eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.4هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
°|🌹🍃🌹|° #همسفرانه 🌹|° آقا مرتضی دهم دی‌ماه ۹۴ اعزام ‌شد و ۱۱ روز بعد در ۲۱ دی‌ماه به شهادت ‌رسید. 😐|° آقا مرتضی کسی نبود که در موضوع دفاع از حرم ساکت بماند و کاری نکند. باید خیلی وقت پیش می‌رفت منتهی مشکلاتی برای‌مان پیش آمد که رفتنش را به تأخیر انداخت و به محض رفع آن مشکل، پیگیر شد و عاقبت هم اعزام گرفت. 😢|° دلش دیگر طاقت ماندن نداشت. یکی از دوستانش به نام سید حبیب موسوی در سوریه مجروح شده بود. آقا مرتضی هم و غمش شده بود آقا حبیب و خیلی به او سرمی‌زد. 😔|° من اینها را که می‌دیدم می‌فهمیدم که خودش هم میل رفتن دارد. منتها به او می‌گفتم دست تنها با این دو تا بچه کوچک چه کار کنم، اما آقا مرتضی تصمیمش را گرفته بود. 💠|° آن وقت‌ها یک‌سالی می‌شد که از مرگ خواهرش می‌گذشت و مادر‌شوهرم به او می‌گفت حداقل بمان تا سالگرد خواهرت بگذرد. می‌خواست با این حرف‌ها مانعش شود، ولی آقا مرتضی ماندنی نبود. به مادرش گفت : اگر نروم فردای قیامت جواب حضرت زینب(س) را چه می‌دهی؟ 🗓|° بالاخره هم دهم دی‌ماه ۹۴ بود که به خانه آمد و گفت امروز اعزام داریم. قبلش هم از اعزام گفته بود، اما این بار رفتنش جدی بود. من ناراحت شدم و گفتم حداقل صبر کن کمی دیرتر برو، اما آقا مرتضی آن‌قدر خوشحال بود که می‌خواست پرواز کند. واقعاً هم پرکشید و رفت... #زندگی_به_سبک_شہــدا 🌷 #به_روایت_همسر_شهید_مرتضی_کریمی_شالی 🕊 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 @Asheghaneh_halal …❣
°|🌹🍃🌹|° 😔…| چون اوایل از رفتن ناگهانی‌اش ناراحت بودم، با شوخی سعی می‌کرد دلم را به دست بیاورد... 🛫…| تا قبل از پرواز، چند مرتبه از فرودگاه تماس گرفت. ☎️…| می‌خواست تلفنی رضایت مرا بگیرد. با اینکه خیلی از دستش عصبانی بودم، زود سلام کرد!! 😄…| مثل همیشه سلامی پرانرژی. وعده می‌داد تا دلم را بدست بیاورد. 🕌…| گفت : «وقتی برگردم، باهم پابوس امام رضا می‌رویم.» 😢…| گفتم : «مرتضی، من مشهد هم نمی‌خواهم. فقط تو را می‌خواهم...» 👌…| سفارش بچه‌ها را کرد. گفتم : «مرتضی، دلم می‌خواهد در یک چادر کوچک، من و تو و بچه‌ها زندگی‌ کنیم، فقط تو را داشته باشم. تجملات و قشنگی‌های زندگی را بدون تو نمی‌خواهم!» 😓…| اما این رفتن خیلی طول نکشید و تنها ۱۱ روز بعد خبر شهادتش را آوردند. 😭…| وقتی رفت به این فکر می‌کردم که طی ۱۳-۱۴ سال بعد از ازدواج شاید یک روز هم زندگی سیر نداشتیم... 🌹…| مرتضی تماماً خودش را وقف انقلاب کرده بود. آموزش، مانور، مأموریت، رزمایش و... آنقدر از او زمان می‌گرفت که زمان بسیار بسیار کمی برایش باقی می‌گذاشت... 🌷 🕊 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 @Asheghaneh_halal ﴾💖﴿