eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
°\💕/° °/ \‌° . . روز عقد هم ، حمید آقا یک آئینه دور فلزی و یک قوطی شیرینی و یک جعبه سیب از باغ‌شان آورد 🍃💑 دو اتاق بیشتر نداشتیم ، یک اتاق آقایان و یک اتاق خانم‌ها بودند ، مراسم خیلی ساده بود ، عاقد و چند نفر از طرف خانواده 🍃🤗 چند نفر از طرف خانواده باکری و چند نفر هم از طرف ما در مراسم بودند ، بعد از عقد همه رفتند 🍃😔 یکی به من گفت فقط یک جفت پوتین مانده گمانم آقا مهدی تنهاست ، رفتم اتاق دیدم تنها نشسته بود 🍃😍 بلند شد سلام کردیم و بعد دوباره نشستیم ، اما خیلی با خجالت ، راستش برای اولین بار بود که مهدی را به خوبی می‌دیدم ،🍃😌 سرش پائین بود ، وقتی همدیگر را نگاه می‌کردیم ، آن یکی سرش را پایین می‌انداخت ،🍃😢 تازه شروع کرده بودیم به حرف زدن ، که حلقه را از جیبش درآورد و جلوی من گذاشت 🍃💍 چند لحظه بعد شاید نیم ساعت نشد درِ خانه به صدا درآمد و آمدند دنبالش ، معذرت‌خواهی کرد و رفت و گفت فردا عازم آبادان هستیم ، اصرار کردم که حداقل برای شام بیاید ، آمد🍃😊 اما از شانس ما برق منطقه رفته بود 🍃😅 با چراغ دورسوز سر سفره همه با هم نشستیم و شام خوردیم و بعد از شام تا کوچه به بدرقه‌اش رفتم .🍃🙏 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal °\💕/°