💠 ❁﷽❁ 💠
💠رمـــــان #جانم_میرود
💠 قسمت ۱۰۰
شهاب سر جایش نشست.
_به چی میخندی؟؟
مهیا با چشم اشاره ای به اطراف کرد.
_هیچی برا چند لحظه، به خودمون و اطراف نگاه کردم. خندم گرفت.
شهاب به صندلی تکیه داد.
_کجاشو دیدی! رفتم سفارش دادم پسره با اون موهاش؛ با ترس نگام میکرد و گفت؛ حاج آقا یه نگاه به این خواهرای بی حجاب بنداز... فقط موندم می خوان جواب خدارو چی بدن...خوبه با لباس کارم نیومدم، دنبالت.
مهیا بلند زد زیر خنده.
شهاب اخمی به مهیا کرد. مهیا، دستش را جلوی دهانش گرفت.شهاب با لبخند به مهیا نگاه می کرد.
_وای شهاب... حالا فکر کردن گشت ارشادیم!
شهاب دستی به ریش های خودش کشید.
_شاید...
شهاب کمی فکر کرد.
_مهیا، یه سوال ازت بپرسم؛ جوابم رو میدی؟
مهیا لبخندی زد.
_بفرما؟
_اون روز... امامزاده علی ابن مهزیار...
_خب!
_من قبل از اینکه دم خروجی ببینمت، داخل هم دیدمت.
مهیا، منتظر بقیه صحبت شهاب ماند.
_ولی داشتی گریه می کردی... برای همین جلو نیومدم.
شهاب به مهیا نگاهی انداخت.
_برا چی اون شب حالت بد بود؟!... نگو هیچی؛ چون اون گریه هات برای هیچی نبود.
دستان مهیا یخ زد....
از چیزی که میترسید؛ اتفاق افتاد.شهاب دستان مهیا را گرفت، که با احساس سرمای دستان مهیا با نگرانی نگاهی به مهیا انداخت.
_چیزی شده مهیا؟!
مهیا سرش را پایین انداخت. نم اشک در چشمانش نشست.
_مهیا، نگرانم نکن!!
مهیا میدانست آن اتفاق تقصیر خودش نبود، اما استرس داشت که نکند شهاب، بد برداشت کند.
شهاب با اخم اشاره ای کرد.
_بلند شو بریم!
شهاب پول را روی میز گذاشت، دست مهیا را گرفت و بیرون رفتند. شهاب در ماشین را برای مهیا، باز کرد. مهیا سوار شد. شهاب ماشین را دور زد و سوار شد.
_مهیا؛ خانمی...
مهیا سرش را بلند کرد.شهاب اخم کرد.
ــ چرا چشمات خیسند؟؟ چیز بدی پرسیدم؟!
_نه!
_داری نگرانم میکنی...
💞🍃🍃🌷🍃🍃💞
🍃ادامہ دارد....
ೋღ #نـویسـنده_فـاطمہ_امـیرے ღೋ
ೋღ https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
💞🍃🍃🌷🍃🍃💞
💐 برخی ویژگیهـــای شهیــد محمــد مهــدی مالامیـــری 💐
🍃 از ویژگیهای بارز شهید 👈 خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش 🏄بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان میکرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بیاطلاع بودند.
🌴 ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضــا (علیه السلام) داشت ... تداوم ارتباط با قرآن 📖و اقامه نماز صبح در مسجد🕌، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانهاش را زلالتر میکرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیختهای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود. 😍
🌸 ویـژگیهای شخصیتی شهیــد از زبـان همسر ارجمنـدشان 🌸
🌴 آدم کم حرف، ساکت و مظلومی بود اما در فضای خانه نیز شور و هیجان خود را داشت و به خوش پوشی☺️، شیک پوشی، پاکیزگی و همیشه معطری معروف بود ، اما ☝️اهل اسراف و ولخرجی نبود .
💕 ما ده سال و نیم با هم زندگی کردیم .
او میگفت تعامل و رفتار طلبه باید به نحوی باشد که درسش برایش ✨ نور ✨ باشد. رفتاری صمیمانه 💞 با ما داشت، زمانی را برای همه اختصاص میداد و زمانی برای بازی با فرزندان در برنامهاش بود.
