👆
#سرود_امام_زمان(ع)
#میلاد_امام_زمان
#سبک_گل_دراومد_امشب
خبر اومد اومد از پشت ابرها
داره از راه از راه مياد يه آقا
كه يك عالم عالم ديده به راشن
چيه اسمش اسمش مهدي زهرا
گل دراومد امشب غصه سراومد امشب
وارث ذوالفقار حيدر اومد امشب
سبزه سبزه سبزه سخاوت بي مرزه
اگه يكبار ببيني ش بميري مي ارزه
يابن زهرا مولا يا سيدي يا مولا
نور دل همه اميد فاطمه طاووس حرم آل پيمبر
روح طراوتي شمس امامتي هستي عصاره ي اولاد كوثر
يابن زهرا مولا يا سيدي يا مولا
✨
زير پاهاش پاهاش بال فرشته
بوي زلفش زلفش عطر بهشته
اومد از راه از راه اون تك سواري
كه رو بازوش بازوش آيه نوشته
مردشب ستيزه براي ماعزيزه روسر عروسش فاطمه گل ميريزه
بهترين نويده روشن تر از سپيده هيبتش به سقاي كربلا كشيده
يابن زهرا مولا يا سيدي يا مولا
نور دل ..
✨
مياد حتما حتما با شور وشيني
همه مردم مردم ميشن حسيني
همه سربازهاي پابه ركابش
دلاور هايي اند مثل خميني
ميشه قحطي منحل بياد آقا زود اول
ميزنن اسمشو سر در سازمان ملل
با حضور ايشون تو مكه مثل ايرون
عليا ولي الله ميخونن تو اذوون
نور دل ....
حاج #مجتبی_صمدی_شهاب✍
#ولادت_امام_زمان
#نیمه_شعبان
.
.
#زمزمه_پایانی #آخر_مجلس
#زمزمه_حضرت_علی_اکبر
#روز_جوان
بند اول
ولادتت روز جوونه
خیری ندیدی از جوونی
رونیزه هم باشی قشنگی
خوش قد و بالایی همونی
تولدت شده عزیزم
عبا برات هدیه میارم
گریه م دیگه دست خودم نیست
ببخش اگر که بی قرارم
تو علی اکبر به میدون رفتی و برگشت
جسم تو اندازه اصغرم نبود آقا
از غریبی بابات حسین نگم دیگه
من دلم میسوزه واسه مادرت لیلا
ای وای علی الدنیا بعدک العفا
پناه عالم بی پناه افتاد
ارباب ما بالا سر اکبر
وقتی رسید و دید دیگه جون داد
آه و واویلا آه و واویلا ای علی اکبر
بند دوم
سخته ببینم رو زمینی
من بی تو زنده نمیمونم
بابای اکبر بودم حالا
بابای چند تا استخونم
خیلی برام گرون تموم شد
رفتی نگفتی بی پناهم
رفتی؛ عموتم؛ رفت و آخر
نگفتی من بی تکیه گاهم
اربا اربا که شدی من کل صحرا رو
هرچی گشتم پیکرت پیدا نشد دیگه
من تنت رو رو عبا چیدم ولی اکبر
هرچی کردم خوش قدوبالا نشد دیگه
کل تن تو جای خونه اکبرم
من دست تنهام چه جوری پاکش کنم
پسر بزرگ کردم عصا دستم بشه
حالا با دستام من باید خاکش کنم
آروم جونم تازه جوونم ای علی اکبر
بند سوم
بازم با اینکه ریزریزی
هنوز برام عزیزی اکبر
نگفتی من چیکار کنم تا
از رو عبا نریزی اکبر
رفتی دیگه تو آسمونا
آجی رقیه تم اسیر شد
زجر یه کاری کرد که رقیه
خواهرتم یه روزه پیر شد
وقتی رفتی سهم هر روز دل بابات
غصه بود و غصه بود و غصه و غم بود
من جوون از دست دادم ابن سعد خندید
من جوون مُردَم همین خنده فقط کم بود
شب تولدت دیگه گریه بسه
عمه اومد؛ دیگه نگم چیا کشید
یادته من چقدر صدات کردم ولی
می خندیدن صدام به گوشت نرسید
آروم جونم تازه جوونم ای علی اکبر
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
👇👇👇
.
