eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
دم نوحه سنتی شب دوازدهم محرم امشب جسم بی سر بر خاک صحرا بر او گریه کند با ناله زهرا خون شد جگرم،مظلوم پسرم جان داده اي پیش چشمان ترم واویلا واویلا آه و واویلا... آواره اهل بیت در دشت و صحرا سوی کوفه روان با خِیلِ اعدا مادر ها حزین،دختر ها غمین در آتشِ تب بود زین العابدین واویلا واویلا آه و واویلا...
Babolharam narimani shab11.mp3
2.12M
|⇦• #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ شام غریبان سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
|⇦• روضه و توسل جانسوز به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ شام غریبان سال 1397 به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• سید مهدی قوام میگفت تو یه بار بری کربلا و بیای ، تربت کربلا جلوت بذارن تشخیص میدی .. مُهر بذارن جلوت میفهمی این مهر مهر کربلاست یا نه .. چه‌طور زینبی که پنجاه سال با برادرش بوده تشخیص نداده؟! .. هی صدا می‌زد: "اَ اَنتَ اَخی؟" .. نمیدونم نشناخته ، یا اینکه متعجب بوده ... آخه شیخ جعفر شوشتری میگه کاری با این بدن کردن ، پشت و رویِ این بدن دیگه مشخص نبوده ... دوتایی نشستن کنار این بدن؛ سکینه هم اومد نشستن کنار این بدن شروع کردن حرف بزنن این یکی هی میگه "اَ اَنْتَ اَخی؟" اون یکی هی صدا میزنه "هذا نَعْشُ اَبی" دوتایی دارن گریه میکنن اما نمیدونم چی شد سادات یه‌ مرتبه این دختر یه جمله‌ای گفته نمیدونم معنا کنم یا نه ، صدا زد: "يا اَبَتاه ! اُنظر اِلي عَمَّتِيَ المَضْروبَه" یعنی بابا پاشو نگاه کن عمه‌م رو این نامردا دارن میزنن ... نمیدونم اینجا به اربابِ ما سخت گذشت جلو چشماش ناموسش رو میزدن .. یا اون لحظه و ساعتی که گفت: یادم نمی‌رود که همه داد میزدند طوری لگد بزن که علی بی‌پسر شود ای حسین .... رفقا خیمه‌ها رو که آتیش زدن ، زینب براش عادیِ آتیش زدن خیمه برای زینب آشناست .. این مستأصل بودن برای زینب آشناست .. آخه مدینه هم وقتی درِ خونه‌شون رو آتیش زدن ، این بچه‌ها هی دورِ حیاط خونه میدویدن .. بابا پاشو بیا ببین مادرم پشتِ دره ... گفت : نامردمان از حُرمت کوثر گذشتند دَر رویِ زهرا بود و از آن در گذشتند .. علی رو حلال کن ، واسه زخم بازوت علی رو حلال کن ، واسه دردِ پهلوت علی رو حلال کن ، واسه دستِ بسته‌ش نتونست که برداره اون در رو از روت هر چی ناله داری دستِ گداییت رو بلند کن بگو یا زهرا ... انقدر تو دلش بود گفت مادر بین در و دیوار که قرارت دادن ، صدایِ شکستن استخوناتو شنیدم .. چی میشه منم مثل تو بشم ... مثل عصر امروز هم اون نامرد صدا زد "مَن یَنْتَدِبُ لِلحسین؟" ده نفر دست بلند کردن .. سوار بر مرکب .. اینقدر رو این سینه‌ها با اسب دویدن .... حسین ... ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
🔘🔘809🔘🔘 ☑️بنداول بلند شو عباس ای امیر لشگرم بلند شو عباس ای پناهه خواهرم بلند شو عباس دلخوشیه دخترم بلند شو عباس«ع» زمین‌ میریزه همه ی بال و پرت زمین‌ میریزه بازوی اب اورت زمین میریزه خونه چشمای ترت زمین‌ میریزه خجل شداز تشنگی یات فرات که نرسوندی آبی به لبات همه دیدن که کمر حسین شکست برادر من از عزات ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم بمیرم عباس ای یله ام بنین بمیرم عباس خوردی گرز اهنین بمیرم عباس که شدی نقش زمین بمیرم عباس بمیرم عباس توی اون شیون و شین بمیرم عباس ای علمدار حسین بمیرم عباس شدی مقطوع الیدین بمیرم عباس وقتی تو ازدحام وهمهمه افتادی روی خاک علقمه میگفتی که شنیدی که میاد صدای مادر ما فاطمه«س» ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع» •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم تو رفتی و رفت همه ی لشگرمن تو رفتی و رفت توون از پیکر من تو رفتی و رفت معجر دختر من تورفتی و رفت تو رفتی و رفت دلخوشی ازاین حرم‌ تورفتی و رفت روی نیزه ها سرم تو رفتی و رفت توو بازارا خواهرم تورفتی و رفت بعد تومن چی کار کنم بگو می شه با زینب خولی روبرو بعد تو سیلی میخوره می گه رقیه با گریه عمو عمو ساقی العطشان یا ابوفاضل«ع» 💠💠💠9⃣0⃣9⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ .نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) . کانال کربلایی مجید مرادزاده .
