحب‌زمان ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ......... قم‌باتوشد بی‌بی‌جون  مأوای‌فاطمیّون همجواریت‌براماست  برکاتش فراوون برامون مادری کردی مثل زهرای اطهر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان ای‌ولی‌نعمت‌ما/زینب‌امام‌رضا/بانی‌کرببلا برا مایی میدونن‌که‌زائرات/صحن‌ایوان‌طلات/داره‌مثل‌عتبات/چه‌ صفایی ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ✍ .👇
. سلام_الله_علیها تو بستر به سختي نفس ميكِشي تو اين لحظه ها شكل مادر شدي الان خوب حس ميكنم واسه چي تو زهراي موسي بن جعفر شدي چقدر زوده پرپر شدن واسه تو چقدر زوده واست خميده شدن شدي فاطمه تا كه سهمت باشه تو سِنّ جووني شهيده شدن چقدر داغ ديدي تو يك نصفه روز با اينكه دلت هيچ طاقت نداشت بازم شُكر كه مثل زينب ديگه تَـهِ داستانت اسارت داشت شنيدن كه داري مياي سمت قم برا پيشوازت همه اومدن تا سايه ت رو حتي نبينه يه مرد زَناشون همه دور تو صف زدن زمين قم اون روز تو چشم خلق گمونم كه هم رتبه ي عرش بود با فرشاي با ارزش و قيمتي مسير عبور شما فرش بود قم از كوفه و شام بيزار بود كه گل ريختن پيش پات مَردُمِش تا موسي بن جعفر رو راضي كُنَن چه ها كه نكردن برات مَردُمِش برات بهترين جاي شهر قم و قُرُق كرد مُوسيٰ بن خَزرج،كه ما نباشيم فردا خجالت زده مثه كوفيا و مثه شاميا شدي زينب ثاني امّا ديگه خرابه نشيني نصيبت نشد روي نيزه ديگه سر مَحرمات قراره دل بي شكيبت نشد تو هرجا كه شيرخواره ديدي دلت حسابي شكست عين خانوم رُباب ولي ديگه با دست بسته نبُرد تو رو هيچ كس توي بزم شراب .. ✍ .
. سیّدةُ الجلیله حور و ملک به رشته‌های چادرت دخیله سیدةُ الجلیله اسم تو رمز جوشش چشمه‌ی سلسبیله سیّدةُ الجلیله جاروکش خونه‌ی تو حضرت جبرئیله اُمّ‌أبیهای‌ِپیمبر؛یازهرا قوّت‌ِ‌بازوانِ‌حیدر؛یازهرا شأن‌نزولِ‌آیه‌ی‌تطهیری‌تو حضرتِ‌صدّیقه‌ی‌اَطهر؛یازهرا مادر‌ِ اهل‌بیت به‌خدا‌‌قسم‌تویی تو محورِ اهل‌بیت مادر‌ِ‌ اهل‌بیت همه‌میگن‌به‌ شما تاج‌سرِ‌ اهل‌بیت یا مولاتی یافاطمه فاضلة‌ُالرّشیده فوق جلالتت کسی جلالتی ندیده فاضلة‌الرّشیده خدا تورو فقط برای خودش آفریده فاضلة‌الرّشیده ولایت علی به دست تو به ما رسیده شهیده‌ی‌راه‌ِولایت؛یازهرا مُعجزه‌ی‌نابِ نبوّت؛یازهرا سعادتی‌بهتر‌ازاین‌تو‌عالم‌نیست به‌سمت‌تو‌شدم‌هِدایت؛یازهرا مادرِ کائنات پدرت تمام‌قد بلندمیشه‌ پیش‌ِپات مادر کائنات همه‌ی داروندارمون‌ فدا بچّه‌هات یامولاتی یافاطمه فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله فاطمه‌ناموس‌علی فاطمه‌حجّتُ‌الله فاطمه عصمت‌ُالله نصّ‌ِ‌حدیثه‌ تویی الگوی‌ِبقیّتُ‌الله فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله مُحافظ حُرمت تو حضرتِ‌غیرتُ‌الله درک‌ِ تو از عقل‌فراتر؛یازهرا شأن‌ِ تو ماورایِ باور؛یازهرا رو ناقه‌ای که سرتاپا غرقِ نوره میای‌سواره‌‌توی‌محشر؛یازهرا مادرم فاطمه مریم و هاجر و حَوّان براتو خادمه مادرم فاطمه راضیه؛مرضیه؛ حوریّه‌ای و عالِمه یامولاتی یافاطمه .👇
