eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
239 ویدیو
37 فایل
💚 #به‌دماءشهدائنااللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥹🤲 . . 🤍ن‍اشناس‌بم‍ون🫠 https://harfeto.timefriend.net/17350393203337 . ‌. ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف🫡 . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۵♡ درحال‌بارگذاری😍...
مشاهده در ایتا
دانلود
⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⵿〬 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬 ⵿〬🇮🇷⸽⵿〬 ⵿〬〬⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽ٜ ••بِسْمِـ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین..•• •°•رمان جذاب و عاشقانه شهدایی •°•جلد سوم ؛ •°•قسمت ۹و ۱۰ رها متعجب گفت: _دیوونه شدی آیه؟چرا بچه نخواد؟اون عاشقته! شما بیشتر از دو ساله ازدواج کردید و ارمیا مرد جا افتاده‌ایه! اگه حرفی نمیزنه واسه اینه که تو رو تحت فشار نذاره!اون عاشق زینبه. یادم نمیره روزی که دنیا اومد. برق خاصی با دیدن زینب تو چشماش نشست. وقتی هم محسن دنیا اومد، با یک حسرتی نگاهش میکرد. این روزا رو ازش دریغ نکن. اون حق داره لحظه لحظه رشد و شکوفایی بچشو حس کنه. آیه: _این روزا بیشتر یاد سیدمهدی میوفتم. خودم تو برزخم. رها: _نذار ارمیا بفهمه!اون بخاطر تو خیلی صبر کرده!حقش نیست این روزا همش نگران خاطرات تو هم باشه. حالا کجا رفت یکهویی؟ آیه: _احتمالا مناطق سیل زده رفته! هیچی نگفت. گفتش هر وقت تونستم بهت زنگ میزنم میگم کجا هستم. رها: _آیه!خوشحال باش. داری مادر میشی!به قول خودت، تو الان خودِ خودِ معجزه‌ی خدایی! آیه سرش را روی شانه ی رها گذاشت: _دوسش دارم رها!این روزا خیلی عوض شدم. رها: _کی رو دوست داری؟ بچتون رو؟ آیه: _اونو که دوست دارم اما ارمیا! با اون چیزی که فکر میکردم فرق داره. با اینکه هیچ چیز شبیه زندگی با مهدی نیست اما انگار با این زندگی بیشتر عجین شدم! این روزها همش به حرف محمد فکر میکنم. اون روز که باهام دعوا کرد. یادته؟ گفت اگه ارمیا هم مثل مهدی بره و دیگه نیاد! دلم شور میزنه. من دیگه طاقت نمیارم! رها: _هیچ اتفاقی برای ارمیا نمیوفته!چرا اینقدر میترسی؟ یک روزی خودت گفتی بهترین محافظ آدم عجلِشه! نگران نباش. اگه روز پرواز شاپرک ها برسه، پرواز میکنن! آیه آهی کشید: _من طاقت یک پرواز دیگه رو ندارم! رها: _ارمیا هم نمیره. آیه: _خدا کنه. این روزا بیشتر از همیشه دلتنگشم... رها: _عاشق شدی بالاخره؟ آیه لبخند زد...غروب روز بعد بود که ارمیا زنگ زد. ارمیا: _سلام! خوبی؟ آیه: _سلام. خوبم. تو خوبی؟کجایی؟چرا دیر زنگ زدی؟ ارمیا خنده آرامی کرد: _باور کنم که آیه خانوم دل نگران شده؟ آیه: _باور کردنی نیست؟ ارمیا: _خودت چی فکر میکنی خانومم؟ آیه: _کجایی؟ ارمیا: _پلدختر. آیه: _اوضاع چطوره؟ ارمیا: _افتضاحه آیه: _بیایم؟ ارمیا: نه. نشنیدی میگن( فدای )؟ ما که هستیم، شما آسوده باشید! آیه: _نگرانم. عادت ندارم به اینکه دور از حادثه باشم ارمیا: _عادت کن عزیزم!تا من هستم دیگه نمیذارم بری تو دل خطر! آیه: _بالاخره که یکی باید بره کمک! (ما خانه‌به‌دوشان، غم سیلاب نداریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست) میخوای منو به عدم برسونی؟ ارمیا: _نه! میخوام آسایش داشته باشی. آیه: _همه با هم کمک میکنیم تا همه با هم به آسایش برسیم. ارمیا: _الان میخوای بگم بیا؟ آیه: _هرجا،هر وقت به من نیاز باشه، دوست دارم باشم!منو کنار نذار. ارمیا: _شما نقطه‌ی پرگاری!مگه میشه کنار گذاشته بشی؟ شرایط اینجا سخته. آیه: _سخت‌تر از کرمانشاه؟سخت تر از آق‌قلا؟ ارمیا: _سختی اینجا خیلی فرق داره. آیه: _بچه اونجا نیست؟ ارمیا: _هست آیه: _پس ما هم میتونیم تحمل کنیم! بیایم؟ ارمیا: _نیروهای کمکی هست. اگه نیاز بود میگم بیا. آیه: _تو کی میای؟ ارمیا: _هر وقت تموم بشه. آیه: _چکار میکنید اونجا؟ ارمیا: _خونه ها تا سقف توی گل هستن. تا گل‌ها خشک نشده باید خونه‌ها رو تخلیه کنیم. آیه: _چیزی از وسایل مردم سالم مونده؟ ارمیا: _باید میدیدی اینجا رو. قابلمه، سماور، لپ تاپ، همه چیز مچاله شده از فشار گِل‌ها. یک فرش دوازده متری رو بیست، بیست و پنج نفره بلند میکنن میبرن بیرون. براشون هیچی نمونده جز همین چهار دیواری که اگه دست نجنبونیم و گل‌ها خشک بشه، همونم ندارن. آیه: _خدا خیرتون بده...مواظب خودت باش. ارمیا:_تو هم مواظب خودت و دخترم باش. آیه: _باشه.خداحافظ ارمیا:_خداحافظت عزیزم. ************ چهارده روز بعد بود که ارمیا بازگشت. حاج علی دستانش را فشرد و در آغوشش گرفت: _خسته نباشی مومن خدا! ارمیا خندید: _مونده نباشی مرد خدا! زینب سادات به آغوشش رفت ، و آیه به یاد ارمیای از سوریه برگشته افتاد. همان شبی که زینب سادات از خواب بیدار شد و بابا بابا میکرد. همان شب که اولین بار بود که در خانه ماند... زینب سادات که در آغوش پدر به خواب رفت. ارمیا از جمع عذرخواهی کرد و به اتاق رفت. خیلی بیشتر از خیلی خسته بود. خدارا شکر کرد که آینده، پنجشنبه و جمعه است و میتواند استراحت کند. پاهایش دو روز از بس داخل پوتین و چکمه بود،...... •°•ادامه دارد...... •°•نویسنده؛ سَنیه منصوری •°• https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5 ⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⵿〬 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬🇮🇷 ⵿〬⸽⵿〬 ⵿〬🇮🇷⸽⵿〬 ⵿〬〬⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽⸽ٜ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🥀سلام 🖤دوباره حادثه 🖤دوباره شیراز 🖤دوباره حادثه تروریستی امشب درب ورودی حرم احمدبن‌موسی علیه‌السلام فعلا باعث مجروح شدن ۷ نفر از عزیزانمون شده 😭۷نفر مجروح 😭یک نفر شهید
الان بزنید شبکه خبر😭😭
🖤شاه‌چراغ🖤 😭😭 ایران تسلیت
🚨آخرین اخبار حمله تروریستی حرم مطهر شاهچراغ 📌این حادثه تروریستی در حوالی ساعت ۱۹۰۰ رخ داده است 📌 یک شهید 📌 ۵ نفر زخمی 📌 یک نفر تروریست دستگیر شده است 📌 داعش مسئولیت این حمله تروریستی را برعهده گرفته است
⚫️⚫️ چادر خونین⚫️⚫️ چادر خونین یکی از مجروحان حمله تروریستی شاهچراغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمانده سپاه استان فارس: تروریستِ دستگیرشده یک اسلحه و ۸ خشاب همراه داشته است
شهادت عزیزانمون در حادثه تروریستی رو تسلیت عرض میکنم. نتیجه ترک فعل‌های قوه قضائیه و مماشات های بی‌قاعده را باید کف میدان، با خون عزیزانمان شاهد باشیم. البته سر قوه قضائیه فعلا شلوغ است و درگیر فکر کردن هستند که با پرونده های قاتلین شهدای امنیت در طی یکسال گذشته، چه کند!؟ بالاخره تصمیم سختي است که تکلیف محاکمه اراذل و اوباش و قتله ی شهدای امنیت زودتر مشخص شود.