🌷🍃
🍃
#چفیه🕊
{📞}از محمد به تمام خواهرانے
ڪه عاشق شهادت هستند..
{😍}اگرمےخواهیدشھید بشوید
{💍}همسر خوب براے شوهرتان و
{👦}مادرے خوب براے فرزندانتان باشید
{✋}آن وقت شھید مےشوید
#شهیدمحمدبلباسے🌷
#اللهمصلعلےمحمدوآلمحمد❤️
•| @asheghaneh_halal |•
🍃
🌷🍃
🎈|• #دردونه •|🎈
⚠️به خاطر خوش آمدن دیگران،
فرزندتان را برخلاف میلش به
آغوش دیگران نفرستید!!🚫
⬅️احساس عجز و خشمی که کودک
احساس می کند تاثیرات جدی و گاهی
ماندگار بر او خواهد گذاشت.
بزرگترین دلیل کتک زدن، گاز گرفتن،
مو کشیدن کودکان نوپا این است که
این راه تنها راهیست که می توانند به
بزرگسالان نشان دهند که از رفتار آنها
خشمگین و عصبانی هستند.
اثر منفی دیگر آن #خجالتی شدن،
سلام ندادن، ترس از بزرگسالان، عدم
تمایل به رفتن به مهمانی یا سلام نکردن
به بزرگسالان است زیرا کودک #اعتماد
خود را به آنها از دست داده است .
#یادداشت_های_تربیتی
#نڪاتتربیتے_ریزوڪاربردے ☺️👇
👶🏻•| @asheghaneh_halal
🎈|• #دردونه •|🎈
⚠️به خاطر خوش آمدن دیگران، فرزندتان را برخلاف میلش به
آغوش دیگران نفرستید!!🚫
⬅️احساس عجز و خشمی که کودک
احساس می کند تاثیرات جدی و گاهی
ماندگار بر او خواهد گذاشت.
بزرگترین دلیل کتک زدن، گاز گرفتن،
مو کشیدن کودکان نوپا این است که
این راه تنها راهیست که می توانند به
بزرگسالان نشان دهند که از رفتار آنها
خشمگین و عصبانی هستند.
اثر منفی دیگر آن #خجالتی شدن،
سلام ندادن، ترس از بزرگسالان، عدم
تمایل به رفتن به مهمانی یا سلام نکردن
به بزرگسالان است زیرا کودک #اعتماد
خود را به آنها از دست داده است .
#یادداشت_های_تربیتی
#نڪاتتربیتے_ریزوڪاربردے ☺️👇
👶🏻•| @asheghaneh_halal
14-HajHoseinYekta(www.rasekhoon.net)_07.mp3
2.56M
🕊🌹
🌹
#ثمینه
#لحظات_شهدایے 😍|•°
°•|📜 ماجراے دختر لهستانے
در جــاده چالوس تا...
°•|☺️ چہ جاهایے که
شهدا دستگیرے ڪردن،
°•|😇 یارڪِشے ڪردن...
#حاج_حسین_یڪتا 🎵|•°
#پیشنهاد_دانلود_شدیدا 💯|•°
🌹 @asheghaneh_halal
🕊🌹
😜•| #خندیشه |•😜
وای خــدای من
تو خـوده خوده جــوڪے😂😂😂
اصلا جوڪا رو از روی تو مےسازن😱
تو چــرا اصلا اون ساعت بیدار
بودی ڪوچولو😱
نڪنه از تــرس خوابت نبرده😁
آخ آدم به تو چــے بگــه
تو ڪلا شتـــر و هم رد دادی😄
از ارتفاعات جــولان
موشڪ فرستادن برات
از تــرست به غلط ڪردن افتادی😂
امتحــانش ضــرر نــداره
اینجوری مــا هم موشڪ
جــدیدمــون #دزفول و رونمایے
جــدی تــر مےڪنیم☺️😁
اگــه موشڪ لازمے ما مشڪلی نداریم
میفرستیم برات اونم نه یه دونه
جــوری میفرستیم ڪه ڪلا محــو بشے داداچ
بــه ڪوری چشم تو جشن
400 سالگیمونم مےگیریم👊👊
بشیــن سرجات ڪمتر هذیون
بگـوووو😂😂😂
#لـــا_ڪــپے😁
#یـــــس_نـــشر☺️
ڪلیک نڪے دچار هذیون میشے👇😄
•|😜|• @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🌷🍃🌷 🍃🕊 🌷 #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بھ نیت: "طلبه شھیـد علےخلیلے" جمع صلوات گذشتھ 🌷 ۱۱۸۰
🕊🍃
🍃
#چفیه | #خادمانه
•• تشیع پیڪر پاڪ شهیدعلےخلیلے...