. این روزهای روضه پرور را تحمّل کن اين غُصّه هـاي نامكـرّر را تـحـمّل كن از شرح حال من نپرسي بهتر است امّا حـالِ منِ بی تابِ مُـضطر را تحمّل کن اي رو به قبله!رو به من آورده تنهایی اين غربتِ پُـر رنگِ حيدر را تحمّل كن جان همان چشمي كه كم سوتر شده از قبل خون گريه هاي تلخِ همسـر را تحمّل کن پهلو به پهلو کردن تو دردسرساز است اين دردهاي بين بستـر را تحمّل کن در را نشُستم تا بماند عطر تو بر آن ياسِ مُعطّـر، سُرخيِ در را تحمّل کن چون گردنت از کار افتاده ست!جان من حرکت نکن ، سنگـینی سر را تحمّل کن يا كه مزن بر موي زينب شانه يا چون من آشفـتگيِ موي دختر را تحمّل كن آه!اي پرستوي مهـاجر موقع كوچ است پس بارِ مَرهم بر تنِ پَر را تحمّل كن ديروز اگر از ناله ي محسن شدي بيهوش فـردا تلــظّي هاي اصغر را تحمّل كن اي، ازدحام جمعـيت در كوچه را ديده دور حسینت ، فـوجِ لـشگـر را تحمّل کن گیسو پریشان کن ، ولی جان علی ، زهرا وقتی که می بُرّند حنجر را تحمّل کن ✍ .
. هم ، دستِ تو افتاده است از كار مادر هم ، كارِ اين خـانه شده بسيار ، مادر روزت شبيه نيمي از روي تو شب شد از بس كه ديدي روز و شـب آزار مادر طوري گُلابِ چشم تو پاشـيد بر در كه از خجـالت ، سُرخ شد ديـوار مادر درخون نشستي،سِيلِ خونين راه افتاد از چشـمهاي حيــدر كــرّار، مادر تنها خدا، تنهاپدر، تنها تو ،هستيد ---تنهــاتر از تنهـاترين سردار ، مادر در خواب ديشب از لب مُحسن شنيدم رازي كه پنهان كردي از مسمار مادر بادردِ سر، بادردِ گردن، دردِ پهلو هر شب نشستي تا سحر بيدار مادر مي سوزد از هُرم تنت لبهاي زينـب مي بوسَمَت اين روزها هربار مادر حالا كه بابا رفته بيرون جانِ بابا يك لحظه اين پوشيّه را بردار مادر تنها نه سقفِ خانه،مي دانم پس از تو دنيا شود روي سرم آوار مادر از پاي اين بستر رسيدم پاي مـقتل ديدم كه سالارم شده بي يار مادر آن دم كه ديدم شمر آمد سمت گودال شـد بند قـلبم پاره ، چشـمم تار مادر خون حُسينت را درون شـيشـه كردند سرنيزه هاي وحشي و خونخوار مادر .
. . پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت فرهاد را مُصیبتِ شیرین هلاک کرد درد فراق‌دیده که درمانگری نداشت ایمان به بازگشت تو کمرنگ‌تر شده این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت از این به بعد یک‌نفری آه می کِشَم دیگر مگو که داغ تو غم‌پروری نداشت پیرم ولی به درد ظهور تو می خورم شاید کسی برای تو چشم تری نداشت سر را برای آمدنت نذر می کنم شرمنده‌ام ، گدای تو سیم و زری نداشت طوفانِ نفس ، قایق روح مرا شکست کشتیِ موج‌‌دیده ی من لنگری نداشت آنقَدر بی ملاحظه ام وقت معصیت!... اصرار بر گناه مرا کافری نداشت من را ببخش ، خادمِ خوبی نبوده ام این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت در اوج بی توجهی ام ، دوست دارمت! دلداده ات شبیه به تو دلبری نداشت بیچاره می شدیم اگر فاطمه نبود سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت فریاد می زنم دمِ ایوان طلا : عــلــی! طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت آشفته ام ، علاج دلم خاک کربلاست شهری که پادشاه شریفش سری نداشت آقا تو را قسم به پناهِ علی ، بیا یاسی که تاب حمله‌ی زجر‌آوری نداشت با ضربه‌‌ی لگد دو سه تا دنده خُرد شد... دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت عج ✍ ........... . با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت ................ هرچندکه‌از جان وجهان‌سیر شدم در اوج جوانی‌ام زمین‌گیر شدم با این‌همه‌غم‌که‌دیده‌ام،خوشحالم چون،پای‌امام بی‌کَس‌ام پیر شدم ✍ .
