eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. عاشورا موندی بلاتکلیف داغ تو پیرم کرد روز بیابون داغ شب بیابون سرد کسی نیست شبا چیزی بندازه روت هنوز خون تازه میاد از گلوت لباست رو بردن بره آبروت ....۲ بی آبرو شه.... لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه ....؟ هلهله میکرد پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد حیا نداره که لااقل عباتو رو تنت بزاره..... غریب مادر.....غریب مادرم حسین....غریب مادر.... با خون تو خاک گودال و گِل کردن کی فکرشو میکرد با اسب برگردن نیازی به نعلای تازه نبود نیازی به تشییع جنازه نبود میومد صدات اما واضح نبود.....۲ ادامه دادن به قاتل تو قول ِ عمامه دادن.... گلایه دارم نشد تنت رو زیره سایه بزارم...... غمه حسینم... بده صدات کنم جلو همه حسین.... غریب مادر...غریب مادرم حسین...غریب مادر
وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَیْنُ ع مَصَارِعَ فِتْیَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ" یه نگاه به همه ی اصحاب و بنی هاشم کرد که دونه دونشون نقش زمین شدند؛"عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللَّهَ فِینَا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِینٍ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا، فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ"یه وقت شنید تو خیمه ها ولوله ای به پاشد، حسین به هر قیمتی بود از امروز صبح هر حمله ای که میکرد،هر خطبه ای که میخوند بلافاصله برمیگشت،یه لاحول ولاقوة الابالله که میگفت،صداش از اون بلندی که به خیمه ها میرسید،همه میگفتند الحمدلله بابامون، عمومون، داداشمون،مولامون هنوز داره نفس میکشه،"فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ"یه وقت شنید زن ها دارند داد میزنند،"فَتَقَدَّمَ‏ إِلَى الْخَیْمَةِ"سراسیمه به سمت خیمه ها برگشت؛ از اون هشتادوچهار زن و بچه فقط خواهرش رو صدا زد"وَ قَالَ لِزَیْنَبَ نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ حَتَّى أُوَدِّعَه " این بچه شیرخوارمو بده؛ در خیمه قحط آب است،واویلا،واویلا... روز مرگ رباب است واویلا،واویلا... "فَأَخَذَهُ وَ أَوْمَأَ إِلَیْهِ لِیُقَبِّلَه"این نازنین رو بغل گرفت؛آورد که ببوسدش"ُ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْأَسَدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ " اجازه بدید هنوز روضه خود آقا رو که نخوندم؛یه خط مقتل برات خوندم این جوری به هم ریختی اگر این است تاثیر شنیدن...خودم دیدم سرش را... "فَقَالَ لِزَیْنَبَ خُذِیهِ"خواهرم این بچه رو بگیر؛تا داد قنداقه رو به زینب" ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِکَفَّیْهِ"نانجیب چه جوری زده بودی که وقتی دستش رو گرفت همه ی دستش پر خون شد"فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ "خونشو به آسمان پاشید؛ِ"وقَالَ الْبَاقِرُ ع‏ فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ" یه قطرشم به زمین برنگشت"وَ اشْتَدَّ الْعَطَشُ بِالْحُسَیْنِ، فَرَکِبَ الْمُسَنَّاةَ یُرِیدُ الْفُرَاتَ "سوار مرکب شد آمد سمت فرات،"وَ الْعَبَّاسُ أَخُوهُ بَیْنَ یَدَیْهِ"قمر بنی هاشم هم مقابلش داره میاد؛" و رَجُلٌ مِنْ بَنِی دَارِمٍ الْحُسَیْنَ ع بِسَهْمٍ"یه تیر انداخت از قبیله ی بنی دارم،یه نقطه رو نشون گرفت،میگم و رد میشم،کجا رو نشون گرفت؟ "فِی حَنَکِهِ الشَّرِیف" تیر رو خودش درآورد،دستاشو پراز خون کرد،به آسمان پاشید،اینجا میگه شکایت کرد:" ِ "اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُفْعَلُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ"خدایا شاهد باش من پس زهرا هستم،بیین بامن چه میکنند؟"ثُمَّ اقْتَطَعُوا الْعَبَّاسَ عَنْهُ "لشگر دیدند اگر این دوتا برادر با هم بیان کار لشگر یک سره ست؛یه شکافی ایجاد کردند بین حسین و عباس؛ "وَ أَحَاطُوا بِهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ "محاصره ش کردند؛"حَتَّى قَتَلُوهُ"روضه ی عباس رو مفصل خوندم رد شم؛داداش رو که اونجا زمینگیر کردند"فَبَکَى الْحُسَیْنُ ع لِقَتْلِهِ بُکَاءً شَدِیداً" "وَ لَمَّا أُثْخِنَ الْحُسَیْنُ ع بِالْجِرَاحِ "همه ی وجودش رو زخم و جراحت فرا گرفت؛اونقده خسته شد..."