#غزل_مدح
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
مَلَکخادم،مَلَکسائل،مَلَکدربان؛علیاکبر
فَلَکرَفعت به تایید فَلَکگردان؛علیاکبر
توخَلقاًمثلجَدّتمصطفیهستیواینیعنی
تورابخشیدهیزدانحُسنبیپایان؛علیاکبر
توخُلقاً مثلختمُالانبیا هستیواینیعنی
خدا،مدحِتورا گُفتهستدرقرآن؛علیاکبر
توداریمنطقیمثلرسولالله واینیعنی
سخنگفتیفقطبامنطقِ ایمان؛علیاکبر
توآنماهیکهوقتیدیدهشددرعالمِکثرت
زچشمافتادحُسنِیوسفِکنعان؛علیاکبر
توآنممسوسِفیاللّهیکهاز ماهند تا ماهی
درونبحر اوصافِتو سرگردان؛علیاکبر
عمومیگفتایوالله،بهتومیگفتثارالله
بزنبرقلبمیدانهمچنانطوفان؛علیاکبر
برایتو ز هم پاشیدنِ شیرازهی لشگر
شبیهآبخوردنبودهاستآسان؛علیاکبر
نهتنهادشمنان،آنروز حتّی دوستدارانت
شدند ازطرزِمیدانداریتحیران؛علیاکبر
بهیادفاتحبدر و حنین و خیبر و احزاب
نشاندی مرگرا برگُردهیگُردان؛علیاکبر
توافتادیوبابایتو هممُشرفبهمُردنشد
توافتادیوباباگفت:زینبجان"علیاکبر"...
بهیادمادرِ پهلوشکسته ناله ها کردم
چوپهلویتورادیدمبهخونغلطان؛علیاکبر
عصایپیریام برخیز منچشمم نمیبیند
بهسمتخیمهزینبرا تو برگردان؛علیاکبر
دلمشدشرحهشرحه؛میوهیقلبم کنار تو
بلیداغِجواندردیستبیدرمان؛علیاکبر
#محمد_قاسمی ✍
مَلَک خادم ،مَلَک سائل ،مَلَک دربان؛علی اکبر
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#سرود_بزمی
تقدیم به شهزادهی کربلا
نگار نازنین آمد شگفتیآفرین آمد
علیّ بن الحُسینِ بن امیرالمومنین آمد
بیا با چشم عبادت کن جمالش را زیارت کن
سر و جانی به قربانش در این روز ولادت کن
علی اکبر علی اکبر
ندیده چشم خلقُ الله مثالِ اکبر لیلا
هزار اللهُ اکبر از جلالِ اکبر لیلا
تماشای رخ ماهِ تو دارد سجده ی واجب
که هستی جمعِ احمد با علیّ بن ابی طالب
علی اکبر علی اکبر
شبیه المُرتَضی اکبر شده محو خدا اکبر
دَمِ روح الاَمین باشد سلامُ الله عَلیٰ اکبر
تواقیانوساحساسی بهاحمداَشبهُالنّاسی
توداریدر بنیهاشم قد و بالای عبّاسی
علی اکبر علی اکبر
دلم دارُ الولایِ تو ذَبیحم در مِنای تو
بهشتی را نمیخواهم بجُز پایینِ پای تو
بهدلشُور و نوا دارم تقاضا از شما دارم
براتم را تو امضاکن هوای کربلا دارم
علی اکبر علی اکبر
#محمد_قاسمی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
قبل هر چيزي در عالم نور طاها خلق شد
نور او تا شد دو قسمت ، نور مولا خلق شد
آفرينش غرق ظلمت بود و مثل شب سياه
صبح سر زد آن زمان كه نور زهرا خلق شد
پلك بر هم زد محمّد ، از طفيلِ هستِ او
آسمان ها گشت پيدا و زمين ها خلق شد
كرسي و لوح و قلم اين را شهادت داده اند
نور حيدر جلوه كرد و عرش اعلا خلق شد
اين فضيلت بر حسين و بر حسن كافي ست كه
نورشان از باطـنِ أمّ إبيها خلق شد
خواست خطّاطي كه مشق نام مولا را كند
ناگهان آمد به خود ، خطّ مُعلّىٰ خلق شد
هر كه از آل علي بر فرق دنيا پا گذاشت
چون محمّد با ملاحت گشت و زيبا خلق شد
هر كجا خورشيد عشق از مشرق خود جلوه كرد
از شعاع نوري اش ماهي دل آرا خلق شد
پاي تا سر مظهر اللهُ اكبر هست و بس
اين كه با دست خداوند تعاليٰ خلق شد
تا براي شاه ، علي اكبر به دنيا آورد
با تمنّايِ وصالش ، أمّ ليلا خلق شد
مادر عيسي كنيز أمّ ليلا شد كه ديد
آيه ي إنّ اصطفا را باز معنا خلق شد
كودكي آورد ايـن بانو براي شاه دين
كز نفسهاي دمِ صُبحش مسيحا خلق شد
قطره اي افتاد در درياي لطف حضرتش
شاهدان ديدند، از آن قطره موسي خلق شد
خواست تا طعم لبش را روزه داران حس كنند
دست خود را سمت نخلي بُرد، خرماخلق شد
او نه تنها از لحاظ ظاهري چون مصطفاست
بلكه از هر حيث چون پيغمبر ما خلق شد
بر محمد ، بر علي ، بر مجتبي و بر حسين
اَشبه النّاس و قرين و مثل و همتا خلق شد
تا كه تمثيلي شود از قامت رعناي او
در بهشت عدن ، مثل سدره ، طوبي خلق شد
چشمهاي شور كوفه ، نرگسش را چشم زد
بس كه چشم مست شهزاده فريبا خلق شد
دور او يك بار هنگام وداعش از حرم
بار ديگر از هجوم خصم ، غوغا خلق شد
روزِ پيريِ حسينش را خدا هم ديد ، آه
او عصايي بود و بهر دست بابا خلق شد
اشك چشم پيرمردي ريخت دورش آن قَدَر
كز خروش گريه هايش ، موج دريا خلق شد
تا كمي شرح پريشاني جسمش را دهند
واژه اي سنگين به نام ارباً اربا خلق شد
#محمد_قاسمی ✍
.
