زمینه؛ تو میری دلنگرون.mp3
1.67M
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#عاشورا
#زمینه
🔹تو میری دلنگرون🔹
چشمام که پره غمه
حرفام حرف دلمه
بی تو بارونی میشه
بابا چشمای همه
تو میری دلنگرون
اشک من میشه روون
آب ریختم پشت سرت
شد چشمام کاسۀ خون
ما رو به کی میسپاری؟
حالا که میری میدون
این دم آخر دارم
یه خواهشی باباجون
تا حرم پیغمبر
بیا ما رو برگردون
از زمونه دلگیرم، بابا بابا بابا
بدون تو میمیرم، بابا بابا بابا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیا خیلی بیوفاست
رحم کوفیا کجاست؟
وقتی که تو نباشی
دشمن خیلی بیحیاست
آتیش پشت دره
اینجا هم شعلهوره
میترسم چادرمو
دشمن بی تو ببره
این چادری که دارم
یادگاری زهراست
مادری که با یادش
همیشه چشمام دریاست
مادری که از غصهش
میون قلبم غوغاست
فدای احساس تو، بابا بابا بابا
کبود میشه یاس تو، بابا بابا بابا
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
#شب_دهم_محرم
#روز_دهم_محرم
.
|⇦•منم سکینه دخترت...
#روضه #حضرت_سکینه علیه السلام اجرا شده #شبِ_نهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
"أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ،.أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ"
نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل
که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم
تو، شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را
میان پاره پاره های دفترت شناختم
قیام در قعود را، رکوع در سجود را
من از نماز لحظه های آخرت شناختم
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را
به روی نیزه، از سر منورت شناختم
شکست عهد کوفه... این گناه بی شمار را
به زخم های بی شمار پیکرت شناختم
تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری
به چشم های بی قرار خواهرت شناختم
اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا
نگاه کن! منم... سکینه... دخترت... شناختی؟!
#شاعر: رضا حاج حسینی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#شب_نهم_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•همدختر حسینی...
#روضه_حضرت_سکینه سلام الله علیه اجرا شده ۵ ربیع ۱۴۰۱ به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هر چند آمنه است و امینه ولی حسین
نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب
*آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....*
درباره ی مقام بلند تو گفته اند
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را
شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب
*میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،اینخانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...*
از آن زمان که راوی شیعتی شدی
"شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی"
*به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....*
"اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني"
من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم
*"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟
"و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...*
ــــــــــــــــــ
#حضرت_سکینه
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#واحد #زمینه #شور_روضه
#شور_حضرت_سکینه
#سبک_همه_کاره
#امشب_دل_سینه_زنا
✅بنداول
امشب دل سینه زنا
از غم وغصه حزینه
روضه می خونه روضه خون
روضه ی بی بی سکینه(س)
شبیه عمه زینبش
دلش یه عمره مضطره
روضه های بنت الحسین
سنگینه و زجر آوره
شبیه عمه زینبش
رفته به دشت کربلا
دیده سرای بریده
رُو به روی سر نیزه ها
واویلتا واویلتا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
✅بنددوم
شبیه عمه زینبش
طعم اسیری چشیده
پابه پای رقیه رو
خارای صحرا دویده
شبیه عمه زینبش
بوده اسیرسلسله
شبیه به رقیه بود
کف پاهاش پرآبله
شبیه عمه زینبش
سنگ خورده از بالای بام
ریختن خاکستر روسرش
توی محله های شام
واویلتا واویلتا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
✅بندسوم
از سیلی وتازیونه
کل تنش شده کبود
خون بود دلش از شامیا
ازقوم بدتر از یهود
شبیه عمه زینبش
خیلی شنید حرفای بد
از خولی و شمرو سنان
خورد تازیونه و لگد
شبیه عمه زینبش
با مادرش بی بی رباب
سرباباش و دیده تو
تشت تومجلسِ شراب
واویلتا واویلتا
#حضرت_سکینه
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
#وفات_حضرت_سکینه
#مجیدمرادزاده
.👇
زمینه؛ تو میری دلنگرون.mp3
1.67M
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#زمینه
🔹تو میری دلنگرون🔹
چشمام که پره غمه
حرفام حرف دلمه
بیتو بارونی میشه
بابا چشمای همه
تو میری دلنگرون
اشک من میشه روون
آب ریختم پشت سرت
شد چشمام کاسۀ خون
ما رو به کی میسپاری؟
حالا که میری میدون
این دم آخر دارم
یه خواهشی باباجون
تا حرم پیغمبر
بیا ما رو برگردون
از زمونه دلگیرم، بابا بابا بابا
بدون تو میمیرم، بابا بابا بابا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیا خیلی بیوفاست
رحم کوفیا کجاست؟
بابا بیتو میدونم
دشمن خیلی بیحیاست
آتیش پشت دره
اینجا هم شعلهوره
میترسم چادرمو
دشمن بیتو ببره
این چادری که دارم
یادگاری زهراست
مادری که با یادش
همیشه چشمام دریاست
مادری که از غصهش
میون قلبم غوغاست
فدای احساس تو، بابا بابا بابا
کبود میشه یاس تو، بابا بابا بابا
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
.
