eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•امشب شهادت نامه... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب شهادت نامه ی عشّاق امضا می‌شود فردا ز خونِ عاشقان این دشت دریا می‌شود امشب کنار یکدگر بنشسته آلِ مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلبِ زهرا می‌شود امشب صدای خواندنِ قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان زین دشت برپا می‌شود امشب کنارِ مادرش لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می‌شود امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند فردا به زیرِ خار ها گمگشته پیدا می‌شود امشب رقیه حلقه ی زرّین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوشِ او وا می‌شود امشب به خِیل تشنگان عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه بی دست، سقّا می‌شود امشب بُوَد جای علی آغوشِ گرمِ مادرش فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می‌شود امشب گرفته در میان، اصحاب ثارُالله را فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می‌شود امشب به دستِ شاه دین، باشد سلیمانی نگین فردا به دستِ ساربان این حلقه یَغما می‌شود امشب سَرِ سِرِّ خدا بر دامن زینب بُوَد فردا انیس خولی و دِیر نصارا می‌شود ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
زمان: حجم: 314.6K
▪️نوحه شب عاشورا 👇 امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني فردا تن بي‌دست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است امشب شب قتل حسين... امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوش‌منظر فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است امشب شب قتل حسين... امشب بُوَد قاسم ميان خيمه‌گه شادان، از خواندن قرآن فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است امشب شب قتل حسين... امشب گُلان مصطفي از تشنگي بي‌تاب، در گفتگوي آب فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است امشب شب قتل حسين...
سبک زمزمه یا زمینه ی شب عاشورا ع: بند اول: گریه های تو دلم رو کَنده از جا زینبت طاقت نداره دوری ات را دلهره دارم دیگه فردا نباشی ای امیر قافله از ما جدا شی نزار تنها منو میون این همه نامرد میکُشه خواهر تو رو این درد دلشوره ی تو منو مضطر کرد بند دوم: میری و من تووی این صحرا اسیرم بی علیِ اکبر و سقا می میرم سهم ناموست میشه آشوب و تشویش موی دخترها میسوزه تووی آتیش داری میگی برا من از حرارته فردا دلا پُر از حسادته فردا تنت پُر از جراحته فردا ✍ .
. شب عاشورا امشب ای آفتاب من با من بگو از لحظه های فردایت کاش جان مرا هم ای جانم بگذاری برای فردایت آسمان منی و می دانی می خورم من زمین اگر بروی من نبینم که ماه زندگی ام بر روی نیزه ها به سر بروی بگو ای همسفر که بعد تو و ابوفاضل کفیل زینب کیست امشب ای شاه تشنه در صحرا این همه خوار کندنت از چیست تو نباشی که می‌برد زین دشت دختران نحیف قافله را ابوفاضل اگر نباشد من چه کنم زجرهای حرمله را من به معجر به چادر طفلان به علی عمری است حساسم حرم و غارتش نگو حتمی ست مگر آنکه نباشد عباسم سفر ما نگو که پایانش ختم خواهد شود بر این گودال سوره ی فجر من ز مرکب ها آیه های تنت شود پامال؟ با من از شیرخواره می گویی قلبم از غربت تو میگیرد بشنود از سه شعبه گر که رباب همین امشب ز غصه می میرد زینب از کودکی حسین جانم بی تو یک روز هم نرفته سفر تا مرا شمر ساربان نشده حرمت را خودت بیا و ببر .
. امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)-شب عاشورا سیدپوریا هاشمی من از آتش‌زدن بال و پرت می‌ترسم شب به پایان برسد از سحرت می‌ترسم این جماعت همه در فکر عذابت هستند آه از آتش روی جگرت می‌ترسم غم چشمان تو با قبل تفاوت دارد بی من زار نرو از سفرت می‌ترسم اصلا امشب چقدر توصیه داری آقا دارم از این‌همه اما اگرت می‌ترسم چشم من خورد به اکبر جگرم سوخت حسین من ز پاشیدن جسم پسرت می‌ترسم تیرهایی که سه‌شعبه‌ست مهیا کردند از تهاجم سوی چشم قمرت می‌ترسم رحم بر طفل صغیر تو ندارند اینها خیلی از تیر و گلوی ثمرت می‌ترسم زنده‌ای و بسوی خیمه‌ی تو می‌آیند ته گودال ز چشمان ترت می‌ترسم امام حسین(ع)حضرت زینب(س)-شب عاشورا علیرضا شریف می‌شود روشنی ِ خیمه بمانی تا صبح؟ مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح می‌شود رَحم كنی حرفِ جدایی نزنی تا پیِ ِ چاره مـرا سر نَـدَوانی تا صبح منتت دارم و می‌خواهم اگر راهی هست مَحضِ این خاطرِ آشُفته بمانی تا صبح چه به روزِ تو می‌آرند خدا می‌داند زنده نگذاردم این دل‌نگرانی تا صبح روبرویِ تو اگر گریه اَمانم بدهد بر ندارم نِگَه از رویِ تو آنی تا صبح دهـنِ خشک و لبِ پُر تَرَكَت نگذارد دلِ رنجورِ مرا تاب و توانی تا صبح بُغض پا پیچِ گلویم شده و می‌ترسم كار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح هول كردم به زمین خوردم و می‌خواهی خاک از چادر زینب بتكانی تا صبح بنشین سیر نگاهت كنم ای یوسفِ عشق لحظه‌ها می‌رود و نیست زمانی تا صبح می‌شود فاتحه‌ی پوشیه و روسریِ خواهرِ خون‌جگر از پیش بخوانی تا صبح چشمِ بارانی‌تان می‌دهد امشب خبرم از بَلایی كه قرار است بیاید به سرم وای بر حالِ دلِ خواهرِ تو فردا عصر می‌خورد چنگ به بال و پرِ تو فردا عصر آسمان را ز عطش دود فقط خواهی دید رَمقی نیست به چشمِ ترِ تو فردا عصر سرِ شش‌ماهه‌ی تو می‌شود آویز به پوست ارباً ارباست علی‌اكبرِ تو فردا عصر می‌بَرد لشكری از نیزه حوالیِ حرم تكه‌تـكه تـنِ آب‌آورِ تـو فردا عصر تك و تنها وسطِ دشت و بیابان چه كند؟ دامنش سوخت اگر دخترِ تو فردا عصر چنگِ یک مُشت سنان در طمعِ گیسویت می‌زند پَرسه به دور و بَرِ تو فردا عصر هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع كنند بیشتر كشف شود پیكرِ تو فردا عصر چكمه‌ای سرخ می‌افتد به رویِ سینه‌ی تو خنجری كُنـد رویِ حنجرِ تو فردا عصر سخت دعواست سرِ جایـزه‌ی بیشتری بینِ گودال برایِ سرِ تو فردا عصر آخرین‌خواهشم این است دعا كن برسم زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر .
. 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" یا ثاراللهِ و بن ثاره قلبم از عشق تو بی قراره یه تسبیح - تربت باهامه ضریح تو - میون دستامه دلم تنگه - شاهد این حرفام - بارون اشکامه فدای خشکی لبات / حسین جان ۳ جوونی ما به فدات / حسین جان ۳ کی میبریم به کربلات حسین جان ۳ الهی جونم به فدات // حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یلدا بشه الهی امشب به حق گریه های زینب یه خیمه از - ناله بی تابه یه خیمه از - غصه ها بی خوابه فقط جایی - که جای غم، شوقه - خیمه اصحابه یا دهرُ افِ(ن) چه شب سیاهی / واویلا ۲ دل میده از غارت و غم گواهی / واویلا ۲ چه شاه بی یاور و بی سپاهی / واویلا ۲ امون از این شب بلا / واویلا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دلها لبریزِ اضطرابه دلشوره امشب بی حسابه میگه خواهر - جونم قربونت چی میگه این - چشمای بارونت بگو زینب - نمیشه از فردا - بی سر و سامونت تلاطمه توی چشات حسین جان / واویلا ۲ افتاده لرزه به صدات حسین جان / واویلا ۲ بگو چیکار کنم برات حسین جان / واویلا ۲ امون از این شب بلا / واویلا ۲ .
