👆
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه #واحد #شور
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
العجل ای منتقم که جدّ تو شد مضطر
داره دق میکنه از داغ ِعلی ِاکبر
پدره، چطور ببینه پسرش با مِقراض
شده پاره پاره با کینه ی قوم کافر
آه، بیا آقا
مقتل اکبره کلّ کربلا
بیا و بچین گلای پرپرو روی عبا
آه، نزار آقا
که بشه سر عموی تو جدا
مادرش فرق جداشو ببینه رو نیزه ها
العجل به حقّ ِ........ اشک امّ لیلا
به جوون مظلوم.... که شد ارباً اربا
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
زبان حال حضرت زینب با حضرت علی اکبر علیهماالسلام
چرا اعضای تن تو درهمه، اکبرجان
شده ای تو هدف بغض همه، اکبرجان
جمع شدی روی عبا ولی در آخر دیدم
چندتا آیه های مُصحفت کمه، اکبرجان
آه ،با اضطراب
میزنه حسین صدات، بده جواب
ببین از خون سرت، محاسنش شده خضاب
آه، حسین چه دید
لخته ها از دهنت بیرون کشید
وقت چیدنت روی عبا شده موهاش سپید
بابای غریبت.......... خیلی بی قراره
صورتش رو روی ِ.... صورتت میزاره
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
زبان حال حضرت زینب با حضرت لیلا علیهماالسلام:
بمیرم جوون تو در خون نشست لیلاجان
عصای پیری تو در هم شکست لیلاجان
جوری تیغ قاتلش روی سرش خورده که
ابروی پیوستشو از هم گسست، لیلاجان
آه، نیگا نکن
اکبرو به روی نی صدا نکن
پیکرت رو هدف کینه ی دشمنا نکن
آه، نگو علی
تا نشی زخمی تو روبه رو علی
نگو واسه چی گرفته ای با خون وضو علی
آه ، ببر ز یاد
کوفه و جسارت ابن زیاد
دیدی پیش سر اکبر به همه عیدی میداد
دیگه امّ لیلا....... روز خوش نداری
روز و شب دعامه... که دووم بیاری
اللهم عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#شور_حضرت_عباس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاشو اباالفضل پناه سادات
باید تیرو در بیارم از توی چشمات
هرکی یه سهمی از تن تو برد
قد بلند تو شده بدجوری خیرات
پاشو که اباالفضل ، غم تو منو کشت
بس که تیر زدن بهت شدی مثل خارپشت
حرمله چشاتو با سه شعبه بسته
چوبه های تیر توی بدنت شکسته
صداشو شنیدم ، تا برادر من
کاسه سرت شکست با عمود آهن
شدی قطعه قطعه ، تیغ و روت کشیدن
نه فقط دستاتو که پاهاتم بریدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماه قبیله شدی ستاره
اگه بری حسین دیگه پناه نداره
غصه مشک و نخور اباالفضل
فدا سرت اگه که مشکت شده پاره
خیمه شد پر از غم ، کوفیا شدن شاد
کنارت دست میزدن وقتی دستت افتاد
حامی عقیله ، ای کفیل زینب
پاشو که نیاز داره به تو ایل زینب
گوشهای رقیه ، میشه پاره پاره
بدون تو خواهرم امنیت نداره
بزم می تا حالا ، دخترام ندیدن
پاشو که نامحرما به حرم رسیدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
.