🌹 دو دختر من👧👩 موقع شهادت پدرشان ۲ و ۴ ساله بودند .ایشان بیشتر نمازهای یومیه را به همراه بچهها به مسجد🕌 میرفت آنقدر با حوصله با آنان رفتار میکرد برخی اوقات برای آماده شدن آنها آنقدر صبر میکرد که یک نماز تمام میشد.
✨ اللهــم ارزقنــا🌷شهــادتــ🌷فی سبیلـکــ✨
منابع
http://noshahronline.ir/fa/3719-C.html
https://www.mehrnews.com/news/3611423/
#چہ_مےفهميمـ_شہادٺ_چيسٺ_مردمـ؟
#شهہيد_و_همنشينش_كيسٺ_مردمـ؟
#ٺمام_جسٺجومان_حاصلش_بود:
#شهادٺ_اٺفاقـےنيسٺ_مردمـ...
🌷 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🌷 شهیــد مدافــع حرم حجتــ الاســلام محمـــد مهــدی مالامیـــرے🌷
✨ تولد : ۲۶ خرداد ۱۳۶۴ مصادف با ۲۶ ماه مبــارک رمضــان ،نوشهــر مازنـدران
✨ شهــادت : ۳۱ فروردین ۱۳۹۴ مصــادف با میـلاد امــام باقر علیہ الســلام، سوریـہ
👣اولیــن روحــانـے شهیـــد مدافع حــرم مازنــدران
👣 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
شعــری کــہ یکــے از شــاگـردان شهیـــد مالامیـــری در وصفــ استــاد گرانقــدرش ســروده ☺️
💕 سید حسن مبارز یکی از شاگردان خارجی وی که در جامعه المصطفی تحصیل می کند شعری برای استاد شهیدش محمد مهدی مالامیری سروده است :
🌷همواره مهــر بودی و آبـان نداشتے
دریــای بیکــرانه که پایان نداشتے
🌷ای چهــار فصل زنـدگیات، عاشقــانه سبز
گــل بودی و بهــــار، بیــابــان نداشتــے
🌷ای از جهــان رهــا و گرفتـار درد عشـق
جز وصــل دوستــ ، چـاره و درمـان نداشتــے
🌷امــروز صبح به مـن گفتــــ زنـدگــے
کــاری به کـار عالم امکــان نداشتــے
🌷با ما بگــو حقیقـتـــ پنهــان خـویـش را
آری(خودش) همیشــہ نمایــان نداشتــے
🌷در لحظـہهـای عاشقـےات، نیمههــاے شبـــ
آيا تــو از بهشتــــ فراخـــوان نداشتــے؟
منبع
http://noshahronline.ir/fa/3719-C.html
#أَشْرَقَتِ_أَلاَرْضُ_بِنورِ_رَبِّها
🌷 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
کتاب « بی آشیــان »....
با موضوع زندگی نامه #نخستین شهید روحانی مدافع حرم :
🌷 حجت الاسلام محمدمهدی مالامیری🌷است...
که پدر شهید یعنی حجت الاسلام احمد مالامیری به سفارش ستاد کنگره شهدای روحانی استان قم نوشته...
و انتشارات زمزم هدایت آن را با شمارگان دوهزار نسخه در زمستان 1395 منتشر و روانه بازار کرده است.
#دنــــیا_رنگ_گناه_دارد....
#حــجاب_ها_بــوے_حضرٺ_زهرا_نمےدهد...🌸 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
❣خانم زهـرا احمــدی همسـر شهیــد میگویــد :
🌻 ۱۵ اردیبهشت کلیپی از رهبری پخش شد که شعری را با گریه خواندند که 👈 ما سینه زدیم بی صدا ...
همسرم تماس گرفت من گفتم که این کلیپ مرا ناراحت کرد و شاید اگر ایشان میتوانستند برای دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) مانند جنگ تحمیلی میرفتند.
