۲۲ خرداد ۱۴۰۳
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
❤️رمان شماره👈صــد و هفــــــده🥺
💜اسم رمان؟ #آخرین_غسل
💚نویسنده؟ neiynava_313(نام کاربری پیج اینستاگرام)
💙چند قسمت؛ ۶ قسمت
با ما همـــراه باشیـــــن 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
📌مقدمه رمان #آخرین_غسل
🌀یه رمان کاملا واقعی در مورد غسالخونه و غسل کسانی که #کاشت_ناخن دارند
🌀رمان بسیار تکان دهنده هست از یه خانم که کارش غسل دادن میّتها هست.
🌀همین رمان برای رزق و روزی من و شما کافیه
💔لطفا اگر طاقت ندارید ، نخونید و نبینید !!
تو رو خدا حلال کنید اگر مطلب ناراحت کننده بود 😔😢
فقط خواهش من اینه این مطلب رو برای کسانی که ناخن کاشتند ، ارسال کنین
شاید یکی ، فقط یکی ، به خودش بیاد
خدا عاقبت همه مونرو ختم بخیر کنه
شب اول قبر واقعا تنهاییم
خودمونیم و اعمالمون
همه باهم برای عاقبت بخیری هم دعا کنیم
💚الهی و ربی من لی غیرک😭🤲
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
❤️رمان شماره👈صــد و هفــــــده🥺 💜اسم رمان؟ #آخرین_غسل 💚نویسنده؟ neiynava_313(نام کاربری پیج این
✨قسمت ۱ تا ۶ (اول تا اخر رمان)👇👇
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا عاقبت همه مونرو ختم بخیر کنه
شب اول قبر واقعا تنهاییم
خودمونیم و اعمالمون
همه باهم برای عاقبت بخیری هم دعا کنیم
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
✸بنـــــــام خــــــدای بینـــــــا و شنـــــــــوا✸
🚿رمان واقعی، کوتاه و تلنگری
🚿 #آخرین_غسل
✍قسمت ۱
پیامک اومد...
📲کجایی خونه ای کارت دارم فلانیم!
برات زحمتی دارم میخوام باشی ...بدمش دست تو.. که خیالم راحت باشه تموم کارهای غسلشو انجام میدی حداقل غسل اخرش درست باشه
اینو که بهم گفت کمی شک کردم!
ولی چیزی نگفتم تاخودمو رسوندم غسالخونه...
جواب پیامکش رو دادم و رفتم غسالخونه
یه لحظه حس کردم سالن عروسی اومدم اشتباهی!
اکثرشون کم حجاب بودن😔
ولی من غساله این انتظار رو داشتم حداقل در غسالخونه کمی به خودمون بیایم یه لحظه فکر کنیم که بابا اخر این دنیا مر..گه!
چرا از دستور خدا سرپیچی میکنیم!؟
ما که اول اخر همه مون باید از اینجا رد بشیم پس چرا اماده نیستیم!
هیچی نگفتم و وارد سالن شدن
اومد بغل کرد و دم گوشم گفت
_حواست بهش باشه تورخدا جوونه
زندگی نکرد زهرا ....
گفتم :_شرط من اینه هیچکس دورم نباشه تا بتونم کارم رو درست و تمیز انجام بدم
دیدم چندتا خانم گفتن نه ما کاری بهت نداریم فقط میخوایم نگاه کنیم!
گفتم :_سینماس!!!! الان من چطور تن میت رو جلوی شما عریان کنم؟
یه لحظه چشمم به دستش خورد که از کاور زده بود بیرون....
🪣ادامه دارد...
✸نویسنده: neiynava_313
✷از راوی این روایات، #اجازه انتشار گرفتم.
✸لطفا با رعایت #شرط_سنی، مطالعه کنید (کودکان مطالعه نکنند)
✷کپی #فقط با ادرس صفحه اینستاگرام و عکس رمان
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا از دستور خدا سرپیچی میکنیم!؟
ما که اول اخر همه مون باید از اینجا رد بشیم پس چرا اماده نیستیم!
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
✸بنـــــــام خــــــدای بینـــــــا و شنـــــــــوا✸
🚿رمان واقعی، کوتاه و تلنگری
🚿 #آخرین_غسل
✍قسمت ۲
🥺کاشت ناخن مصنوعی داشت
تازه فهمیدم چرا بهم گفت حداقل غسل اخرش درست انجام بشه...
گفتم کاشت داره؟؟؟؟!!!
دیدم خانم های همراهش گفتن
_اره... مگه چه اشکالی داره!
یه لحظه نگاهم به دست هاشون افتاد دیدم خودشون هم کاشت دارن😔
بعد از اینکه خانمهای همراه رفتن بیرون
گفتم بچهها صفر تا صدمون رو باید برای این جنازه بزاریم تموم سعیمون باید کنیم کاشت ناخنها رو در بیاریم.
یکی از بچه ها گفت:
_دیدی برای خانوادهاش هیچ اهمیتی نداشت!
گفتم :_ولشون کن غیبتشون نکنیم برای من و تو که مهمه ! پس به وظیفمون عمل کنیم کار به کسی نداشته باشیم.
گفتم
_هیچی اشکال اینه کسی که کاشت داره تو غسل حیض و جُنُبش مونده، یعنی تموم غسلهاش به گردنشه! و منم اگه این کاشت ناخن در نیارم با همین بدن میره اون دنیا! شما که دلتون نمیخواد جنازه تون اینجور دفن بشه
گفت:_ وا خانم مگه میشه نه درش نیارید بزارید بمونه
گفتم :_باشه پس جای من اینجا نیست
خودتون غسلش بدید ... اگه من میخوام غسل بدم نمیزارم حقی به گردنم بمونه، و ممنون میشم شما سالن رو ترک کنید
الله اکبر
🪣ادامه دارد ...
✸نویسنده: neiynava_313
✷از راوی این روایات، #اجازه انتشار گرفتم.
✸لطفا با رعایت #شرط_سنی، مطالعه کنید (کودکان مطالعه نکنند)
✷کپی #فقط با ادرس صفحه اینستاگرام و عکس رمان
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
۲۲ خرداد ۱۴۰۳