eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.2هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
یادت نـره ها هــر هفته با چنین هشتڪ دلبری با مــا همــراه باشید😍😍 #‌هزار_سے_سے_امیدواری با مــا با
🍻🌿 🌿 😎•| #خندیشه |•😎 امــروز اینجــ👀ــــا بــا #هـــزار_سے_سے_امیدواری همــراهمـون باشید☺️ و دقــیقـــا هـــزار برابر امیـداور شـویـ😌ــد💪 اینڪه آدم یـهـ جـوون حزب اللهے انقلابے ببینــهـ و بفهــمهـ واااااای چــقد ایشون موفقـهـ☺️ خیلے لذت بشخـهـ😌 ایــن یعنے فرد مورد نظر از دو بازوی💪 #علم و #معنویت استفاده در حد اعلا استفاده ڪرده علمے ڪه با تلاش و پشڪار و بلند همتے و دویدن بهش رسیده و #معنویتے ڪه برڪت علمش بوده، برڪت تلاش و پشتڪارش بوده و اونــوووو دقیقاااا هزار برابر ڪرده😉 اینڪه تڪیه ڪنے به خودت و خدای خودت💪 آینده ای رو مےسازه ڪه الان تصورش مےڪنید🎓 یادت نـره تو #بهتـرین مخلوق خدایے پــس #بهترین آینده رو برای خودت اول #تصور ڪن بعد #باورش_ڪن و بعد بروووو ڪه #بســازیـــش💪 #جوان #آینده #بهترین_خودت_باش☺️ #خندیشه پنجـره ای رو بـه آینده🖼 •|🎈|• @asheghaneh_halal 🍻🌿 🌿
🕊🍃 🍃 #شهید_زنده 🔻| سردار قاسم سلیمانے تنهـا ایرانے در فهرست متفڪران برتر فارن پالیسے در حوزهـ دفاعی-امنیتی.. 🔹| نام ژنرال ایرانے در صدر فهرست حوزه امنیتی-دفاعی در ادیشن مخصوص دهمین سال انتشار لیست موسوم به Global Thinker قرار دارد. به نوشته فارن پالیسی قاسم سلیمانے دو دهه است ڪه تلاش‌های نظامی مخفیانه ایران را از یمن تا سوریه و عراق را انجام داده و تا به این حد بزرگ نبوده است. 🔹| وی همچنین تبدیل به پاسخگوی تهدیدات ترامپ شده است ڪه در ژوئیه ۲۰۱۸ به آمریڪا هشدار داد که ما در جایی ڪه تصور نمے‌ڪنید، نزدیڪ شماییم و آماده{نبرد}! #سردار_دلهـا😍🍃 🍃 @Asheghaneh_halal 🕊🍃
#قائمانه همہ ے شهر بہ تبلیغ ڪسےمشغول استـــ📢 جاے نام تو در ایـــــن شور و هیاهو خالیستـ🔎 وعده ے آمدنت زود فراموش شد و ....😔 سرمان گرم بہ هر دغدغہ ے پوشالیستـ⛏ #السلام‌علیڪ‌یاقائم‌آل‌محمد #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج #سہ_شنبہ_هاے_جمڪرانے ::💠:: @asheghaneh_halal‌
🇮🇷🍃 🍃 #ایرانیشو خـریـد🛍ڪالاے خارجے=بےڪارے کارگر ایرانے👷 بـا خرید ڪالاے ایرانے دم عید🗓بہ ڪارگراݧ ایــــــــ🇮🇷ــــرانے عیدے🎁دهیم...😉 #عیدے_ده_تا_عیدے_گیرے😜😎 #ایرانےبخریم✌️ {👇ოムde ɨŋ ɨraŋ🇮🇷} (🛍) @asheghaneh_halal
🌹🍃 🍃 ⃣ 💠همون که بدترین توهین ها و تهمت هارو بهش میزنن درحالیکه حتی یه جمله هم راجع بهش اطلاع ندارن.و اون میشنوه و تحمل میکنه و همچنان لبخند"آقایی"...؟ 💠همون که مظلومیت "علی"ها رو به ارث برده؟ 💠کدوم سیاست مداری تو دنیا بچه هاش اینقد سالم وپاکن؟جالبه حتی مردم نمیدونن چندتا بچه داره،چی ان،اسماشون چیه؟ 💠همون که "پاکترین"آدما ،جونشونو کف دست گرفتن و فداش شدن. 💠همون که از پست ترین مفتی های وهابی و بی ادب ترین رئیس جمهورهای غربی،تا بدترین آدمای روزگار دشمن خونی شن. 💠همون که واسه بدحجابا گفت:او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟نقص او ظاهر است. نقصهای من باطن است. با این رفتارش خیلیا محجبه شدن. 💠سلامـتیش صلوات بفرستید. تمام✋ . . . 🍃 @asheghaneh_halal 🌹🍃
🍃💍 ○•°‌‌ #همسفرانه ○•° )•☺️•( گرچه افسانه بُوَد )•😋•( باعثِ شیرینےِ خواب )•😀•( خوابِ ما سوخت )•😍•( ز شیرینےِ افسانۀ عشق #صائب_تبریزے |✍ @asheghaneh_halal 🍃💍
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [🙈]اَس دست مامانے فَلال تلدم [☹️]مےخوات تَپو منو بسوله [😢]من نوموخام تپوم تمیسِه (😇)فسقل جان پتو رو بده مامانے (😉)تمیــز تر میشه خب (😅)به ڪسے هم نمیدم پتوتو استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_شصت_وچهار ♡﷽♡ با کمی تعلل و تردید نزدیک ماشین شدم بسم اللهی گفتم
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ دنده را عوض میکند و میگوید:اهل موسیقی هستید؟ دکتر آیین کاش حرف نزنی بگذاری در سکوت کمی استراحت کنم! ناچار میگویم:نه خیلی... _چرا؟ _تمرکزمو بهم میزنه...اعصابمو ضعیف میکنه یه جورایی خیلی بی اعصاب میشم وقتی خیلی موسیقی گوش میدم. شما که خودتون تخصص مغز و اعصاب دارید بهتر میدونید تاثیراتشو لبهایش کج میشود و میگوید:اگه همه ی ما به دانسته هامون عمل میکردیم دنیا گلستون میشد. خب این خوب بود که بالاخره من یک کالم حرف حساب از این مرد شنیدم. _بله همینطوره که میفرمایید. دوباره سکوتی بینمان برقرار میشود و من حواسم میرود پی این عطر پیچیده در این فضا. خیلی آشناست و خیلی دور.خدایا خدایا خدایا کجا!؟ این عطر برای کجاست؟ صدایش را میشنوم که میگوید: رسیدیم خانم کم حرف. سر بلند میکنم و محوطه فرودگاه امام را میبینم. _خیلی ممنونم آقای دکتر. پیاده میشوم و در همان حین تماس دریافتی از ابوذر را پاسخ میدهم: _سلام داداش _سلام ...کجایی تو؟ شرمنده لب میگزم و میگویم: تو رو خدا شرمنده داداشی برام یه کاری پیش اومده نمیتونم بیام. صدای عصبی اش را میشنوم: آیه باز تو جای اینو اون شیفت واس تادی؟ _نه شیفت نیستم راستش به یکی یه قولی دادم فکر کنم تا حدود ساعت نه و نیم بتونم برسم خونه. _از دست تو آیه... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_شصت_وپنج ♡﷽♡ دنده را عوض میکند و میگوید:اهل موسیقی هستید؟ دکتر آی
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ صدای زهرا را میشنوم که گوشی را ابوذر میگیرد و بعد بی سلام با صدای بلندی میگوید: آیـــه خیلی نامردی! _علیک سلام عروس بغ کرده میگوید:سلام ... واسه چی نمیای؟ _عزیزم دلم من شرمنده...به خدا یه کار یهویی پیش اومد.جبران میکنم... با همان لحن ناراحت میگوید:تلافی میکنم بدجنس _ناسلامتی من خواهر شوهرما!من بد جنس نباشم کی باشه. _لوس...مواظب خودت باش.کاری نداری؟ _نه عزیز دلم.بازم شرمنده _دشمنت شرمنده... گوشی را دوباره به ابوذر میدهد و ابوذر برای آخرین بار میگوید:واقعا نمیشه بیای؟ _نه ابو جان نمیشه قربونت برم. من شرمنده ... خداحافظی میکند و گوشی را قطع میکنم. کمی سردم میشود. دوباره بو میکشم.در کمال تعجب میبینم که آن عطر و بو مخصوص ماشین نبود... گویی در فضای همینجا تولید میشود! دکتر آیین که ماشین را پارک کرده کنارم می ایستد و به درب ورودی اشاره میکند. این عطر مجهول و در عین حال آشنا اعصابم را خورد کرده است. کمی چشم میچرخانم و شهرزاد آتل به پا را پیدا میکنم که کنار دکتر والا ایستاده وبا هیجان برایم دست تکان میدهد. با لبخند سراغش میروم.کنارش که میرسم بی مقدمه در آغوشم میگیرد و با صدای جیغ جیغویش میگوید: وای مرسی آیه که اومدی... خیلی میخوامت اصلا چاکر خواتم اساسی مخلصتم حسابی چش مایی آبجی! با تعجب نگاهش میکنم که دکتر والا میخندد و میگوید: چند تا اصطلاح امروز یاد گرفته همه رو داره پشت سر هم ردیف میکنه عمق ارادتشو برسونه. دسته ای از موهای سرکشش را به داخل روسری اش هول میدهد و میگوید: خوشت اومد؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_شصت_وشش ♡﷽♡ صدای زهرا را میشنوم که گوشی را ابوذر میگیرد و بعد بی
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ خندان میگویم: خیلی ! دکتر آیین کنار پدرش می ایستد و میپرسد:کی میاد؟ دکتر والا نگاهی به ساعتش می اندازد و میگوید:فکر کنم یه ربع دیگه باید بشینه. بعد کمک میکند تا شهرزاد از جایش بلند شود. دستهای شهرزاد را میگیرم و میگویم: شما با دکتر والا برید من و شهرزاد هم پشتتون میایم. باشه ای میگوید و همراه آقا آیینش جلو راه می افتد و شهرزاد ذوق زده میگوید: وای آیه مامان اینقدری دوست داشت ببینتت. نمیدونم چرا ولی خیلی اسمتو دوست داره با غرور میگویم: اصلا همه چیز من دوست داشتنیه! مشتی به بازویم میزند،میگویم:میدونن پات اینجوری شده؟ _اوهوم...گفتم که اومد و اینطور دیدتم سکته نکنه! _از بس شیطونی دیگه. به پشت شیشه های سالن انتظار رسیدیم و شهرزاد بی صبرانه به پله های برقی نگاه میکند و من بی آنکه خودم بخواهم فکرم درگیر عطر پیچیده در این فضااست.لحظه ای می اندیشم نکند حواس بویاییم دچار مشکل شده؟ یک جوری شده ام. یک استرس عجیب که نمیدانم از چیست! حواس پرتم را شهرزاد با صدای بلندش سرجایش می آورد: اوناهاش ...اوناهاش اومد... نگاهم میرود سمت صدر پله برقی. انگشت اشاره شهرزاد خانم جا افتاده و زیبایی را نشان میدهد. خیره اش میشوم.بومی آید! او نیز شهرزاد را پیدا میکند و دست تکان میدهد.بو می آید!!! خیره اش میشوم.دسته ای ازموهای بلوند و تقریبا کوتاهش از روسری اش بیرون زده و آن عینک فرم مشکی شیک روی چشمهایش زیبایی صورتش را دو چندان کرده! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🍃🍒 (31) 97/12/13 دوشنبـــــه 😍 🍃🍒
🍃بسم رب المهــ💚ــدی🍃