.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر_ولادت
مژده دادند ، مسيحاي مسيحا آمد
عشق در خانه ي ارباب به دنيا آمد
صوت تكبير ملائك دوجهان را پُركرد
نكــند روي زمين حَــيّ تعاليٰ آمد
در شب جلوه نمايي عليّ بن حُسين
حالِ لبهاي من از ذكر علي ، جا آمد
آنچنان مثل محمّد شده كه ميگويند
شأن نازل شدن سوره ي طاها آمد
با تماشاي علّو درجاتش،از عرش
اسم زيباش به دنبالِ مُســمّا آمد
پي توصيف خمِ گيسوي او نستعليق
پي تعريف قدش ، خطّ مُعلّيٰ آمد
ذوالفقارِ اَسدُالله به وجد آمد و گفت:
كسيت اين شير كه با هيبت مولا آمد؟
پيش از آمدن عاشــق كنعاني او
زائرِ بيــدلش از وادي سينا آمد
مثل عيسي كه به پاي علي اكبر افتاد
مريم از عرش به پابوسي ليلا آمد
گفت"يافاطمه"عبّاس از اوّل امّا
اين پسر با دَمِ "يازينبِ كُـبريٰ"آمد
بعد بوسيدن او مرتبه اش بالا رفت
حــاملِ عـرش كه از عالم بالا آمد
تاكه تكميل شود شادي فرزندانش
به مبارك بادش ، حضرت زهرا آمد
نه فقط مثل محمّد شده و عين علي
مُجتبايي ست كه در هيأت سقّا آمد
بُخل ورزيدن او را احدي ديد ؟ نديد
هرچه در محضر او دستِ تقاضا آمد
از سه درياي كرم فيض فراوان بُرده
كه به ياد از كرمش وسعت دريا آمد
دانش آموخته ي فاتح جنگ جمل است
وقت پيكار اگر اين قـدر توانا آمد
هي به مركب زد و ديدند كه جبريل امين
لافــتي گفت و علي از پيِ اِلّا آمد
مردها شيونشان مثل زنان گشت بلند
نوه ي شير چو در عرصه ي هيجا آمد
زد به لشگر،نَه بگو رفت سوي گندم زار
داس برداشت چو دهقان پيِ سرها آمد
همه يادِ اُحُد و بدر و حُنين افتادند
با بلايي كه سـرِ لشگرِ اعدا آمد
ورق واقعه برگشت كه ناگاه به گوش
ناله ي يا ابتا از دل صحرا آمد
ازاباالفضل بپرسيد كه با ضرب عمود
چه بلايي سر آن صورت زيبا آمد
به گواهي مقاتل جگر مارا سوخت
داغِ سختي كه سراغ دلِ بـابـا آمد
بسكه پيچيد به هم پيكر ارباً ارباش
پدرش در صَــدَدِ حلّ مُـعمّـا آمد
آه از آن وقت كه از كربـبلا جمعش كرد
پير شد پير ! ولي بين عبا جمعش كرد
#محمد_قاسمی ✍
.
.
