┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓
☆اَلابِذِکرِاللهتَطمَئِنَّالقُلوب
☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه
☆ #کابوس_رویایی
☆☆قسمت ۱۵۵ و ۱۵۶
_حاج آقا شما چرا اینجایین؟
زبانش از ذکر می ایستد.و میگوید:
🕊_شما میدونین #امام_خمینی چه کسی هستن؟
_یه چیزایی میدونم. فکر کنم از مخالفین سلطنت هستش و شعاراش رو از زبون مردم شنیدم.
لبخندی می زند.
🕊_احسنت... من رو به جرم #آزادی_بیان گرفتن.
_آزادی بیان... این روزا دیگه همچین چیزایی نیست. خیلیا رو واسه همین میگیرن.
🕊_درسته. من رو برای پخش #اعلامیه گرفتن.
به قیافه اش نمیخورد از این کارها بکند و از او می پرسم:
_چپی هستین یا راستی؟
لبانش به خنده از هم فاصله میگیرند
🕊_هیچ کدوم. من #اسلامیام!
_اسلام؟
تمام شک و شبهه هایی که به ذهنم سرازیر شده به یک باره جلوی چشمم رژه می رود.
_من خیلی چیزا در مورد اسلام شنیدم حاج آقا! اما بنظر من اسلام تناقضه.شما با این همه هوش و زکاوت چطور قاطی همچین دینی شدین؟
همانطور که انگشت میان بند بند انگشتانش میچرخاند، میگوید:
🕊_مطمئنید خیلی چیزها شنیدین؟شاید هم خیلی چیزها رو بهتون #نگفتن.
_مثلا چی؟
🕊_همین تناقضی که عرض می کنید.چطور به سمع تون رسوندن؟
تفکرات در سرم را به زبان میآورم.
_شنیدم اسلام گفته در مقابل ظلم با تمام توان بایستین اما از یه طرف خیلی کارها رو میزنه کنار.مثلا چرا شما مسلحانه مبارزه نمیکنین؟ اصلا دوران عوض شده، این همه تو خیابون داد زدن چی شد؟
🕊_درست شنیدین این حرف از قرآنه آیه ۶۰ سوره انفال.."و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة..." اما منظور این آیه اون وسیله ای است که #قرآن تاییدش میکنه. مسلح بودن و عقب نماندن از جهان رو #اسلام توصیه می کنه و ما تا حتی که #لازم باشه استفاده میکنیم اما از یه جایی به بعد ممکن نیست. آزادی #زوری که نمیشه!شاید مردم این آزادی رو نخوان. #نمیشه تموم مردم رو تجهیز کرد پس بنابراین از روشی باید استفاده کرد که هم #قویتر باشه و هم #عمومیتر. کی گفته #راهپیماییها تاثیر نداره؟ کمِ کمش باعث شده مردم #آگاهتر بشن نسبت به مملکتشون اگر قرار بود همه توی خونه تیمی زندانی میشدن چطور پیام آزادی رو به مردم میرسوندن؟ راهپیمایی ها باعث شده حکومت بفهمه #دورهی_بزن_در_رو تموم شده! همین چند وقت اخیر از ترس #مردم اعدامیها رو کم کردن.بعد هم از یک جایی همین #اسلام که معتقد به عقب نماندن از دنیای روز هستش یک سری چیزهای تازه رو نفی میکنه. آزادی به #هرقیمتی رو ما #نمیخوایم.آزادی به قیمت مارکسیسم و کمونیست به درد جامعه ای اکثراً مسلمان هستن #نمیخوره! آزادی تنها آزادی مالی نیست آزادی باید علاوه بر امور #دنیوی، انسان رو از قید و بندها دربیاره و به #کمال برسونه.آزادی اینه! شما نمیتونین از روش غربیها علیه غربیها استفاده کنین. مارکسیسم، ☆✍سکولاریسم۱ و لیبرالیسم۲☆ از یک ریشه هستن.
حرفهایش که به پایان میرسد جوابی برای گفتن ندارم.انگار تمام چیزهایی که یاد گرفته ام از حافظهام پاک شده.ذهنم را درگیر این حرفها نمیکنم چون در آموزشها گفتند اگر در چنین مسائلی کم آوردید حتما عیب از دانش شماست که کم است پس ذهنتان را درگیر حرفها نکنید.سعی دارم فکر نکنم اما حرفهایش همچون نسیمی روحبخش از بیخ افکارم عبور میکند.
با صدای مهیبی برمیخیزم.دو پاسبان دستهای پیرمرد را گرفتهاند و آن را به طرف خود میکشانند.پیرمرد با آرامشی خاص که گویی به مهمانی دعوت شده راه میرود. #روح_بزرگ این مرد در چشمانم خودنمایی میکند.خودم را در برابر او خار و کوچک میبینم. انگار او چیزهایی دارد که من ندارم.در افکارم به دنبال نشانی از پیمان میگردم.دوباره صدای هیاهو به گوش میرسد.بغضشان را به شلاقی تبدیل میکنند و به در و دیوار سلولها فرو مینشانند. با متوقف شدن قدمها متوجه میشوم بله! انگار نوبت من شده.خود را آماده میکنم و با باز شدن در پاسبان میگوید:
_بیا بیرون.
افرادی با چشمبند خارج اتاقهایی به صفهای کوتاه ایستادند.گویا برای شکنجه شدن به انتظار هستند...افرادی را هم از نرده آویزان کرده و به نظر جانی در بدنشان نیست.از این همه شقاوت میخواهم عق بزنم.پاسبان هم تا میبیند کند راه میروم با لگدی به جلو پرتم میکند. مرا به داخل میبرد.یک اتاق کوچک که حاوی میز و دو صندلی.کسی جز همان مردی که چند ساعت پیش با من حرف زد در اتاق نیست.بوی سیگار از در و دیوار اتاقش بالا میرود.با نگاهی خبیث مرا وارسی میکند و میگوید:
_خب چیزی یادت نیومد؟
_____________
✍رونوشت؛
۱. دنیاگرایی یا جدااِنگاری دین از سیاست، عقیدهای است مبنی بر جدایی نهادهای حکومتی و کسانی که بر مسند دولت مینشینند،از نهادهای مذهبی و مقامهای مذهبی است.
۲. نوعی سیاست دنیاطلبانه که محور آن خواستهها و تمایلات انسانی و دوری از هرگونه قداست و معونیت است.
☆ادامه دارد.....
☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه)
☆ https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