#امام_زمان
یا صاحب الزمان عج الله
من گریه میکنم که تماشا کنی مرا
مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا
حجت قبول دلبر احرام بسته ام
ای کاش در دعای خودت جا کنی مرا
با گریه کردن این دل من زنده می شود
دل مرده آمدم که تو احیا کنی مرا
اسباب زحمت تو شده اين گدا ولي
هرگز مباد از سر خود وا كني مرا
تو سفر دار گریه ي ماه محرمی
چشمی پر اشک میشود اهدا کنی مرا؟
بيت الحرامِ سينه زنان ؛ خاک كربلاست
دارم اميد ، مُحرم آنجا كني مرا
همراه خویش زائر شش گوشه ام کنی
خاک قدوم اکبر لیلا کنی مرا
اي روضه خوانِ تنگِ غروب منا بيا
پرچم به دوش ماتم كرب و بلا بيا
#قاسم_نعمتی
#امام_زمان_عجل_الله
بسم رب المهدی (عج)
#جمعه_های_دلتنگی
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄
دل می رود ز دستم یا بن الحسن کجایی؟
می سوزم از فراقت ای داد از این جدایی
کی می شــود ببینم آن روی دلــرُبایت؟
آقایِ بی قرینـــم ! کـی می شود بیایی؟
دست از طلب ندارم ســوی تو رهسپارم
با دسـت خالیِ خود ، من آمــدم ، گدایی
هـر بار آمدم من ، با هر بهـــانه ، سویت
دســت مرا گرفتــی ، از راه آشنــــایی
از درگه تو مـــولا ! جایـــی نمی روم من
تا باز ، از ســرِ لطــف بر ما کــرم نمـایی
دنیای بی حضــورت دنیای تیرگیــهاست
ای منبـــع زلالِ آیــات روشنـــایــی
از بس غروب دیدیم، دلتنگ یک طلوعیم
از پشت ابرِ غیبـت کی می شـود در آیی؟
آقا عنایتـــی کن ، تا لحـــظه ای ببیــنم
آن طلعـت رشیــــده ، آن چهــرهٔ خــدایی
بنویس ، خود به رویِ تقــویم های عــالَم
این جمعــه را به نامِ یک جمعــه طلایـی
┄
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
نوحه جدید چاپ نشده ماه محرم ۱۴۰۳
در سبک علی جان بالا لبیک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گلوب موسم ماتم
اچیلدی قره پرچم
قورون طشت عزانی
اولوب ماه محرم
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
فلک اغلور حسینه
ملک اغلور حسینه
بو اون گونده او غملی
اورک اغلور حسینه
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
حسین عالمه سلطان
حسین ناطق قران
اولوب کرب وبلاده
نجه قانینه غلطان
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
حسین عشق مجسم
عزیز دل خاتم
ایدوب عشقیده غوغا
فدا آدینه عالم
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
شیعه سینوی داغلا
باشا قارنی باغلا
ئولن مظلوم حسینه
دئنن نوحه سن اغلا
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
حسین آدینه قربان
ویرر سائله احسان
کیم ادینی چاغیرسا
الار دردینه درمان
دیون نوحه حسینه
گوزل نور دوعینه
.
#شب_سوم_محرم 1403
#محرم_۱۴۰۳
#شب_سوم
#زمینه
بند1⃣
آی اونیکه دختر داری خیلی حواست جمع باشه
توی زندگیش هیچ موقع نکنه چیزی کم باشه
بابا شدی واسه اینکه ماه شب تارش باشی
همه تلاشت این باشه همیشه کنارش باشی
دختر جونش بستَس به جون بابا
زنده نمیمونه بدون بابا
انگاری دنیا مال اونه وقتی
بالا سرش قصه میخونه بابا
دخترها
به لطافت گل یاسن
خیلی رو باباشون حساسن
همه اینو میدونن
دخترها
یکی یه دونهی باباهان
چراغ خونهی باباهان
همه اینو میدونن
عشق میگن خدائیه راست میگن
دختر میگن بابائیه راست میگن
بند2⃣
منکه خندههای بابام همه خوشی دنیام بود
هر جا که سفر میرفتم همیشه بابام همرام بود
بغل عمو یا اینکه روی دوش بابام بودم
به هر بهونه روز و شب تو آغوش بابام بودم
زل میزدم توی چشای بابام
آرامش من بود صدای بابام
بعد یه عالم بوسه و نوازش
میخوابیدم آروم رو پای بابام
یادم هست
که بچهگونه صدام میزد
وقتی شونه به موهام میزد
یاد اون روزا بخیر
یادم هست
با خنده های من میخندید
بی بهونه منو میبوسید
یاد اون روزا بخیر
عشق میگن خدائیه راست میگن
دختر میگن بابائیه راست میگن
بند3⃣
این دنیای نامرد آخر چی به حال و روزم آورد
قرعهی اسیری توی کودکی به نام من خورد
با تاول پا راه رفتن خیلی واسه من مشکل بود
یکی دو قدم نه آخه راهی که چهل منزل بود
یادم نمیره توی صحرا موندم
خوابم که برد از قافله جا موندم
من موندم و ترس از سیاهی شب
رفتن همه تنهای تنها موندم
خواب بودم
یه دفه صدای زجر اومد
اومد و بی هوا سیلی زد
غرور منو شکست
خواب بودم
چه بلایی به سرم آورد
منو رو زمین کشید و برد
غرور منو شکست
عشق میگن خداییه راست میگن
دختر میگن بابائیه راست میگن
شعر و سبک: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
انجمن تکیه نوکری مشهد
.👇
.
