。☆✼★━━━━━💠━━━━━━★✼☆。
🍃رمان واقعی تلنگری و آموزنده #سه_دقیقه_در_قیامت
🍃روایت یکی از جانبازان مدافع حرم
🍃قسمت ۶۱ و ۶۲
_...و اكنون بعد از چند ماه بهبودی كامل پيدا كردم. اما فقط يك نشانه از آن چند لحظه بر روی بدنم باقي مانده.دستبندي از آتش بر دستان من زده بودند،وقتی من به هوش آمدم،مچ دستانم ميسوخت، هنوز اين مشكل من برطرف نشده!دستان من با حلقهای از آتش سوخته و هنوز جای تاولهای آن روي مچ من باقي است! فكر ميكنم خدا ميخواست كه من آن لحظات را فراموش نكنم.من به #توبهام وفادار ماندم. گناهان گذشتهام را ترك كردم. نمازها را شروع كردم و حتی نمازهای قضا را ميخوانم.ولی آنچه مرا در به در به دنبال شما كشانده،اين است كه مرا ياری كنيد. من چطور اين هزار و صد نفر را پيدا كنم؟ چطور از آنها حلاليت بطلبم؟
اين خانم حرفهاي آخرش را با بغض و گريه تكرار كرد.من هم هيچ راه حلی به ذهنم نرسيد. جز اينكه يكي از علمای ربانی را به ايشان معرفی كنم
🍃پرسش و پاسخ
پس از چاپ اول اين كتاب،تماسهای بيشماری داشتيم.از سوی افرادی كه با خواندن اين كتاب، متحول شده و برای عرض تشكر تماس ميگرفتند، فردي كه پس از خواندن اين كتاب متحول شد و دهها ميليون تومان را به بيتالمال برگرداند، تا جواني كه كارهای زشت گذشتهاش را ترک كرد و با پدر و مادرش آشتی نمود.
اما كساني هم بودند که انتقاداتی نسبت به موضوعات مطرح شده در اين كتاب داشتند.در اين زمينه، يكي از علما كه در زمينهی معاد، مطالعات وسيعی داشتند، اين كتاب رادرميان اهالی مسجد خودشان توزيع كردند و هر شب يك بخش كتاب را به جای سخنرانی قرائت كردند.
سپس برای جوانان،جلسات پرسش و پاسخ برقرار نمودند.ما نيز اين سؤالات مردمی را در جلسات ايشان مطرح كرده و پاسخ ايشان و يا برخي ديگر از علما را در
اين قسمت مكتوب نموديم. اميدواريم راهگشا باشد.
سؤال ۱ :آيا ممكن است كسی به خاطر يك تهمت، مجبور شود يك حسينيه يا خيرات فراوانی كه برايش بسيار زحمت كشيده را از دست بدهد؟
همانطور كه در متن كتاب آمده، حرمت مؤمن از كعبه بالاتر است.برخی تهمتها با آبروی يك انسان بازی ميكند و نتيجه زحمات چند سالهی انسان را يكباره نابود ميكند. به قول برخيها، زخم شمشير خوب ميشود اما زخم زبان...در كتب اخلاقی، مانند معراج السعاده و سياحت غرب و... اشاره شده كه برخی افراد، به خاطر يك #قضاوت_نابجا و يا يك #تهمت، عذابهای برزخی فراوانی را متحمل شدند. اين عذابها به خاطر عظمت گناهی است كه مرتكب شدهاند.وقتي از راوی اين كتاب سؤال شد، ايشان گفتند كه تهمت اين شخص با آبروی من بازی كرد و نگاه برخی افراد و اهالی مسجد را به من تغيير داد.برای همين است كه به جبران اين گناه بزرگ، چنين خسارتی را متحمل ميشود.
سؤال ۲ :آيا ممكن است انسانی در مدت سه دقيقه، اين همه مطالب مختلف مشاهده كرده باشد؟
فكر ميكنم در كتاب هم اشاره شده كه وقتي روح از بدن خارج ميشود،ديگر بحث زمان و مكان مطرح نيست. چه يك ثانيه و چه ده هزار سال! يادم هست خاطرات تجربه نزديك به مرگ يك خانم را ميخواندم كه بسيار ماجرای طولانی و زيبايی داشت و جالب اينكه كمتر از ده ثانيه قلب او متوقف شده بود! شايد يكی از دلايلی كه در سوره معارج، در مورد روز قيامت گفته ميشود كه معادل پنجاه هزار سال (اين دنياست)به همين دليل
است. زمان در آن سوي هستي با آنچه ما احساس ميكنيم كاملا متفاوت است. اين را برخي از افراد در خواب و رويا متوجه ميشوند.
سؤال ۳ :چطور است بيشتر افرادی كه تجربه نزديك به مرگ داشتهاند،فقط از عشق و پاكي و نور الهی حرف ميزنند، اما ايشان از بررسی اعمال ميگويد؟
تفاوتي كه ايشان با تمام كسانی كه تجربه نزديك به مرگ داشتند، در بررسی اعمال است. ايشان از دالان نور و...خبری ندارد. ايشان ميگويد كه قرار به بازگشت من نبوده.برای همين است كه حسابرسی اعمال را احتمالا مشاهده كردم. شايد هم خدا ميخواسته توسط ايشان تلنگری به ما بزند.اما تشابهی كه در ميان تمام اين افراد است، اين بوده كه بعد از بازگشت،
فوقالعاده انسانهای با محبتی شده و در راه رضای خداوند، خالصانه عمل
ميكنند. اين عشق الهی در كارهای تمام اين افراد ديده ميشود.نگارندهی كتاب ميگفت:
_چند روز در محل كار ايشان حضور داشتم. هركسی هر كاري داشت به ايشان مراجعه ميكرد و او در راه انداختن كار
مراجعين،خيلی تلاش ميكرد. سربازها و كاركنان اداره، خالصانه او را دوست دارند، چون او هم خالصانه براي همه فعاليت ميكند.وقتي از او در مورد علت اين همه تلاش سؤال كردم گفت:_ما يك فرصت كوتاه داريم تا برای رضای خدا به بندگانش خدمت كنيم.
شبيه اين جمله را در خاطرات بيشتر تجربه كنندگان مرگ شنيدهايم.آنها انسانهايی ميشوند كه عشق به كار برای رضای خدا...
💠ادامه دارد....
🍃کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
🍃https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
。☆✼★━━━━━━ - ━━━━━━★✼☆。