#مدح_حضرت_علی_اکبر
#ولادت_حضرتعلیاکبر
مدح پایان مجلس حضرت علی اکبر علیه السلام
جهاندار و جهانبخش و جهانآرا علی اکبر
فلک دست و فلک جاه و فلک پیما علی اکبر
زبانها قاصرند از وصف تو آنجا که در مدحت
سروده شعر، علیِ عالیِ اعلا - علی اکبر
((ندیده هیچ چشمی در تمام عالم امکان
عَدیلت را، شبیه ات را، نظیرت را علی اکبر))***
از آنجایی که از هر حیث هستی مثل پیغمبر
تویی شان نزول سوره ی طاها علی اکبر
به وقت گفتن تکبیرة الاحرام با یادت
چه خوش الله اکبر می شود معنا علی اکبر
برای بُردن دل از حسین بن علی ، کافی ست
بگویی با تبسّم زیر لب "بابا" علی اکبر
اگر بگذاشت دست خویش را بر شانه ی جدّت
خُدای لامکان در لیلة الاسرا علي اكبر
بنازم شانه های استوارت را که ده ها بار
به دوشت تکیه کرده زينب كبري علي اكبر
تو از بس سفره داری کرده ای در شهر پیغمبر
شده بعد از حسن با تو کرم،معنا علی اکبر
تویی مصداق زیبای حدیث بضعةٌ مِنّي
شباهت داشتی از بس که با زهرا علی اکبر
مؤذّن زاده ها هنگام"اشهد"کرده اند اقرار
تویی سرکرده ی خیلِ مؤذّنها علی اکبر
تو آن سروی که در هر پنج نوبت وقت "قَد قامت"
کند تعظیم پیش قامتت طوبی علی اکبر
نه دارد مادر موسی نه دارد مریم عذرا
مقامی را که دارد مادرت لیلا علی اکبر
منم پایین تر از پایین تر از پایین تر از پایین
تویی بالاتر از بالاتر از بالا علی اکبر
مرا در تن بود تا جان به هر سختی و هر آسان
بگویم یا علی اصغر بگویم یا علی اکبر
عقابت را چنان هِی میکنی در جنگ کز دشمن
به گوش آید فقط فریاد واویلا علی اکبر
چنان دست و سر از دشمن زدی در عرصه ی میدان
که تکبیر ملک شد "لافتی الّا علی" اکبر
عمو با دیدن رزم تو هِی میگفت ای والله
زدی بر قلب لشگر بسکه بی پروا علی اکبر
تو بردی ارث از ساقی کوثر که در عاشورا
دوجا ظاهر شدی در کسوت سقّا علی اکبر
حسین بن علی را سنگ و تیر و نیزه نه بلکه
غم پاشیدنت انداخته از پا علی اکبر
اگرچه سوی چشمش رفته بود از دست اما شاه
تو را بر خاک صحرا دید صدها جا علی اکبر
نمیگویم چگونه تا همین اندازه میگویم
به سمت خیمه ها برگشت بابا با علی اکبر
به دنبال صدای یک نفر از خیمه بیرون زد
ولی برگشت لختی بعد با صدتا علی اکبر
#محمد_قاسمی ✍
.
.
🔹سبک: #واحد
🔸از : «منتظر»
🔹متن: بیا آقا جون...
🔸برای: #امام_زمان عج
✨
🔸بند ۱
دنیاچه بی رنگه، هی صحبت ازجنگه
یابن الحسن جات خیلی خالیه!
دنیا چه بی نوره، موقع ظهوره
خورشید من جات خیلی خالیه!
کجایی مهدی؟ تحملم تموم شده
کجایی مهدی؟ آرامش آرزوم شده
کجایی مهدی؟ خواب به چِشَم حروم شده
کجایی مهدی؟ کجایی مهدی؟
(...بیا آقاجون...)
✨
🔸بند ۲
مسافر قبرم، سر اومده صبرم
دارم میرم به سمت نابودی
آقا حلالم کن، فکری به حالم کن
تو که شبیه کوه پشتم بودی
بی تو میمیرم... مردن من صد در صده
بی تو میمیرم... ببین چقد حالم بده
بی تو میمیرم... دلم برا تو لک زده
یا اباصالح... یا اباصالح...
(...بیا آقاجون...)
✨
🔸بند ۳
منتظرم مهدی دوباره برگردی
این انتظار قلبم رو خون کرده
مونس هر دردی رفتی که برگردی
خدا کنه آقام زود برگرده
بیا آقاجون... بغض صدامو میشنوی
بیا آقاجون... می کنم از تو پیروی
بیا آقاجون... بیتو شدم یه منزوی
بیا آقاجون...بیا آقاجون...
(...بیا آقاجون...)
✨
🔸بند ۴
ذکر سجود من بود و نبود من
منتظرم آقا تا بر گردی
ای تار و پود من همه وجود من
یابن الحسن با قلبم چه کردی؟
شکسته بالم... شاه پره ناب من تویی
کویر خشکم... چشم سراب من تویی
پر از سوالم... همه جواب من تویی
یوسف زهرا... یوسف زهرا...
(...بیا آقاجون...)
✨
🔸بند ۵
یه دنیا نامردم میخوام که بر گردم
مثل یه قطره وصل دریاشم
خون به دلت کردم بذار که بر گردم
پای رکاب تو با تو باشم
قول میدم آقا... آدم میشم به روم نیار
قول میدم آقا... دستی روی سرم بذار
قول میدم آقا... بیا با نوکرت کنار
قول میدم آقا...قول میدم آقا...
(...بیا آقاجون...)
👇👇