#شب_سوم_محرم
#محرم_۱۴۰۳
#شب_سوم
#زمینه
بند1⃣
رمق ندارم
خسته ی خستم
اروم نداره
دل شکستم
عمه کمک کرد
که من نشستم
نمیبینه چشمام از روزی که سیلی خوردم
بسکه عذابم دادن روزی هزار بار مردم
از درد پهلو بابا خدایی کم اوردم
نبودی تا ببینی که دستامو بستن
ادمای حقیری که دنیا پرستن
همونا که تو گودال رو سینت نشستن
بند2⃣
دلم گرفته
از این زمونه
از مادر تو
دارم نشونه
موهام سفیده
قدم کمونه
کاشکی می شد بابایی منو بغل میکردی
تلخی این روزا رو مثل عسل میکردی
سختی این شب ها رو با خنده حل میکردی
یادته ناز من رو چقدر میخریدی
دست پر مهر تو رو سرم میکشیدی
چی آوردن سر من چی خوب شد ندیدی
بند3⃣
خدا میدونه
که چی کشیدم
وقتی سرت رو
رو نیزه دیدم
شکر خدا که
به تو رسیدم
تا که لباتو دیدم دلم کباب شد بابا
انگار که دنیا روی سرم خراب شد بابا
آرزوهام بعد از این نقش بر آب شد بابا
منو بردن اسیری و گفتن ثوابه
اگه دستم کبوده برای طنابه
بیا بابا بریم با هم از این خرابه
شعر و سبک: #میرزا_محسن_احمدیان ✍
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
.
#شب_سوم_محرم 1403
#محرم_۱۴۰۳
#شب_سوم
#واحد_سنگین
بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب)
صاحب عزای محرمها، سرت سلامت
سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت
برای خون گریه کردنهات، بمیرم آقا
(سرت سلامت ۲)
توو این شبهای پریشونی، آقا جانم
توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم
کجا داری نوحه میخونی، آقا جانم
یوسف تنهای زهرا
یه سر بیا امشب اینجا
قدم بذار رو چشم ما
بند2⃣
خوش اومدی ای امید من، صفا آوردی
چشای تارم شده روشن، صفا آوردی
خورشید من بعد چل منزل، رو نیزه بودن
(صفا آوردی ۲)
بیا بشین پیش دخترت بابا بابا
بگو کجا مونده پیکرت بابا بابا
چرا اینقد زخمیه سرت بابا بابا
اسم تو رو هر وقت بردم
از حرمله سیلی خوردم
عمه نبود من میمردم
بند3⃣
زخمای روی سرم کار، قوم یهوده
منو اینقد کعبه نی زدن، تنم کبوده
همه اینا واسه اینه که، تو اون شلوغی
(عموم نبوده ۲)
اون شبی که گم شده بودم توی صحرا
کاشکی میومد عمو جونم پیشم اما
زجر اومد و بی هوا کشیدم رو خارا
با اینکه افتادم از پا
دووم آوردم تا حالا
ولی دیگه خستم بابا
شعر: #محسن_میرزایی
سبک: #امیر_آهمند
شعر بند ثابت امام زمانی:
#جمعی_از_شاعران_تکیه_نوکری
.👇