روز سوم عید...
سال 1393...
#شهید_امربهمعروف_نهےازمنکر..
#شهید_علےخلیلے
@asheghaneh_halal
🍃
🕊🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🕊🍃 🍃 #چفیه | #خادمانه •• تشیع پیڪر پاڪ شهیدعلےخلیلے... روز سوم عید... سال 1393... #شهید_امربهمعر
🌷🍃
🍃
#چفیه | #خادمانه
علےجان؟!
بیا وکمے دل دنیاپسندم را نهےڪنــ😔❤️
آرے نهے..
دوست داشتنت را منکر نمیشوم.. اما
••منڪری میشوم
تا نهےشده ی رفتار و حرف تو باشم..🙂✋🏻
آخـر تو به این
رُکن دیـن معروف بودی...
معروف به
🌸|امر به معروف و نهے از منکر|🌸
راستے!
یادم رفت بگویم..
تو امر به عاشقےڪردن های دل را
هم خوب بلد بودی...!!☺️🍃
نابلد من بودم ڪه جَوِ دنیا زمین گیرم کرده..
💛|..بههوایهمان خُلقوذات..|💛
بـےتوجــه نبودنـت
دستمرامیگیری؟
بغضے راه گلویم رابسته و نمیگذارد لب را زمزمه گر عاشقانه هایت کنم و تو بازهم با لبخندِ معطوفِ سیمایت،حول حالناے دلم میشوی...💔
|این قمه چه داشت که بعد از
سـه سال عذاب،آسمانےات کرد..|
#شهید_امربهمعروف_نهےازمنکر..
#شهید_علےخلیلے
#دست_نوشتهـ✏️]•
#مائده_عالےنژاد
@asheghaneh_halal
🍃
🌷🍃
🌸🍃•)
#قائمانه
هوایتــــــ مےزنــــــــد...
بر سر(•💭•)
دلمـــــــــ دیــــــوانــــــــہ...
مےگردد(•💞•)
چہعطرےدرهوایتـ...
هست(•✨•)
نـــــمــــــیــــدانـــــــــمــــــــ...
نمیدانم(•⁉️•)
#ادرڪنےیامهدے
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#خوشاسرےڪہباتوسامانگیرد
#سہ_شنبہ_هاے_جمڪرانے
🌸🍃•) @asheghaneh_halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃
🍃
#شهید_زنده
📹 ..| انقلابے بودن تا کے؟
⚠️..| خطر معمولے شدن!
#حاج_علیرضاپناهیانـ
#پیشنهاد_دانلود👌
@asheghaneh_halal
🍃
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°🎯| #غربالگرے |🎯°
اینجــا در قلــب اروپـا☝️
#انگــلیس☝️
وای خــدا من با کپسول غذا
درست مےڪننـد😱😱
بــدتــر از ایــنم مگــه هست😱
بچـه هاشون از سطل #زباله
غذا مےخورنــد😱😱😱
فــــرنگـ بــدون سانســـــور🙄👇
📡| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_یک ♡﷽♡ زهرا لبخندی به لب می آورد و ابوذر اینبار میگوید: دارم فکر م
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_دو
♡﷽♡
معنویات و مادیات .... چقدر زیبا از آن تعریف میکرد و چقدر تعادل میان این دو را زیبا ایجاد کرده بود!
