از غصههای تو نفس آسمان گرفت
#سبک_روضه / بخش اول
#روضه_حضرت_خدیجه (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از غصههای تو نَفَس آسمان گرفت
در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت
ای باغ و بوستان پیمبر نگاه کن
روبهخزان شدی و دل باغبان گرفت
بانو بمان که پشت و پناه نبوّتی
تو سوختی که شمعِ رسالت توان گرفت
تا پای مرگ رفت پیمبر هزار بار
هر بار هم به لطف نگاه تو جان گرفت
تنها تویی که عشق پیمبر شدی و بس
دلدادهی تو بود و دل از دیگران گرفت
آنقدر گریه کردهای از ترس قبر که
جسم تو را عبای نبی درمیان گرفت
گفتم عبا چرا غزلم روضهخوان شده
زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت
ای تشتهلب حسین ، ای بیکفن حسین
ایوای بیعبایی و بیپیرهن حسین
شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده
مادر حسین من کفنش بوریا شده
زهراست روضهخوان و خدیجهست گریهکن
آرام چشم تَر شده را بست گریهکن
میسوخت در حرارت دستان فاطمه
گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه
زنهای این قبیله همه بدتر از هماند
دلسوزهای فاطمه در بِینشان کماند
میترسم از کنایه و زخمِ زبانشان
مردانشان که پستترند از زنانشان
میترسم ابر تیره بیفتد روی ماه
زهرای من تحمل سیلی ندارد، آه
برگ گل است، مثل نسیم است دخترم
نگذار حس کند که یتیم است دخترم
در عمر خویش هرچه بلا بود دیدهام
جانانه جور فاطمه را هم کشیدهام
نگذار حال و روز گلم مثل من شود
دیگر مباد قسمت او سوختن شود
چون چاره نیست میروم و میگذارمش
بعد خدا و تو، به علی میسپارمش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب، س، 🎤:
اسما بریز آب روان
#سبک_روضه / بخش سوم
#روضه_حضرت_خدیجه (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا اینجای روضه رو عرض کردم که حضرت خدیجه (س) به اسماء فرمود اسماء تو برا زهرای من مادری کن.
اسماء هم همهجا با بیبی حضرت زهرا بود، همه جا براش مادری کرد.
هم شب زفاف، هم پشت درِ خونه؛ این دو جا برای این خانم مادری کرد.
هر مادری بود همین دوجا میومد، چون اولی شب زفافه، مادرا دوست دارن همه شب زفاف باشن، دومیش هم موقع وضع حمله، دوست دارن باشن، نوهشون رو بغل بگیرن...
اما یه جاست مادرا نمیان، میدونی کجاست؟
اونجاییه که میخوان بدن دخترو غسل بدن؛ اما اونجا هم اسماء اومد کمک امیرالمؤمنین، گفت آقا تنهاست...
"اسماء بریز آب روان
بر روی گلبرگ گلم"
امشب از طرف خدا کفن اومد، پیغمبر خودش بدن حضرت خدیجه رو غسل داد و کفن کرد.
اما.. پیغمبر یه بدن سالم رو غسل داد.
قربون اون آقایی برم که یهیهو اسماء دید امیرالمؤمنین سربهدیوار گذاشت، دیگه غسل نمیده...
-چی شد آقاجان؟!
-اسماء دست به دلم نذار، هرچی آب میریزم خودت نگاه کن داره هنوز خونآبه میاد.....
از این ناراحتم فاطمهم هیچی بهم نمیگفت، هی میدیدم شبا از این پهلو به اون پهلو میشه، هی میدیدم میخواست دستشو بیاره بالا موهای زینبو شونه کنه نمیشه، اما حالا دلیلشو فهمیدم...
یازهرا....
#خدیجه کبری سلام الله علیها
🔹روضه جانسوز_شهادت امیر المومنین علی علیه السلام
گریز روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها
# مداح :سید مجید بنی فاطمه
خدا نگهدار گریه های نیمه شب
خدا نگهدار ای یتیمای عرب
خدانگهدار بچه هايي که بودین
منتظره سفره های نون و رطب
خداحافظ سفره ی نون و نمک
خداحافظ غصه ی تلخ فدک
خدا حافظ چاه غم های علی
خداحافظ کوچه و صبر و محن
خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار
خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار
بابا حیدر بابایی ...
پلک های بستت تنمو میلرزونه
فرق شکسته ات تنمو میلرزونه
صدات میلرزه تا با من حرف میزنی
صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)2
خداحافظیت جوابم میکنه
*امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد*
دوباره خونه علی غوغا شده
زخم سر مولاي کوفه وا شده
صدای ناله ضعفش نیمه شب
مثل شبای آخر زهرا شده
*هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهري که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچين شبی صورت علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچههای زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره
اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی ..." اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا بیار" دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد ... یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد عباس حسین و به تو میسپارم ..." یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت ميخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه ....
زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبينه،عباس کربلا حواست به زینب باشه ... خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره" یه جا زینب عباس و صدا زدم من از امام رضا معذرت ميخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما ....
حسین ...
❣﷽❣
🔰#روضه_حضرت_خدیجه سلام الله علیها
🔰#دفتری_خدیجه (س)
🔰#کانال_روضه_دفتری
🥀بر روح خدیجه،کفوخاتم صلوات
🥀برحامی پیغمبراکرم محمدصلوات
🥀همپای خدیجه نیست بانوی دگر
🥀برجود خدایی اش محمدی صلوات
🌸(#دعای_فرج)
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿
ِ
✨السلام علیکِ يا زَوجَةَ رسولِ الله
✨ السلام علیکِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهراء
✨ السلامُ علیکِ يااُمَّ الْحَسَنِ والحسین
✨السلام علیکِ يا اُمَّ الائمه
✨السلام علیكِ يا اُمَّ المومنین
✨یا خدیجه الکبری
⚘یا خدیجه مادر نور و دعا
⚘تا ابد مدیون تو ایمان ما
⚘جرعه نوش هل اتا و کوثرم
⚘من مسلمان نگاه حیدرم
⚘پس یقین دارم که هستی مادرم
⚘مادرانه کن نگاهم، بی کسم
⚘چون گدایان، محضرتو میرسم
⚘غم به جان مصطفی افتاده است
⚘بهر دفن تو کفن آماده است
⚘از بهشت آمد کفن های شما
⚘شد گریز روضه اینجا کربلا
⚘من شنیدم لحظه های آخرت
⚘بی کس و تنها میان بسترت
⚘روضه میبارید از چشم ترت
⚘گریه میکردی برای دخترت
🔷دلهارو روانه کنیم قبرستان ایوطالب
بیاد کسی که پیغمبر از دوریش گریه ها کرده..
بی بی حضرت زهرا گریه ها کرده..
(ان شاالله بی بی دو عالم خیر بده به بانی مجلس..هر کسی به هر نحوی تو راه اهل بیت قدم بر میداره)
حضرت خدیجه مظلومه ..حضرت خدیجه غریبه..
بمیرم بی بی جان برا مظلومیتت
بمیرم برا غرببتت بی بی جان
⬅️اون خانمی که اینقدر خدم و حشم داشت ، کار بجایی رسید که همه زنهای قریش تنهاش گذاشتن فقط بخاطر دفاع از پیغمبر ب.. خاطر دفاع از دین اسلام..
⬅️کار بجایی رسید دم دمای آخره جان دادنه، صدا زد یا رسول الله هر چی داشتم فدای اسلام و خدا و شما کردم
چند تا وصیت دارم..
یا رسول الله دوست دارم با دستای خودت منو غسل بدی..
خودت منو در خاک بزاری..
وصیت هاشو کرد.. سفارشاشو به پیغمبر کرد
یه وصیتو روش نشد بگه..
صدا زد وصیت آخرمو به فاطمه ام (س) میگم..
به فاطمه (س) فرمود زهرا جان من از شب اول قبر میترسم.. یه خواهشی ازت دارم روم نشد به بابات پیغمبر بگم ..
میشه به بابات بگی اون پیراهنی که موقع نزول وحی بر تنش بود با اون پیراهن منو کفن کنه..
با اون پیراهن منو دفن کنه..
بی بی اومد پیش پیغمبر ، صدا زد بابا یا رسول الله ، مادرم خدیجه وصیتی داره..
(.گفته به بابات پیغمبر بگو من هر چی داشتم در راه اسلام و خدا و پیغمبر دادم میشه پیراهن وقت نزول وحی رو کفن من کنه)
♻️تا این جمله رو خانم فاطمه فرمود
یه وقت دیدن اشک تو چشمای پیغمبر جمع شد..
(جبرئیل نازل شد صدا زد با رسول الله، خدا سلامت میرسونه ، میگه به پیغمبر بگو خودمون برا خدیجه کفن آماده کردیم)
لذا جبرئیل 5 تا کفن آورد..
5 کفن به اهل بیت اهدا شد..
یکیش برا خدبجه..
پیغمبر بدن خدیجه رو کفن کرد..
یکی برای خود پیغمبر ..
امیرالمومنین علی ، بدن پیغمبر رو کفن کرد
(اما روضه ام همین باشه و ببینمت مدینه)
🔅یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا..
لحظه ای که بی بی صدا زد زینبم بقچه کفن هارو بیار مادر..