. توو حیات‌ خونَمون‌ تابوتِ‍‌ـتو باچشای نیمه‌باز نگاه نکن حرف‌رفتنت‌رو‌،هی‌وسط‌نَکِش روزگار علی رو سیاه نکن اون‌‌دوتایی‌که‌همین‌چندروزِ‌ پیش ظاهراّ برا عیادت‌ اومدن دیدی‌‌از رویِ حسادت آخرش زندگی‌مونو چطور نظر زدن! مگه‌میشه‌که‌فراموش‌بکنم؟ اون‌بلاهایی‌رو که سرت اومد غرورم جریحه‌دار شد تا ابد هرکی‌هرجور میتونست تورو میزد دستت از ضرب غلاف تا نشکست از کمربند علی‌ جدا نشد بعدِ اون‌روز دیگه‌اوضاع‌ِعلی حتی یک ثانیه روبرا نشد بعد سه‌ماه هنوزم خوب نشده زخمی‌که‌رو کِتف‌و شونه‌ی توئه توحلال‌کن‌که‌ غریب‍ـیم‌ علتّه تشییع و دفن شبونه‌ی توئه دستتو بذار تو دستمو ببین دست‌من‌‌ داره میلرزه عزیزم توخودت‌بگو باید با‌چه‌دلی فرداشب رو این‌بدن‌خاک‌بریزم؟ ✍ .
. تقديم به سلام الله عليها از خاك اگر كه عــزمِ سـفر داشت فاطمه از دَردِ بـوتُــراب ، خـبر داشـت فاطمه با چشم بسته هم ز علي چشم برنداشت حق را چه خـوب مَـدّ نـظـر داشت فاطمه از داغِ رفـتنِ پـدر و ظـلمِ بر عـلـي ازبسكه سوخت ، خون به جگر داشت فاطمه ما را كه بسته ايم كمر بر غلامي اش درد است اين كه دردِ كمر داشت فاطمه يك جو حيا اگر به دلـش بـود دوّمي در خانه ي علي سه پسـر داشت فاطمه تنها نـداشت اشكِ روان چشم سالمــش سيلابِ خون به چشم دگر داشت فاطمه پـيوسته بود ناله ي او "واي مُحـسنم" وقــتي نـظر به جانـب در داشت فاطمه آنجا كه كار هر نَفَـسش ، خَـلقِ خِيرِ بود آهـش به حال خلق ضـرر داشت فاطمه جوشنِ كبيرِ شـيرِ خُـدا بود و وقت جنگ كِي حاجتي به حملِ سپر داشت فاطمه ؟ از دستِ ريسمان خدا ، بند ، بـاز شــد چادر به قـصدِ رزم چــو برداشت فاطمه از مهلكه ، علي به سلامت به خانه رفت از بس كه وقـتِ حمـله هنر داشت فاطمه عجّل وفاتي اش به پدر كرد مُلـحقــش چون كه دعـــاش ، زود اثـر داشت فاطمه .
