eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.5هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 پارسال یکی از هم‌کلاسی‌هامون هر دفعه روی تخته‌ی کلاس یه چیزی می‌نوشت: هوالنور، هوالمصور، هوالمحبوب...✨ تا این‌که یه مدت مدام می‌‌نوشت «هوالباقی!» ما هم کاری به کارش نداشتیم یه دفعه که ریاضی داشتیم، یهو دبیر وسط صحبت گفت که: کسی فوت شده؟ ما گفتیم: نه... چه‌طور؟😶 ایشونم جواب داد: آخه هوالباقی رو معمولاً وقتی می‌نویسن که یکی فوت شده!💔😂 - از اون‌موقع هر وقت امتحان داریم یا کارامون سخته روی تخته می‌نویسیم هوالباقی!😁😂 . . •📨• • 707 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 سلام. خوبین خوشین!؟☺️ استاد زبان خارجه، به انگلیسی ازم پرسید اگه یکی تو خیابون به مشکل بخوره چیکار میکنی؟ گفتم: پیپِل‌های دور ورمون رو جمع میکنیم، ازشون هِلپ می‌گیریم😂😂 همین اول ترمی یکی از درسام حذف شد😏 . . •📨• • 708 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 يه سوتي از مادر شوهرم. یه بار که با پدرشوهرم بحث کرد خودشو زد به غش و ضعف که مثلا حالم بده. به شوهرم گفتم برو آب قند درست کن رفت با آب داغ سماور و یک مشت قند، آب قند درست کرد گرفت جلو دهان مادرش، گفت بخور بخور حالت خوب میشه، مادره بنده خدا هم خورد لب و دهنش سوخت یهو پرید و گفت اينم از بچه. من و پدر شوهرم بهم نگاه کردیم و خندیدیم. و نقشه ی مادر ْشوهرم به فنا رفت😂 . . •📨• • 709 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 نزدیکای عروسیم بود هیشکی خونه نبود‌. منم گفتم فرصته بذار لباس عروسمو بپوشم و تمرین کنم کارهارو؛ آقا من داشتم مثلا به مهمونا سلام و احوال پرسی میکردم و... آقا چشتون روز بد نبینه! نگو من غرق کارا بودم، شوهرم کلید داشت قشنگ در رو باز کرده بود داشت منو نگام میکرد...😑🤣 بعدا آنقدر خندید میگفت خیلی منتظر احوال پرسی با مهمون‌ها هستی‌هااا😜 . . •📨• • 710 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 اوایل که میرفتم سرکار با تسبیح و دفترچه یک شیشه آب میرفتم مینشستم موقع که خلوت میشد تسیبح میگرفتم ذکر میگفتم فک میکردم اینجوری میگن واوو چه با ایمانه😌 تا این که یه روز همکارم مسخرم کرد گفت "خانم فلانی با تسیبح و دم و دسگاش اومد الان جلسه قرآن راه میندازه" همه خندیدن از اونجا به بعد دیگ تسبیح دستم نگرفتم سرکارم، ضایع بازی زیاد در آوردم🤣😜 . . •📨• • 711 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 تو فامیل ما، عروس و دامادی رو دعوت کردن برای اولین بار، خونه‌ی برادر داماد.. حالا خانمش برای شام واسه حداقل بیست نفر جمعیت، الویه درست کرده بود با نون باگت😳 و وقتی همه متعجب شده بودن گفت ببخشید برنامه غذایی امشبمون الویه بوده نمیتونستم برناممون رو تغییر بدم..😅 اصلا از وقتی شنیدم مغزم اِرور داد🤐 . . •📨• • 712 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 هر وقت خسته از سر کار میرسم خونه همسرم دوتا چای میریزه میاره. یکیشو پسرم میریزه رو فرش، اون یکی رو هم دخترم اونقدر قند میریزه توش که کف میکنه😏 بعدش میشینم با همسرم چهارنفره گپ میزنیم😌 قشنگ خستگی آدم درمیاد 🥰:-) . . •📨• • 713 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 خونه مامانم تلفنشون زنگ خورد رفتم گوشی و برداشتم گفتم کیه😐😐😐 مادرشوهر خواهرم بود؛ گفتم منم در و باز کنید😂😂😂 من اینور پخش زمین بودم اون اونور! هیشکیم از خنده نمیتونس بیاد گوشی رو بگیره. هیچی دیگه قطع کردیم؛ یساعت بعدش زنگ زد بازم آنقد خندید نتونس حرف بزنه😂😂😂 . . •📨• • 714 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 ما یه مستاجر داشتیم دو سه سالی نشسته بود؛ کل مدت کرایشو اضافه نمیکردیم، بهش فشار نیاد... موقعی که داشت تخلیه میکرد میگفت پول ندارم برم جای دیگه خونه بگیرم تقصیر آقای فلانیه کرایمو اضافه نکرد به اون مبلغ عادت کردم🥺🙄😅 :))) . . •📨• • 715 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 من ۴۶ سالمه؛ سوم ابتدایی بودم برای اولین بار معلم انشا گفت درمورد جنگ فلسطین و اسراییل بنویسید... منم اون موقع روستا بودیم چیزی در موردش نمیدونستم؛ حتی تلوزیونم نداشتیم! منم برداشتم هر چی درود سلام و صلوات بود نثار اسراییل کردم😏 هرچی فش و دشنام بود روانه ی فلسطین😢 کسی چیزی نگفت حتی معلم نمره ۱۸ بهم داد🙄 من تاسالها اسراییل رو دوس میدونستم و فلسطین رو دشمن! نمیونم معلمه مثل من گیج میزد یا طرفدار اسراییل بود هیچی نگفت بهم😌 . . •📨• • 716 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 دو ماهه از دفتر پیشخوان پیام میفرستن که کارت ملیتون آماده‌ست بیاید تحویل بگیرید... منم نمیرم... با اون عکسی که از من گرفتن، با تماس و پیام نمیتونن مجبور کنن که برم بگیرمش مگر اینکه ارتش دخالت کنه😅😌 . . •📨• • 717 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪
•𓆩🥤𓆪• . . •• •• 💬 ما چاقا نمیتونیم پیرهن چارخونه بپوشیم؛ یه بار پوشیدم، بچه با انگشت نشونم میداد و میگفت: مامان! مامان! بقچه رخت خوابِ مادربزرگ دست و پا در آورده!😑😂 . . •📨• • 718 • سوتےِ قابل نشر و بفرستین •📬• @Daricheh_Khadem . . 𓆩خنده‌ڪن‌‌عشق‌نمڪ‌گیرشود𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩🥤𓆪•