🍃🌸
🌸
#ویتانژی
|• مـــ♡ــوضوع: تلقینِ مثبت•|
سلام یاوران همیشگے☺🍃
حال و احوالتون خوبہ؟😊
خب الحمدالله💚
اونایے هم ڪہ گفتن
حالشون خوب نیس
لطفا تلقین نڪنن!😕✊️
(حالا انگار خودم تاحالا
تلقین نڪردم😁🍃)
خب البتہ ڪہ تلقین ڪردم
اما مثبت!🙄
بزارید یہ داستان براتون بگم👇
یہ روزے یہ دانش آموزے سر ڪلاس
ریاضے خواب میره☹
و وقتے زنگ بہ صدا درمیاد
از خواب بیدار میشہ و
متوجہ دوتا مسئلہ روے تابلو میشہ😧
سریع اونا رو یادداشت میڪنہ و میره خونہ
و روز و شب براے حل ڪردنش
وقت میذاره🙃
یڪے دو روز اول براے جواب
بہ نتیجہاے نرسید😶 اما
پسرڪ دست از تلاش برنداشت
تا اینڪہ بعد از یڪ هفتہ
تونست یڪیش رو حل ڪنہ😃
جواب رو با ذوق بہ مدرسہ برد و
بہ معلم ریاضے نشون داد😇
اما معلم بهــ😲ـــت زده شده بود
چونڪہ اون جلسہے قبل
این دو مسئلہ رو حل ناپذیر
معرفے ڪرده بود!😕
پسرڪ قصہے ما اگر میدونست
اینها حل ناپذیرهستن
شاید براے اونها وقت نمیگذاشت☹
اما چون بھ خودش
#تلقین ڪرده بود ڪه
باید بہ جواب برسہ پس رسید!
ازتون میخوام لحظہ بھ لحظہ
مراقب گفتہ ها، فڪرها و
حرفاے دلتون باشید.
مواظب باشید بھ خودتون
چے میگین؛یہ وقت نگین
چرا زندگے من اینجوریہ؟😖
چون همہ چے دست خودتونہ
ڪہ زندگیتون یہ ویرونہ باشھ
یا یہ ڪلبہ عاشقونه😄🌹
این افڪار ماست(چرا ماست؟!😁)
ڪہ زندگیمون رو جهت میده😉💞
راستے، براے هرڪسے ڪہ
ایمان داره غیرممڪنے
وجود نداره!😊💚
هرروزیڪ فنجان معنویجات همراهِ انرجے👇
•|•💓•|• @asheghaneh_halal
🌸
🍃🌸
🌷🍃
🍃
#چفیه
| #خواهرشھید |
(هو الحَقُّ المُبین)
همیشه روضه شنیده ایم اما #دیدنش هم عالمے دارد↯...
⇦صحنه اول:
محمدرضا از #سوریه تماس گرفته؛
پشت تلفن التماس میڪند:
-مامان!توروخدا دعا ڪن #شهید بشم.
+تو #خالص شو، شھید میشے...
-به خدا دیگه خالص شدم.
دیگه یه ذره ناخالصے تو دلم نیست.
+پس شھید میشے.
-حالا ڪه راضے شدے، دعا ڪن #بی_سر برگردم.
⇦صحنه دوم:
مهمان #معراجشهدا شدیم.
قرار است بدنِ پاره جگرمان را تحویل بگیریم
و وداع ڪنیم. بعد از #چهل روز دلتنگے،
با خودم گفتم محڪم در آغوشش مےگیرم
و التماسش میڪنم سلام و ارادت و دلتنگے مرا
به #سیدالشهدا برساند. اما...
⇜ به سینهاش دست نزن.
⇜نمےشود در آغوشش بگیرے.
⇜صورتش را آرام ببوس و اذیتش نڪن.
⇜به #سرش زیاد دست نزن.
مضطر به روے ماهش نگاه ڪردم و پرسیدم:
#برادر! چه ڪردے با خودت؟!
⇦صحنه سوم:
شب قبل از #تشییع است.
مادر بےتاب شده، قرار ندارد.
دست به دامان شهدای #ڪهفالشهدا شدیم .
مادر با همرزم محمدرضا در ڪهف خلوت ڪرده:
-بگو محمد چطور شھید شد؟
+بگذرید...
-خودش گفت دوست دارد بےسر برگردد.
+همانطور ڪه دوست داشت شد؛ #بی_سر و #اربا_اربا...
⇦صحنه چهارم:
براے بدرقه اش نشسته ایم ڪنار منزل جدیدش
#آرامدرخاڪخفته
بے ترس و بے درد و آرام.
متحیر ایستاده و این پا و آن پا مےڪند،
-پس چرا #تلقین نمیخوانے؟!
-#بازویے نیست ڪه تڪان دهم و تلقین بخوانم...
#حالامیدانیم
⇜اربا اربا یعنےچه
⇜ذبیح یعنے چه،
⇜خَدُّالتَّریب یعنے چه،
⇜شڪستن صورت یعنے چه
| از تو ممنونیم ڪه به اندازه بال مگسے،
درد سیدالشهدا را به ما چشاندے، گواراے وجودت نازنینم.🍃
#آسانوسختِعشقسواڪردنےنبود!
#مانيزمهروقهرتودرهمخريدهايم
#شهیدمحمدرضادهقان
#شهدا_را_یاد_ڪنیم_با_ذڪر_صلوات
🕊 @Asheghaneh_halal 🕊
🍃
🌷🍃