وَ بَقِیَ کَالْقُنْفُذِ "اینقده تیر زده بودند به این بدن...اما هنوز ارباب ما رو ذوالجناح نشسته؛یه ظالمی یه نیزه ای به پهلوی آقامون زد؛دیگه نتونست طاقت بیاره..."فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ"چنان با صورت به زمین خورد..."و خَرَجَتْ زَیْنَبُ وَ هِیَ تُنَادِی وَا أَخَاهْ‏ وَا سَیِّدَاهْ وَا أَهْلَ بَیْتَاهْ لَیْتَ السَّمَاءَ أَطْبَقَتْ عَلَى الْأَرْضِ "هی زمین میخورد... دوباره روضه ی آخر،خدا به خیر کند... دوباره داغ برادر خدا به‌ خیر کند... یکی به بالای بلندی،یکی میان گودال نشسته مادر و دختر،خدا به خیر کند حسین.... . ====================
غزل مرثیه نوشته... سنگین بی کفن (س) مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند آه از دقایقی که جوانان  برابر چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها از روی بغض بر بدنت با عصا زدند گیرم قرار بود سرت را جدا کنند پس نیزه را میان گلویت چرا زدند آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت هجده سربریده برآن نیزه ها زدند پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی آنان که چوب برلب خون خدا زدند انگار آسمان سر زینب خراب شد تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند ابوذر رییس میرزایی(بهار)
. 🌹چهار نوع عطش 🌹 مرحوم آقا شیخ‌جعفر شوشتری(رحمة الله‌علیه) می فرمایند: که عطش به چهار عضو حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) خیلی اثر گذاشت: 🔸 اوّل: به دهان مبارکش؛ شاهد این مدّعی، فرمودند حضرت به نور چشم علی اکبر: زبان در دهان من گذار، پس خود را عقب کشید [و گفت] که کام تو تشنه‎تر از کام من است. 🔹 دوم: به چشم مبارکش؛ شاهد این مدّعی عبارت جبرئیل به حضرت آدم(علیه‌السلام) [است]: «و لو تراه یا آدم و هو یقول واعطشاه وا قلّة ناصراه، حتّی یحول العطش بنیه و بین السماء کالدخان» که بجوری نور چشم کم می شود مثل اینکه دودی فاصله شده است بین او و بین آسمان. 🔸 سوم: پوست بدن مبارکش؛ شاهد این عبارت جبرئیل به حضرت موسی بن عمران: «صغیرهم یمیته العطش و کبیرهم جلده منکمش» که تشنگی بچه هایشان را می کشد و پوست بدن بزرگسالان را مثل مشک گذاشته در آفتاب جمع می گردد. 🔹چهارم: در جگر مبارکش؛ شاهد این عبارت خود حضرت(علیه‌السلام): «اسقونی شربة من الماء (فقد نشقت) یا فقد تفتت کبدي من الظماء» که شربتی آبی به من دهید که جگر خشک شد یا قاچ قاچ مثل زمین سیل خورده شده که بعد به او آفتاب بیفتد چگونه قاچ می گردد همان طور. .
. افتادی افتاده زینب جون دادی و جون داده زینب از خیمه تا گودال میدویدم جسم تو رو پا مال من میدیدم به زیر لب میخونم امن یجیب براتو که نیزه دار نبره با نیزه ای صداتو مردم و زنده شدم با اون وداع آخر افتادی از روی اسب ، عزیز قلب خواهر واسه ی غارت تو ، دعوا شده برادر مظلوم من بند دوم: با هر نفسی ، میری تو از حال خون بدنت ریخته تو گودال نمونده دیگه واسم طاقت گریه میکردن گرگا هم واست شب شد جسم پارت ، زخمی و بی امون بود اونی که واسه غارت ، اومده ساربون بود پایین میاد نیزه ، ناله هام میره بالا محشری بعد تو میشه تو خیمه بر پا با ناله میخونه روضه برا تو زهرا مظلوم من به قلم : ✍ .👇👇
. افتادی افتاده زینب جون دادی و جون داده زینب از خیمه تا گودال میدویدم جسم تو رو پا مال من میدیدم به زیر لب میخونم امن یجیب براتو که نیزه دار نبره با نیزه ای صداتو مردم و زنده شدم با اون وداع آخر افتادی از روی اسب ، عزیز قلب خواهر واسه ی غارت تو ، دعوا شده برادر مظلوم من بند دوم: با هر نفسی ، میری تو از حال خون بدنت ریخته تو گودال نمونده دیگه واسم طاقت گریه میکردن گرگا هم واست شب شد جسم پارت ، زخمی و بی امون بود اونی که واسه غارت ، اومده ساربون بود پایین میاد نیزه ، ناله هام میره بالا محشری بعد تو میشه تو خیمه بر پا با ناله میخونه روضه برا تو زهرا مظلوم من به قلم : ✍ .👇👇
