[• #ویتامینه ღ •]
یڪے از ڪارهایے
ڪہ بسیار در یادگیرے
مهارتهاے زندگے و نیز تقویت
روابط زن و شوهر اثر دارد مطالعہ
ڪتابهاے مربوط بہ تفاوتهاے روانشناسے
زن و مرد است دلیل بسیارے از بگومگوها
و مشاجرات لفظے همسران عدم
شناخت این تفاوتهاست. با
شناخت تفاوتهاے یڪدیگر
و یادگیرے مهارتهاے
رفتار با همسر،
لذت زندگے
را بچشید.
#همدیگہروبشناسید😉👌
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•🍹•] @asheghaneh_halal
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°°💚°°
#طلبگی
•|• ولایت همان #باطن دین است.
سیر و سلوک یعنے حرکت در مراتب ولایت
اســتـاد فــیاض بــخـش
#باولایتتاشهــادتهـمرهیم💪
#مابہراهمرتضےجانمےدهیم ✋
•• @asheghaneh_halal ••
°°💚°°
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🕊🍃 #چفیه | #خادمانه |ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓ ❣| مصطفے ردانےپور ارسال تعـداد #صلوات
🍃🕊🍃
#چفیه | #خادمانه
هر وقت که مادر برای سرو سامان دادن پسرش نقشه ای می کشید و او را در خلوتی به کنار می کشید می شنید که مصطفی می گوید :بچه های مردم تکه پاره شدن ،افتادن گوشه کنار بیابون ها ،اون وقت شما می گین کارهاتو ول کن بیا زن بگیر ! با همه این اوصاف شنیده بود.
امام (ره ) گفته اند با همسرهای شهدا ازدواج کنید. مادر هم که دست بردار نبود و تو گوشش می خواند که وقت زن گرفتنت شده. بالاخره راضی شد و مادر و خواهرش را فرستاد بروند خواستگاری.
بهشان نگفته بود که این خانم همسر شهید است. ایشان همه خواستگارها را رد می کرد، مصطفی را هم رد کرد.
مصطفی پیغام فرستاد امام (ره ) گفتن : «با همسرهای شهدا ازدواج کنید » باز هم قبول نکرد او می خواست تا مراسم سال همسر شهیدش صبر کند.
دوباره مصطفی پیغام فرستاد که شما سید هستید می خواهم داماد حضرت زهرا (س) باشم. دیگر نتوانست حرفی بزند . جوابش مثبت بود .
امام خطبه عقدشان را خواند. مصطفی گفت : «آقا ما را نصیحت کنید »
امام (ره) به عروس نگاهی کرد و گفت: « از خدا می خواهم که به شما صبر بدهد.»😔💔
هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇
|❤️| @asheghaneh_halal
🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #شهید_زنده •]
°| اطعام عید غدیـر💚
°| پیشنهـاد ویژه دانلـود☝️
•✨• #عیدولایـت
•✨• #استادرفیعے
ـشھید اند،امـا زندھ😌👇
[•🕊•] @asheghaneh_halal
👗👑
#همسفرانه
با یڪـ نگاه تـــو
رنگمــ پـریده است••🤕
قــربانــ آن شــومـ
کهـ تــــو را آفریده اســتـ ••😍
👗👑 @asheghaneh_halal
🐝°•| #نےنے_شو |•°🐝
شلام😃
دالم حوابہ یہ
دختَل ڪوچولو لو میبینم😴
اینگَده نازه ته نگو!
سَبیهه فِلسته هاست😌
شولَتیَم پوسیده
اونم اینگالے حوابه سبییهه
منم هست خوسجِل و ناز😍
عزیز دلم!
اون خانوم ڪوچولو
هم شبیهه خودت یه فرشتہ است☺️
اسمشم حسنا اس،
حسنا عــــ🎀ـاشقانههایحلال
شبیهه خودت که اینقدر ناز و
معصومی فرشته کوچولوی
عاشقانه ها هم ناز و معصومهِ!😘
#تقدیمےازخالہوعمہها:
#ریحانہسـ💚ـادات(متن)
#فــ❤️ــاطمہبآنـو(خوشگلسازے)
#بہحسنآجآن🍼
استودیو نےنےشو
آب قنـــــــــــــــ🍭ــــــد فراموش نشه👶👇
°🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_چـهـارم «تویی که نمے شناختمت» این گــــل پــر پـــــر از کجا آمده
🍃🎀
#عشقینه
#عارفانه💚
#قسمت_پنجم
یکے از همرزمانش میگفت:در لحظه ی
شهـادت
ترکشے به پهلویش اصابــت کرد. وقتے به زمین
افتاد ازما خواست اورا بلند کنیــم.
وقتے روے پایش ایستاد رو به سمت کربلا دستـش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان
جارے کرد : (السلام علیک یاابا عبدالله)
بعد هم به همان حالت به دیدار ارباب بے کفن خود رفت. براے همین دستش هنوز به شانه ے
ادب بر سینہ اش قرار دارد!
براے من عجیب بود. چرا طلّاب علوم دینے وشاگـردان استاد، که معمولا انسان هاے صبور هستند در فراق این دوست ،طاقت از کف داده اند!؟
پیکر شہــید را داخل قبر گذاشتند ولحد راچیدند.
شخصے کہ آخریـن لحد را گذاشت، وبیرون آمد، رنگش پریده بود!
پرسیدم:چیزے شده؟!
گفت:وقتے آخرین سنگ را عوض کردم ناگهان بوے عطر فضای قبر را پر کرد. باور کنید باهمہ ی
عطـرهاے دنیایے فرق داشـت!
امروز مراسم ختم این شہـید است . رفقا گفته اند
:خود استاد حق شناس در مراسم حضور می یابند! فراق این جوان براے استاد بسیار سخت بود.
من در اطراف درب مسجـد امین الدوله ایستادم.
می خواستم به همراه استاد وارد مسجد شوم. دقایقے بعد این مرد خدا از پیچ کوچہ عبور کرد وبه همراه چندتن از شاگردان به مسجد نزدیک شد.
این پیر اهل دل در جلوے درب مسجد سرشان
را بالا آوردند ونگاهے به اطرافیان کردند.
بعد باحالتے نالان و افسرده گفتند: آه آه، آقاجان ... دوباره، آهے از سر حسرت کشیدند و فرمودند:(بروید در این تہران بگردیدو ببینید کسے مانند این احمد آقا پیدا مے کنید؟!)
...شب موقع نماز فرا رسید. درشبہاے دوشنبه وغروب جمعہ ایشان مجلس موعظه داشتند.
یک صندلے برایشان مےگذاشتند واین مرد وارسته
مشغول صحبت می شد.
آن شب بین دونماز سخنرانے نداشتند،اما ازجا بلند شدندو روے صندلے قرار گرفتند.
بعد شروع به صحبت کردند. موضوع صحبت ایشان به همین شہـید مربوط می شد.
در اواخر سخنان خود دوباره آهے از سرحسرت
در فراق این شہید کشـیدند.
بعد در عظمت این شہـید فرمودند:(این شہید را دیشب در عالــم رویا دیدم. از احمد پرسیـدم چہ خبر؟
به من فــرمود: تمام مطـالـبے که (از برزخ و...) مے گویند حق است. ازشب اول قبر وسوال و...اما من را بےحســاب وکتـاب بردند.
بعد مکثے کردند و فرمودند...
#ادامہدارد
بہ قلــم🖊:
گروهفرهنگےشهیدابراهیمهادے
#ڪپےبدونذڪرمنبعوڪسباجازهاز
#انتشاراتشرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🎀