eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
236 ویدیو
37 فایل
💚 #الهی‌به‌دماءشهدائناعجل‌لولیک‌الفرج . . . . 🤍ن‍اشناسم‍ون https://harfeto.timefriend.net/17350393203337 ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف . . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۴♡ درحال‌بارگذاری...
مشاهده در ایتا
دانلود
✨اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوبَتِکْ✨ 💠چله حدیث کسا💠 روز 4⃣1⃣ دوشنبه یازدهم تیر ماه https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
📲دفاع همچنان باقیستـ....💻 تا ۹_شب 👉 وقت هست هر چقدر میخواید تعداد صلوات رو بفرستید بگید😊 🇮🇷ثواب صلوات امروز شهید مدافع حرم شهید مجید قربان خانی🇮🇷 بسم الله...😍✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات نیس. هدیه صلوات هست هر روز جدا برای به شهید😊
خداروشکر 🌸
اگر شهید نشوم میمیرم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلاعاتی خیلی اندک از شهید بزرگوار مدافع حرم 🌷شهید مجید قربان خانی 🌷 👇در حد بضاعت👇
😢تا می‌خواهیم برای مجید گریه کنیم، خنده‌مان می‌گیرد 😅 داداش مجید شیرینی خانه است. شیرینی محله، حتی آوردن اسمش همه را می‌خنداند. اشک‌هایشان را خشک می‌کند تا دوباره دورهم شیرین‌کاری‌های مجید را مرور کنند. ❤️عطیه خواهر مجید درباره شوخ‌طبعی مجید می‌گوید:❤️ «نبودن مجید خیلی سخت است؛ اما مجید کاری با ما کرده که تا از دوری و نبودنش بغض می‌کنیم و گریه می‌کنیم یاد شیطنت‌ها و شوخی‌هایش می‌افتیم و دوباره یکدل سیر می‌خندیم.😊 مجید کارهای جدی‌اش هم خنده‌دار بود. از مجید فیلمی داریم که هم‌زمان که با موبایلش بازی می‌کند برای هم‌رزم‌هایش که هنوز زنده‌اند روضه‌های بعد از شهادتشان را می‌خواند. همه یکدل سیر می‌خندند و مجید برای همه روضه می‌خواند و شوخی می‌کند؛ اما آخرش اعصابش به هم می‌ریزد. 😢 مجید شب‌ها دیروقت می‌آمد وقتی می‌دید من خوابم محکم با پشت دست روی پیشانی من می‌زد و بیدار می‌کرد. این شوخی‌ها را با خودش همه‌جا هم می‌برد. مثلاً وقتی در کوچه دعوا می‌شد و می‌دید پلیس آمده. لپ طرفین دعوا را می‌کشید. لپ پلیس را هم می‌کشید و غائله را ختم می‌کرد. یک‌بار وقتی دید دعوا شده شیشه قلیانش را آورد و محکم توی سرش خورد کرد همه که نگاهش کردند خندید. همین قصه را تمام کرد و دعوا تمام شد. هرروز که از کنار مغازه‌ها رد می‌شد با همه شوخی می‌کرد حالا که نیست. همه به ما می‌گویند «هنوز چشمشان به کوچه است که بیاید و یک تیکه‌ای بیندازد تا خستگی‌شان در برود.»😔 منبع: https://www.mehrnews.com/news/3718885/ 🌷 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🍃😭روضه حضرت زینب مجید را زیرورو می‌کند😭🍃 مجید قهوه‌خانه☕️ داشت. برای قهوه‌خانه‌اش هم همیشه نان بربری می‌گرفت تا 🍪«مجید بربری»🍪 لقب بامزه‌ای باشد که هنوز شنیدنش لبخند را یاد بقیه بیندازد. بارها هم کنار نانوایی می ایستاد و برای کسانی که می دانست . نان می خرید و دستشان می رساند.  قهوه‌خانه‌ای که به گفته پدر مجید تعداد زیادی از دوستان و همرزمان مجید آنجا رفت‌وآمد داشتند که حالا خیلی‌هایشان هم شهید شدند: 🌟«یکی از دوستان مجید که بعدها هم‌رزمش شد در این قهوه‌خانه رفت‌وآمد داشت. یک‌شب مجید را خودشان می‌برد که اتفاقاً خودش در آنجا بود. بعد آنجا در مورد 🌷مدافعان حرم و ناامنی‌های سوریه و حرم حضرت زینب🌷 می‌خوانند و مجید آن‌قدر سینه می‌زند😫 و گریه می‌کند 😭که حالش بد می‌شود. وقتی بالای سرش می‌روند. می‌گوید: ✨«مگر من مرده‌ام که حرم حضرت زینب درخطر باشد. من هر طور شده می‌روم.»✨ از همان شب تصمیم می‌گیرد که برود.» منبع: https://www.mehrnews.com/news/3718885/ 👀 👣 https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5