یکی درد و یکی درمون پسنده یکی وصل و یکی هجران پسنده من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسنده گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت خودم دیدم که صحرا لاله گون شد زمین از خون یاران غرق خون بود خودم دیدم فضای آسمانها پر از انا الیه راجعون شد خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوترهای معصوم همـه سر زیر پرها برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت ز بی آبی همه پژمرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا بجرم عشق سیلی خورده بودند خـودم دیدم زمین دریای خون بود خـودم دیدم که عالم لاله گون بود خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را خودم دیدم حسینم تشنه جان داد چه جانی بر لب آب روان داد خـــودم دیدم ز بالای بلندی که محبوب خدا را سر بریدن خودم دیدم طناب ظلم بستن به دست و بازوی آن شیر زن ها میان این همه گلگون کفن ها کنون من مانده ام تنهای تنها کنار قتلگه آمد به یادم که بی خود گشتم و از پا فتادم بـه رگه ی برادر بوس دادم بـه جای مادرم زهرا حسینم اگر کشتن چرا آبت ندادن // چرا زان در نایابت ندادن اگر کشتن چرا خاکت نکردن // کفن بر جسم صد چاک نکردن اگر کشتن چرا مویت کشیدن // چو گرگان پنجه بر رویت کشیدن برادر جان سلیمان زمانی // چرا انگشت و انگشتر نداری چرا بر تن برادر سر نداری // بمیرم من مگر مادر نداری خودم دیدم حیسن را سربریدن // خودم دیدم که در خونش کشیدن خودم دیدم گلوی اصغرم را // خودم در برکشیدم اکبرم را تموم زندگیم مال حسینه // دلم همواره دنبال حسینه مگه هر کی بد شد دل نداره // مگه عشقت برام حاصل نداره .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نه که نباشی، نه! / هستی چه بودنی! از یک طرف چرا / صدام نمیزنی؟ زینب می گرده هی / توو اشک و ناله ها جایی که از تنت / بیشتر باشه یه جا الله الله - کجایی حسینِ بی سر از تیغ - قطعه قطعه ای برادر میگردم - با مادر دنبالت - بی معجر جانم حسین ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دیشب که گفتی از / این غصه ها داداش میشنیدم اما خب / دیدن کجا داداش؟ وقتی که تو دیگه / افتادی از نفس دیدم چطور سرت / هی میشه دس به دس غارت کردن - پاره‌های پیکرت رو بُردن - با انگشت انگشترت رو ای به خون - نشسته ای سینه - شکسته جانم حسین ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پاشو داداش ببین / ای غیرت خدا این قاتلا همه / خیره شدن به ما جورِ دیگه شده / راز و نیاز من رخت اسارته / چادر نماز من خدا رو شکر - اینا از چشم تو دوره سرِ - پر خونت توی تنوره می بوسم - رگهاتو دستای - سقاتو واغربتا ... .
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
22.6M
#شب_عاشورا 98 🎵 رفتى برادرت تنهاتر شد 🎙محمود #کریمی #زمینه
 شیخ صدوق رحمه اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت کرده: افرادى که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و على بن الحسین علیهم السّلام. حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوى باقى ماند. حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و به او گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنکه افسرده یا نابود گردى. حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوى و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشى. یوسف با یکى از پیشنهادهاى ایشان موافقت نمود. حضرت فاطمه در فراق پیغمبر به قدرى گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه‏ ات ما را اذیّت مى ‏کنى. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا مى‏ رفت، وقتى ناراحتیهاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ کرد به سوى مدینه بازمى‏ گشت. حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى ‏گذاشتند مگر اینکه گریان مى‏ شد. کار آن حضرت به جایى رسید که یکى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را(به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایى! فرمود: چاره‏ اى نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. من چیزهایى را مى‏ دانم که شما نمى ‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمى‏ شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود مى‏ کند. منبع: زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص571و572
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
7.66M
#شب_عاشورا 98 🎵واى واى خدايا برادر تشنم 🎙محمود #کریمی #تک