(آااا دلت رفت مدینه)
بی بی بقچه رو باز کرد.. یه وقت دیدن یه کفنی در آورد
🔳(اوج)
عرضه داشت .. زینب جان .. این کفنه منه مادر...وقتی داغ مادر دیدی این کفن رو بده دست بابات علی بدنه منه مظلومه رو کفن کنه..
🔳(یه کفن دیگه در آورد بی بی)
زینب جان ..شب بیست و یکم ماه رمضون این کفن رو بده دست داداش حسنت بدن بابای مظلومتو با این کفن کنه..
🔳(بی بی داره نگاه میکنه)
آی گرفتارا..آی جاجت مندا.. آی مریض دارا..
بگم و التماس دعا..
یه کفن دیگه در آورد بی بی..
زینب جان شب 28 صفر..
( آاا امام حسنیا کجا نشستن )
شب 28 صفر این کفنو بده دست داداش حسینت بدن داداش مجتبی شو کفن کنه
🔳(زینب داره نگاه میکنه)
سادات منو ببخشن.. امام زمان منو ببخشن..
یه نگاه به مادر کرد..
🔘(سوز / اوج)
مادر مادر مادر..
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر..
یه وقت دید مادر یه پیراهنی در آورد.. زینبم..
اینم برا حسینم..
ای فدای اون آقایی که بی کفنه..
🔳(میدونی کی دید این لباسو)
روز عاشورا..
تا پیراهنو به برادر داد..یه وقت دید برادر خنجرو در آورد لباسو داره پاره پاره میکنه..
🔘(اوج)
آخ حسین جااان داداش... یادگار مادرمه.. چرا اینکارو میکنی داداش..
صدا زد زینبم دشمن بی حیاست.. لباسو پاره پاره کردم دشمن رغبت نکنه غارت ببره..
✔️آی کربلاییا.. آی ناله دارا.. آی آبرو دارا..
یه جایی اومد کنار بدن برادر هر چی گشت دید پیراهنی نیست.. پیراهن کهنه به غارت بردن..
✔️ای حسین 3
🔘مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین فاطمه عزیز مرتضی نبود
🔘مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
🔘مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
⚜صل الله علیک یا مظلوم ..
⚜یا غربب ..
⚜یا اباعبدالله..
هر کجای مجلس نشستی صدای منو میشنوی.. ناله بزن بگو یا حسین..
👇صلوات حذف نشه لطفا👇🙏
.🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#مدح_حضرت_خدیجه (س)
#روضه_حضرت_خدیجه (س)
#سبک_روضه
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر میکرد
دلم میخواست دستم خاک عالم را به سر میکرد
دلم میخواست امشب پایم از ماندن حذر میکرد
به قبرستانِ دلگیر ابوطالب سفر میکرد
دلم میخواست خیس از گریههای ابرها باشم
دلم میخواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی باز هم از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پارههای قلب ختمالمرسلین آنجاست
یقینا قطعهای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام البنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام، ای خانوم، ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم، ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم، ای بانو
سلام ای مظهر یا حَیّ و یا قَیّوم، ای بانو
تو حی و زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
الا یا کاشفالکَربِ محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجهی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه
الا ای تربت تو قبلهگاه دیگر مکه
الا ای سایهی دست کریمت بر سر مکه
یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه
قرار دل، دلم را عاری از هر بیقراری کن
کریمه باز مهمان آمده پس سفرهداری کن
میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت
پر از فریاد بیتابیست بر لبهای خاموشت
صدای گریهای گویا طنین افکنده در گوشت
ببین زهراست که بیتاب افتاده در آغوشت
نگاهت حس تلخ لحظههای واپسین دارد
وصیتهایت امشب حرفهایی آتشین دارد
گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی
و داری خانهای با آتش بسیار میبینی
کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی
میان پهلوی گل تیزی یک خار میبینی
ببین که دستهای تازیانه میرود سویش
همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش
*شاعر: #محمد_بیابانی
ــــــــــــــــــ
Shab10_Razaman1402_Karami_a.mp3
33.41M
🏴السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ
🔊 وصیتی به تو دارم در این دم آخر
بیا برای خدا خواهری کن ای اسما
شب عروسی زهرا به جای من تو بمان
برای دختر من مادری کن ای اسما ...
◼️ #روضه_حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها
توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🎤حاج علی #کرمی
4_6046298497945177741.mp3
40.78M
#روضه_حضرت_خدیجه
دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد
دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد
دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد
به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد
دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم
دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست
یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو
سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو
تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را
نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را
چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را
به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را
برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود
همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود
الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
#محمدعلی_بیابانی ✍