. در شهر سامرا/غوغا به پاشد هادی آل الله/ جانش فدا شد یاحجّت الله بقیت الله یاصاحب الزمان آجرک الله ....... قلب مُقدّس/  اورا آزُردند شبانه‌به‌بیتش/هجوم آوردند شد هتکِ حُرمت در این مصیبت یاصاحب الزمان آجرک الله ...... دنبال مرکبِ/ دشمن دویده عرق از صورت/ماهش چکیده رنگش پریده   نفس بُریده یاصاحب الزمان آجرک الله ......... او که ازغُصّه‌‌اش/دلها کباب است اوجِ مُصیبتش/بزم‌شراب است رفت‌از دل خاک آهش تا افلاک یاصاحب الزمان آجرک الله ...... شیعه خاک عزا/ریزد به سرش امام ما شده/پاره جگرش کُشتند خدایا  ابن الرّضا را یاصاحب الزمان آجرک الله ....... امام عسکری / آن شاه افلاک درتشییع پدر / گریبان زد چاک حق هم همین است این غم سنگین است یاصاحب الزمان آجرک الله ........ قسم بر عصمتِ/آل خیرُالنّاس بیزارم تا ابد/ از بنی‌العبّاس اینها نامردند  غصب حق کردند یاصاحب الزمان آجرک الله .👇
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾ 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 |•[ع] |• |•شاعر: رضاجان الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان آقاجان رضا‌جان تک‌وتنها‌غسلش‌دادی‌وقتی‌باحال‌خسته چقدرسوختی‌بادیدن ساق‌پای شکسته آقاجان غل و زنجیرا گریه کردن،همراهت برا خونِ زخمای‌تاز‌ه‌ش یامظلوم گمونم دیدی بین مَردم،زهرارو اومد واسه تشییع‌ جنازه‌ش یامظلوم ▪️رضاجان رضاجان بازم‌شکرخداروکه‌هنگام تشییعش‌همرات نبودن‌ببینن‌غل‌وزنجیرا رو خواهرهات آقاجان رضاجان کسی‌هتک‌حُرمت‌نکرد از نَوامیسِت اون روز نخندیدبه‌اشکت‌کسی‌بعدازاین‌داغ‌جانسوز آقاجان نشد بسته دستای بی‌بی معصومه نزد تازیانه کسی به این بانو نبردن دیگه خواهراتو،تو بازار نزدهیچکی باکعب نیزه برپهلو ▪️رضاجان کی‌دیده تن یک امام و روی تخته‌‌پاره بیارن به‌عمد اونو یک‌جای پُر‌رفت‌و آمدبزارن واویلا درسته سه‌روزمونده نعش آقامون روی‌جسرِبغداد ولی رو تنش ذره‌ای نورآفتاب نیافتاد یازهرا ولی جدشون بعد از اینکه،عریان شد سه‌روز و دو شب رو زمین موند,واویلا بمیرم روی رمل داغ،صحرا بود حرارت تنش رو می سوزوند,واویلا ▪️حسین جان 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 [
. تو والدِ مُرشدِ جبرئیلی بزرگ‌ِیک سلسله‌ی‌جلیلی تویی‌که‌درحقّ‌رسول‌اکرم هم‌پدری‌کردی‌وهم‌کفیلی عشق‌ تو از‌ ازل/بر دلم غالبه ذکر‌ پرواز من/یا ابوطالبه سیّد و سرور یاابوطالب یااباالحیدر یاابوطالب حامی قرآن یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ مایه‌ی‌دل‌گرمی‌‌ِمصطفایی کلید دار خونه‌ی خدایی وقتی‌بابای شیعه‌ها عَلیّه پس‌توپدربزرگ‌شیعه‌هایی ای‌که‌شخصیّتت/دوره‌از شائبه ذکر پرواز من/یا ابوطالبه حضرت والا یاابوطالب سیّد بطحا یاابوطالب روح باایمان یاابوطالب جان‌سنه‌قربان یاابوطالب ........ روح الامین فقیر آستانت ابراهیمه جزو شیعیانت وقتی‌بهت‌رطب‌میده‌پیمبر خدا‌خودش‌میگه‌که‌نوش‌جانت هم‌صلات‌من‌و هم‌صیام‌منی من‌غلام توام تو امام منی نفس پیغمبر حضرت حیدر اوّل و آخر حضرت حیدر قدرت یزدان حضرت حیدر جان‌سنه‌قربان‌ حضرت‌حیدر ........ کور بشه منکرت از حسادت اَنَا عُبَیدُکُ مِنَ الوِلادَة مرید‌اون‌پیمبرم‌که‌گفته ((النّظرُ اِلی‌عَلی‌عِبادة)) گفتن‌یاعلی یکدل و یکصدا نوش‌جان‌شما آی‌حلال‌زاده‌ها نعمتُ الله و قدرت‌ُ اللّهی آیتُ الله و حُجّتُ اللهی باطن قرآن حضرت حیدر جان سنه قربان حضرت حیدر 👇