rasekhoon.ner12-Hadadeeyan-Shab09Ramazan1397-005(rasekhoon.net).mp3
زمان: حجم: 1.47M
ای عشق بی‌ بدل حسین اَحلَیٰ مِنَ الْعَسَل حسین از آسمون صدا میاد نُوحُوا عَلَی الْحُسین دست خالی اومدم سمت تو دریای نور هرشب زائر توأم با سلام از راه دور ألسلامُ عَلَیک یابن خاتَمِ الاَنبیا ألسلامُ عَلَیک یابن الزّمزم و صفا ألسلامُ عَلَیٰ ساکن کربلا سلامٌ عَلَی ساکن کرب و بلا _____________ 🎤 محمدحسین حدادیان 📝عشق بی بدل حسین 🟩شب دهم محرم
SRE-TO.mp3
زمان: حجم: 2.07M
سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو بهتر از خاک مگه هست تا بشه پیراهن تو عالمو بی قرار کنم خیمه هاتو چیکار کنم خودم پناه عالمم کدوم طرف فرار کنم کشته ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین حسین وای ..... ______________ 🎤محمد اسداللهی 📝نقش فلک..... ⬛️ دهم محر
Molana-Hossein.mp3
زمان: حجم: 3.45M
مولانا حسین اگه اسممو بپرسن می گم الآنه حسین خوب نیگاهت کنم اون جوری که مادر تو دوست داره صدات کنم خوب نیگاهت کنم قبل از اینکه از در تکیه بیام تو گریه مو دیدی گریه مو دیدی یا حسین هیئتای بی بلندگو رو هم شنیدی گریه مو دیدی گریه مو دیدی چقدر مردی امام حسین منو عوض کردی چه ضریحیه تو واست فرقی نمی کرد وهب مسیحیه گریه هام حسین از تو چشمای حبیب چه شکلیه امام حسین گریه هام حسین کربلا پیش تو گرمه دل سردم دوای دردم دوای دردم من خداحافظی هیچ موقع نکردم بر می گردم بر می گردم چقدر مردی امام حسین منو عوض کردی به کربلای کوچیک اتاقم که می شه مهر تربتت چراغم به اشک بیشتر می شه اشتیاقم هر چی بشه کم نمی شه علاقه ام با یه خواب حرم بیا سراغم که من بی تاب این اتفاقم دوست امام رضا خاک رواقم هر چی بشه کم نمیشه علاقه ام چقدر مردی امام حسین منو عوض کردی ______________ 🎤محمد اسداللهی 📝مولانا حسین ع..... ⬛️ دهم محرم🏴
12-maddahi-859.mp3
زمان: حجم: 9.36M
ای خواهر غم زده برو زینب برو زینب تا شمر نیومده برو زینب برو زینب فکر کی بود پیرمردو بکشن تشنه فکر کی بود بگی ابو بزنن دشنه فکر کی بود لباساتو کنن غارت فکر کی بود اذیت بشی یه چند ساعت همون اول راحت میکردن ته مقتل راحتت می کردن غوغا شده کربلا برو زینب نزدیک اومدی چرا برو زینب ای خواهر غم زده برو زینب تا شمر نیومده برو زینب اینجا زنو میزنن برو زینب تو نری بیشتر منو میزنن ای خواهر غم زده برو زینب تا شمر نیومده برو زینب این لحظه ی آخرو نبین زینب __________________ 🎤محمد اسداللهی 📝ای خواهر غم زده برو زینب😭..... ⬛️ دهم محرم🏴🏴🏴
متن روضه 1 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند کنار حرم با صفای ابی عبدالله... 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد 🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله 🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم 🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله شب عاشوراست امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا صدای هلهله دشمن بلند شد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید... صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم میخواهی بری برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... صدا زد: و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه یا زینب و یا فاطمه، یا ام‌کلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند دور حضرت را گرفتند ... دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه... صدا زد زینبم خواهرم... تا صدای تکبیر منو میشنوید... بدونید من هنوز زنده ام ... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند راوی میگه دیدند یک خانمی... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه...‌ وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل بی بی زینب... صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم