.
از زبان علی اصغر ع
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
#خوشدل_تهرانی
هان!بگیر اینک مرا بر دست خویش
تا کنم قربان به راهت، هست خویش
نیستی تنها تو در این مرحله
در کمین، تیر و کمان حرمله
گر به قنداق است، دست و پای من
بین گلوی نازک و زیبای من
شیرخوارم لیک باشم شیرخو
گر ندارم پا، ولی دارم گلو
این منم مرغ بهشتیآشیان
بر سر دستت، به طوبی پرزنان
شد به میدان شاه و اصغر در برش
تا کند تر، خشکلعل احمرش
زادۀ زهرا، عزیز بوتراب
خواست بهر کودک شش ماهه، آب
در اِزای آب، تیر حرمله
بس فکندی در ملائک، غلغله
از کمانش، تیر کین تا پر گرفت
جا به حلق نازک اصغر گرفت
گشت آماج سهشعبه تیر کین
حلق اصغر، هم چو کتف شاه دین
تیر چون از کتف آن شه درگذشت
در جنان از قلب پیغمبر گذشت
چون نبُد تاب تکلّم کردنش
نکتهها بُد در تبسّم کردنش
یعنی ای بابا! گُلت، شاداب شد
وه! چه نیکو، اصغرت سیراب شد!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 دیوان خوشدل تهرانی
#شب_هفتم_محرم
#حضرتزینب_سلامالله_علیها
#اسارت_شام
خُطبِهء زِینَب اَگر دَر سَفَرِ شام نَبُود
از فَداکارِی شاهِ شُهدا نام نَبُود
نَه هَمِین نام نَبُود از شَهِ خُونین کَفَنان
اَثر از مَکتَبِ اَرزَندِهء اِسلام نَبُود
از مَدِینِه زَن و فَرزند بِه هَمرَه بُردَن
نُکتِه اِی بُود که اَندَر خُورِ اَفهام نَبُود
کاش می بُود یِکی تا که بِگُویَد بِه یَزِید
جای بانُوی حَرم دَر مَلاء عام نَبِود
چُوب چُون بَر لَب و دَندانِ شَهِ دِین می زَد
خواهَرِ غَمزَدِه اَش را دَمی آرام نَبُود
جَست از جا و بِه مانَندِ پِدر راند سُخَن
که نَظیرَش بُه سُخَن دَر هَمِه اَیّام نَبُود
اَثر از دُختَرِ وِیرانِه نِشینی باقیست
گر چِه آن روز چُو وِی دُختَرِ گُمنام نَبُود
لِیک نَبُوَد زِ مَعاوِیِه و پُورَش اَثَری
با وِجودِی که بِه جُز دَر کَفِشان شام نَبُود
این دَلیلِیست که حَق باقی و باطِل فانیست
فِکرِ دُنیا طَلَبان جُز غَلط و خام نَبُود
#خوشدل آن کَس که حُسینی شده از روزِ نَخُست
هِیچ گه فِکرِ پَرَستیدَنِ اِصنام نَبُود
#خوشدل_تهرانی🖤🖤🖤🖤🖤🦋🦋