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#نوحه
🔹آیات غربت🔹
شد شعلهور از داغت این دل
آیات غربت گشته نازل
بردیم همراه اسیران
پیغام خونت را، منزل به منزل
شد، از خون مظلومان
کاخ ستم ویران
نام تو جاویدان
«بابا حسین جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای سایۀ تو بر سر ما
از روی نیزه یاور ما
خون گریه کردی تا که دیدی
رخت اسارت را بر پیکر ما
آه، ما و غم و محنت
ما و تب حسرت
ما و شب غربت
«ای وای از این غربت»
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
.
.
#زمینه #زمزمه
#حضرت_سکینه
#حضرت_سکینه_زمزمه
روضه خونه کربلام
از گریه زخمه چشام
لطمه می زنم برا غم بابام
خیلی سخت بوده برام
دیدم که کوفه و شام
ما رو با سنگ می زدن از روی بام
من رو هر دم می زدن
سیلی محکم می زدن
منو عمه هامو با هم می زدن
ریختن بر روی سرم
غارت گشته معجرم
سر بابام روی نی برابرم
بین جمع آوردنم
ریسمان به گردنم
کاش میشد اونجا زمان مردنم
خیلی دادنم عذاب
توی اون بزم شراب
آستین پاره ی من بوده حجاب
نیمه شب از خیمه گاه
رفتم سوی قتلگاه
جسم بابامو دیدم کشیدم آه
سر رو پیکرش نبود
پیرهن در برش نبود
انگشتش نبود انگشترش نبود
#مرتضی_کربلایی ✍
#وفات_حضرت_سکینه
👇
.
مناجات مهدوی
#امام_زمان
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
آقا دوباره نوکر تو خون جگر شده
در این زمانه صبر و تحمّل، هنر شده
در این زمان که فتنه بریده امان ما
از قبل، داغ دوری تو بیشتر شده
خیلی بدم درست، ولی شاه بی کسم
عمرم در انتظار ظهور تو سر شده
هر صبح جمعه، شام شد و دیده نوکرت
باز انتظار دیدن تو بی ثمر شده
آیا مقدّر است ببینم که جمعه ای
دل از بهار آمدنت باخبر شده؟؟
صاحب عزا به مجلس ما یک سری بزن
وقت مرور روضه و داغی دگر شده
مجلس به نام عمّه ی پاکت سکینه است
پس آتش شرار دلت شعله ور شده
او هم کنار گودی مقتل رسیده است
بر روی سینه ی پدرش محتضر شده
او هم شنیده امر ِ عَلَیْکُنَّ بِالْفَرار
پس شاهد هجوم هزاران نفر شده
تنها برای مردن ما جمله ای بس است
با شمر و زجر، عمّه ی تو همسفر شده
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
ناموس اهل بیت، چرا دربه در شده؟
در کوچه های شام، عمو را صدا زده
آهش دلیل خنده ی هر رهگذر شده
بازار رفته و وسط شامیان مست
بر روی نیزه شاهد اشک قمر شده
از خیزران ِ بزم شراب است روضه خوان
هر ضربه ای به روی دلش، صد شرر شده
او دیده وقت پاشدنش روی پنجه ها
با خون،لبان خشک و ترک خورده، تر شده
از نسبت کنیزی ِموسرخ ِپست ِشام
تا وقت مرگ، عمه ی تو خون جگر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
|⇦•همدختر حسینی...
