eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
239 ویدیو
37 فایل
💚 #به‌دماءشهدائنااللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥹🤲 . . 🤍ن‍اشناس‌بم‍ون🫠 https://harfeto.timefriend.net/17350393203337 . ‌. ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف🫡 . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۵♡ درحال‌بارگذاری😍...
مشاهده در ایتا
دانلود
مرتضی خنده بلندی کرد و گفت : _چی میگی دادا انگار خیلی وقته ایران نیومدی، حالا اگر دولت سنگ تو راه زوار نندازه باید کلاهمون را هم هوا بندازیم، ساماندهی و امکانات پیش کش...اصلا تو نمیدونی برای گرفتن همین پاسپورت و روادید و... ملت چه سختی هایی نمیکشن و توی چه صف های طویلی که واینمستند، حالا تهیه دینار و...جای خود دارد...بعدم ساماندهی از طرف دولت نیست ، این یه حرکت هست،مردم میان وسط و خودشون برنامه میریزن و هماهنگی و ساماندهی میکنن و هیچ‌ نهاد دولتی هم پای کار نیست دادا دیوید از لهجه زیبا و لحن شیرین مرتضی سر ذوق آمده بود و اما فکر میکرد اغراقی در این گفته ها باشد، درسته که دیوید تازه وارد این جمع شده بود اما طبق مطالعاتی که قبل از آمدن به این مکان انجام داده بود ، نمیتوانست قبول کند که این حرکت بزرگ، بدون ساماندهی نیرویی پشت کار و دولتی که همه جانبه حمایت کند ،به انجام برسد. آنطور که سازمان از او خواسته بود ، باید متوجه میشد، از لحاظ مادی و مالی ،این حرکت چگونه تامین میشد ، آخر این حرکت ، بود و طبق علم اقتصاد غرب که دیوید مدتها روی آن تحقیق کرده بود ، خوب میفهمید که می بایست این ‌پیاده روی از پشتوانهٔ مالی خوبی برخوردار باشد و او باید تمام تلاشش را می کرد تا سر از کار این مسلمانان جهان سومی درآورد ، شک نداشت که اگر دولت پشت این حرکت نباشد ،حتما از طرف مؤسسه و نهاد خاص و مخفی و البته قدرتمند حمایت می شود ، چون اصلا با و نمیخواند که حامی در ورای این اجتماع عظیم نباشد. 🚶ادامه دارد.... 🎒نویسنده: سیده طاهره حسینی ✨ https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 🌴✨🎒✨🎒✨🎒✨🎒🌴
با این حال خیلی عادی گفتم: _آخه مگه میشه یه طلبه کاری به اتفاقات اطرافش نداشته باشه! اصلا طلبه پیشکش! یه فرد معمولی هم نباید اینطوری باشه چه برسه به ماها! اصلا یکی از دلایلی که من اومدم قم برای همین بود منصور! برای اینکه طلبه ای باشم که کار به تمام ابعاد زندگی داشته باشم نه صرفا درس خوندن! این همه خوندیم باید همراهش باشه! وگرنه عالم بی عمل به چه درد میخوره! +اتفاقا ما به اتفاقاتی که اطرافمون می‌افته خیلیم حساسیم شیخ! ولی توی نظامی که اسلام واقعی بر قرار نیست، کاری به کار هیچکدوم از اینها نداریم! بعد هم مرتضی هیچوقت یه دندونپزشک میاد بگه چه جوری نماز بخونین خوب نه! قبول کن هرکسی باید کار خودش رو بکنه و توی کار دیگری دخالت نکنه! حالا فرض کن من طلبه بیام از سیاست بگم! بیام از اقتصاد بگم! بیام از هر چیزی که بهم ربطی نداره بگم! چی می‌مونه از طلبه بودنمون! البته ما که یه طلبه ایم هم بیکارم نیستیمااا طبق کار خودمون تلاشمون رو میکنیم شاید بتونیم چهارتا جووون رو هدایت کنیم... یه خورده چپ چپ نگاهش کردم و با تعجب گفتم: _شیخ منصور مگه ما درس دین نمیخونیم! مگه نمیگیم دین ما کامل و جامع همه ی ابعاد زندگیمون هست که واقعا هم هست! مگه غیر از اینه زندگی ما ابعاد مختلفی مثل سیاست و اقتصاد و هنر و.... دربرمیگیره! حالا اگر دین ما فقط به یه بعد مثل معنویات بپردازه که دیگه نمیشه دین کامل! میشه ! من نمیگم ما بریم به جای یه دندونپزشک یا سیاستمدار حرف بزنیم، ولی حرفم اینه ما رو هم دربرمیگیره یعنی براش خط و مرز بندی داره تا ما بهترین سیاستگذاری رو توی زندگیمون و جامعمون داشته باشیم. برای ما برنامه داره تا ما از نظر اقتصادی از همه بهتر باشیم و خوبی هم برای خودمون، هم برای دیگران ایجاد کنیم، برای ما کلی حرف داره تا زندگی ها رو هنرمندانه نشون بدیم و خلاصه بگم حاجی برای هر چیزی که به انسان و زندگیش مربوط میشه حرف و نقشه ی راه داره....! خوب اینها همش تدبیر درست خداست، تا با فرستاده ما هم راحتر این دنیای سخت رو پشت سر بذاریم و هم لذت واقعی و بیشتری از اینجا ببریم، بعد خداوکیلی درسته من که طلبه ام اینها رو به مردم نگم! خوب من که درس همین دین رو دارم میخونم از دین جامع و کاملمون نگم، کی بیاد بگه؟! اون دندونپزشکه!!! مثلا درسته به مردم بگیم اینکه عبادت ده جزء داره، ولی نگیم که نُه جزء اون، طلب روزى حلال و کار هست.(بحارالأنوار، ج 103، ص 9، ح 37.)یا اینکه.... هنوز داشتم حرف میزدم که با بی رغبتی تمام از من نگاهش برگشت سمت دو، سه نفری که با اون وضعیت اومده بودن داخل آشپزخونه و داشتن با دقت به صحبت‌های ما گوش میدادن.... بهشون گفت: _اخویا این وسایلی که میخواستید از انتهای آشپزخونه بردارید برسونید دست محمدرضا، خدا خیرتون بده و عملا خیلی محترمانه بیرونشون کرد! نمیدونم شاید از شنیدن که میزدم و اونها هم میشنیدن، احساس نگرانی کرد که اینطوری واکنش نشون داد که اون بندگان خدا هم قشنگ متوجه شدن!! بعد از رفتن بچه ها، خیلی جدی برگشت سمتم و بدون اینکه جوابی برای حرفهایی که زدم داشته باشه و من رو بتونه قانع کنه بحث رو عوض کرد و گفت: _مرتضی مملکتی که ادعاش اینه شیعه نشینه، ولی نتونیم توی این جمع کثیر شیعه قاتلین مادرمون رو کنیم، مملکت اسلامی نیست!!!! مملکت شیعی نیست!!! 🌱ادامه دارد.... 🌱نویسنده؛ سیده‌زهرا بهادر 🌱https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 🌱🌱🌱🌱🌱🌱