🌹 من گفتم اگر قبول کردند مأموریت شما را تمدید کنند جهادتان را هدیه 🎁 کنید به حضرت آقا و به نیابت ایشان به جهاد در راه خدا بروید همچنین گفتم با اینکه دلم تنگ شده 😞 اما صبرم را تقدیم به آقا و حضرت زینب(سلام الله علیها) میکنم.
💕 اینگونه نبود که رفتن او برایم بیتفاوت باشد و بسیار برایش گریه میکردم و به او میگفتم که تو 👣 شهید 👣 میشوی.
🌷 من حتی به او گفتم مسئله سوریه چند صباحی است که مطرح است چرا تا حالا نرفتی؟ او گفت مطمئن نبودم که رهبری در مورد اعزام طلبهها رضایت دارند یا اینکه آنان باید برای ترویج علم به وظیفه عمل کنند و وقتی خاطرم جمع شد که نظرشان مثبت است تصمیم قاطع گرفتم. 👌👌
🌺بعد از شنیدن خبر شهادتشان من لبخند 😊 زدم که به آرزویش رسید، 👣 شهادت 👣 را برای او میدیدم .سخت بود اما لحظه به لحظه زندگیام را با حضرت زینب(سلام الله علیها) مقایسه کردم و مصیبتهای حضرت برایم تداعی میشد. همسر من گفت پس از من خاطرم از خانوادهام جمع است و در این آرامش به شهادت رسید اما حضرت امام حسین(علیه السلام) وقتی آثار مرگ برایشان نمایان شده بود، هنوز نظرشان به خیمهها بود.😭😭
بچههای من همه جا با محبت روبرو شدند اما حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) گفتند امان از اسیری.😭😓😔
✨ اللهـمـ ارزقنــا🌷شهــادتــ🌷فی سبیلکــ✨
منبع
https://www.mehrnews.com/news/3611423/
#اگــــــرشہیدانہ_زندگے_کنــے_لازمـ_نیسٺ_دنبال_شہادٺ_بگردی_شـــہادٺ_خودش_پیدات_میکنہ
👣 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
👣 و امــّا شهــادتـــ👣
💖 بابای مهربان بُشری و فاطمه ، تاب شنیدن نالههای جانسوز کودکان سوریه و عراق را نداشت و غیرت و شجاعت عالمانه اش، وجدان بیدارش را به آن سوی مرزها کشاند.
جنایات فجیع گروههای افراطی و تکفیری 🕸 و حرمت شکنیها بی شرمانه آنها آرام و قرار را از او ربوده بود.
👣روز اعزام 👣 نزدیک بود و هرلحظه نشاط و نورانیت✨، سیمای آرام محمد مهدی را دلنشینتر می کرد 😌. او علت رفتنش را به مادر ولایت مدارش اینگونه گفته بود:
نمی توانم در کنار همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم کودکان سوریه و عراق، والدینشان سربریده میشوند 😓؛ آموختههای من از اسلام و تحصیل دروس حوزوی چنین اجازهای به من نمیدهد.
🍁 دانش آموخته مکتب فاطمی ، سرانجام در شامگاه دوشنبه 31 فروردین 1394، مصادف با اول ماه رجب میلاد امام محمد باقر (علیه السلام)همراه با دیگر مجاهدان تیپ فاطمیون با شعار(کلنا عباسک یا زینب) در منطقه بصری الحریر استان درعای سوریه به آرزوی دیرینهاش رسید 🕊و جامه فاخر 🌷 شهادت 🌷 را بر تن کرد.
✨اللهمـ ارزقنــا🌷شهـادتـــ🌷فی سبیلکــ✨
منبع
http://noshahronline.ir/fa/3719-C.html
#خدایا_ختم_عمر_ناقابل_وپراز_گناه_و_نمک_بحرومی_ما_رو_هرچه_سریعتر_ختم_به_شهادت_بفرما
😭 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🕊شـــہـید سیّـدمرتضــے آوینــے؛ 🕊
مکہ برای شما...
🌷فکه برای من...
بالــےنمےخواهمـ...
این 💠پوٺـین هاے کہنه💠 هم...
مےتوانند...
مــرا به ✨آســمان✨ ببرند...
🕊 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5