. افتادی افتاده زینب جون دادی و جون داده زینب از خیمه تا گودال میدویدم جسم تو رو پا مال من میدیدم به زیر لب میخونم امن یجیب براتو که نیزه دار نبره با نیزه ای صداتو مردم و زنده شدم با اون وداع آخر افتادی از روی اسب ، عزیز قلب خواهر واسه ی غارت تو ، دعوا شده برادر مظلوم من بند دوم: با هر نفسی ، میری تو از حال خون بدنت ریخته تو گودال نمونده دیگه واسم طاقت گریه میکردن گرگا هم واست شب شد جسم پارت ، زخمی و بی امون بود اونی که واسه غارت ، اومده ساربون بود پایین میاد نیزه ، ناله هام میره بالا محشری بعد تو میشه تو خیمه بر پا با ناله میخونه روضه برا تو زهرا مظلوم من به قلم : ✍ .👇👇
. پیچیده توی یک صحرا صدای خواهری تنها با گریه زیر لب میگه رهاش کن افتاده از پا هلهله کردن تو رو آروم کشتن حوصله کردن چه جسارتا که به عقیله کردن خیلی تقدیر آخر از حرمله کردن مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان یه گوشه مادری مضطر بالای یه تنی بی سر میخونه آه و واویلا بنی کشتنت آخر حمله به اطفال نمیره از خاطر غارت خلخال بدن تو زیر پا شده لگد مال پیرمردا میزنن تو رو تو گودال مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان شعر و سبک : .👇👇
. پیچیده توی یک صحرا صدای خواهری تنها با گریه زیر لب میگه رهاش کن افتاده از پا هلهله کردن تو رو آروم کشتن حوصله کردن چه جسارتا که به عقیله کردن خیلی تقدیر آخر از حرمله کردن مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان یه گوشه مادری مضطر بالای یه تنی بی سر میخونه آه و واویلا بنی کشتنت آخر حمله به اطفال نمیره از خاطر غارت خلخال بدن تو زیر پا شده لگد مال پیرمردا میزنن تو رو تو گودال مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان شعر و سبک : .👇👇
. پیچیده توی یک صحرا صدای خواهری تنها با گریه زیر لب میگه رهاش کن افتاده از پا هلهله کردن تو رو آروم کشتن حوصله کردن چه جسارتا که به عقیله کردن خیلی تقدیر آخر از حرمله کردن مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان یه گوشه مادری مضطر بالای یه تنی بی سر میخونه آه و واویلا بنی کشتنت آخر حمله به اطفال نمیره از خاطر غارت خلخال بدن تو زیر پا شده لگد مال پیرمردا میزنن تو رو تو گودال مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان شعر و سبک : .👇👇
. () خیلی شلوغه کوچمون رسیده دود به آسمون از در خونه شعله میره بالا جلوی  چشمای ترم داره میسوزه مادرم حالا باید چیکار کنم خدایا آدمای بی حیا اومدن تو کوچه مون با داد و فریاد با لگد زدن به در پشت در روی زمین  مادرم افتاد تو همین شلوغیا همه گفتن که دیگه فاطمه جون داد غصه رو دلم نشسته پهلوی مادرم شکسته راه گلومو گریه بسته پهلوی مادرم شکسته یه عده ای برا ثواب رسیدن از راه با طناب دستای بابامو میخوان میبندن چجور باید کنار بیام ک عده ای جلو چشام به اشک چشم مادرم بخندن میکشن از یه طرف سمت مسجد بابامو چهل تا نامرد مادرم یک نفره بابامو رها نکرد با اون همه درد اما قنفذ اومدو یه جوری زد که دیگه کارو تموم کرد غصه  رو دلم نشسته بازوی مادرم شکسته راه گلومو گریه بسته بازوی مادرم شکسته ✍ 👇
. ۱۴۰۲ واسه نفس گرفتن _تا خیمه برنگشته کمتر بهش بخندین _سنی ازش گذشته ماه حرامه.... رهاش کن؛  مگه نمی‌دونی امامه؟ ماه حرامه.... حسین زیر دست و پای ِ ازدحامه..... وقت اذونه همه بمونن ولی شمر نمونه .... وقت اذونه هرچی که خواهر تو میکشه از اونه.... ____ بی یار و بی پناهی _ ای سرپناه زینب تکیه زدی به نیزه _ ای تکیه گاه زینب کجای کاری خیمه قیامته حسبن... خبر نداری..... کجای کاری نبودی شمر ُ از تو خیمه در بیاری ..... بمیره زینب چجوری پیرهنت رو پس بگیره زینب؟ بمیره زینب انقده رو نزن به شمر....که دیره زینب _ این زندگی نمیاد _ دیگه به کار زینب جا مونده توی گودال  _ دار و ندار زینب چاره نمونده یه جای سالم رو تنت؛ آره نمونده چاره نمونده حتی برات یه پیرهنه پاره نمونده این همه شر شد چرا دعای زینب تو بی اثر شد این همه شر شد تو دست و پا زدی و شمر کلافه تر شد __کارگاه میرزامحمود بهجت (ره) به قلم : محمد مهدی حاجی پور ✍ 👇