#روضه #حضرت_سکینه سلام الله علیه اجرا شده پنجم ربیع به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هر چند آمنه است و امینه ولی حسین
نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب
*آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....*
درباره ی مقام بلند تو گفته اند
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را
شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب
*میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،اینخانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...*
از آن زمان که راوی شیعتی شدی
"شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی"
*به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....*
"اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني"
من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم
*"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟
"و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...*
شاعر #مجتبی_خرسندی ✍
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_سکینه
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#شور
#حضرت_سکینه
سبک شور حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها
بانویِ عالمه
نوه یِ فاطمه
هرچی به مدح تو
بِگم بی بی کمه
دخترِ حضرتِ ربابی
آرامشِ قلبِ اربابی
شير بانویِ دشتِ کربلا..
تو نوه یِ ابوترابی
اُسوه یِ عفت و حيا و حجابی و تقوایی
همرزمِ رقيه تو سپاهِ زينبِ کبرایی
در علم و فضيلت زبونزَدِ خاص و عامی بانو
الحقُ وَ الانصاف وارثِ کمالاته زهرایی
مولاتی یاسکینه(٤)
اِسمِت دلنشينه
حضرتِ سکینه
با دستِ تو جوره
کربلا، مدینه..
سُفرداره سُفره یِ فضلی
میدی دستِ نوکرها بَذلی
أین عمی العباس گفتی..
یعنی بی تابِ اباالفضلی
گهواره جُنبانه گهواره یِ علیِ اصغری
تو سختیا آرومِ قلبِ بی قراره مادری
کوریِ چشمِ همه یزیدیهایِ هتاک و پَست..
کنیزتند هزاران ملائکه وُ حور و پری
مولاتی یاسکینه(٤)
راویِ عاشورا
روضه دارِ غمها
شاهده قِصه یِ
رقيه و بابا..
چون عمه رفتی به اسارت
در اسارت داشتی شجاعت
تو مَقتل از حَنجرِ بابا،
کردی عبارات و روایت..
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
مولاتی یاسکینه(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_حضرت_سکینه
#وفات_حضرت_سکینه
.👇
.
#شور
#حضرت_سکینه
سبک شور حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها
بانویِ عالمه
نوه یِ فاطمه
هرچی به مدح تو
بِگم بی بی کمه
دخترِ حضرتِ ربابی
آرامشِ قلبِ اربابی
شير بانویِ دشتِ کربلا..
تو نوه یِ ابوترابی
اُسوه یِ عفت و حيا و حجابی و تقوایی
همرزمِ رقيه تو سپاهِ زينبِ کبرایی
در علم و فضيلت زبونزَدِ خاص و عامی بانو
الحقُ وَ الانصاف وارثِ کمالاته زهرایی
مولاتی یاسکینه(٤)
اِسمِت دلنشينه
حضرتِ سکینه
با دستِ تو جوره
کربلا، مدینه..
سُفرداره سُفره یِ فضلی
میدی دستِ نوکرها بَذلی
أین عمی العباس گفتی..
یعنی بی تابِ اباالفضلی
گهواره جُنبانه گهواره یِ علیِ اصغری
تو سختیا آرومِ قلبِ بی قراره مادری
کوریِ چشمِ همه یزیدیهایِ هتاک و پَست..
کنیزتند هزاران ملائکه وُ حور و پری
مولاتی یاسکینه(٤)
راویِ عاشورا
روضه دارِ غمها
شاهده قِصه یِ
رقيه و بابا..
چون عمه رفتی به اسارت
در اسارت داشتی شجاعت
تو مَقتل از حَنجرِ بابا،
کردی عبارات و روایت..
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
مولاتی یاسکینه(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_حضرت_سکینه
#وفات_حضرت_سکینه
.👇
.
#نوحه_سنتی
#وفات_حضرت_سکینه
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
نوحه وفات #حضرت_سکینه(س)
◾بنداول
سکینه دختر امام الهدا
بدیدهام به نیزه راس جدا
شاهد کربلا
اسیر غصهها
همقدم عمه به شامم
مثل پدر خشکیده کامم
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بنددوم
فدای اشک و خون از دیدهاش
بوسه زدم بر لب خشکیدهاش
عمه شد یاورم
برای معجرم
صورت من گر چه کبود است
هستی من زین تار و پود است
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بندسوم
من داغدار شیرخوار اصغرم
شاهد رفتن علی اکبرم
وداع با حرم
چه آورد بر سرم
شور عزا گردیده بر پا
پشت و پناهم شده سقا
واویلتا آه و واویلا
#مرتضی_محمودپور ✍
.👇