و خب زهرا مضاف بر تمام علاقه ای که به این مرد داشت باید عاقلانه جلو میرفت... چقدر ممنون
صداقت مرد روبه رویش بود که آب پاکی را ریخته بود روی دستش!
حالا زهرا بود و انتخابش! اینکه کنار بیاید زندگی کنار این مرد سختی های خاص خودش را دارد!
_____________________
آیه نگاهی به ساعت انداخت و کلافه تکه ای از موزهای حلقه شده را در دهان سامره گذاشت.عقیله و پریناز با صدیقه خانم مادر زهرا گرم گفتگو بودند و بابامحمد و حاج صادق هم از
هر دری سخن میگفتند! حرصش در آمده بود که در آن جمع هرکسی مشغول کاری بودند و او بی کار ثانیه میشمرد!
امیرعلی در آغوش نورا بی تابی میکرد و عباس با نگرانی به پسرکش نگاه میکرد...بلند شد و به
نورا گفت: بده به من اگه اذیتت میکنه
نورا کالفه از جایش بلند میشود و به سمت آشپزخانه میرود و در همان حین میگوید: نمیخوادتو
بشین الان آروم میشه...
سیاوش همسر نورا با اشاره سر میپرسد که چه شده و نورا آرام میگوید:هیچی ...
آیه که رفتار آنها را زیر نظر داشت طاقت نیاورد و از جایش بلند شد و باببخشیدی به آشپز خانه
رفت.... میدانست نورا کلافه شده و نمیتواند خوب بچه را آرام کند!
حدسش درست بود نورا بی حوصله کودک با مزه را تکان میداد و مدام میگفت: خسته نشدی غر
غرو؟؟ آبرو برامون نذاشتی کولی باشی..
آیه از این لحن به خنده می افتد و میگوید: کمکی از دست من بر میاد؟
نورا سمت صدا بر میگردد و با دیدن آیه لبخند خسته ای میزند و میگوید:ممنونم عزیزم ...نه این
آقا پسر عادتشه از بس که لوسه داره دندون در میاره اینجوری میکنه
آیه نزدیک تر شد و گفت: الهی بمیرم خیلی درد میکشه ... حتما تبم داره
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_سه
♡﷽♡
_یکم ...
آغوشش را باز کرد و گفت: میشه بغلش کنم؟
نورا با لبخند خسته ای امیرعلی را در آغوش آیه رها کرد و صدای جیغ امیر علی با این جابه جایی
بلند تر شد.. آیه قدری پشتش را نوازش کرد و در همان حین کودکانه با او حرف میزد ... گویا تاثیر
داشت که کودک آرام شد و بعد به نورا گفت: شربت دفین هیدارمین دارید؟
نورا کمی متعجب گفت: آره داریم چطور
_یه قاشق بیار بده بچه بخوره باعث میشه بخوابه و آروم بشه
نورا من منی کرد که آیه با خنده گفت: نترس از رو شکم دارو تجویز نکردم...خدا قبول کنه پرستار
بخش اطفالم یه چیزی حالیمونه..
نورا میخندد و خوشحال در یخچال را باز میکند و میگوید: واقعا؟ چه خوب ...خدا خیرت بده از
غروب تا حالا یه نفس داره گریه میکنه!
_بچه ها همینجورین حق هم داره گل پسر ... دندون در آوردن واقعا درد داره.
صدای مردانه عباس توجه هر دو را به او جلب میکند: نورا جان مشکلی هست؟
آیه سری تکان میدهد و عباس هم همانطور جوابش را میدهد و بعد نورا درحالی که شربت را در
سرنگی میریزد میگوید: نه داداش تو که میشناسی شازده پسرتو... مثل دخترا نازش زیاده!آیه
جون یه چیزی تجویز کرده امشبه رو آروم میگیره
عباس اخمی کرد و گفت: سرخود چیزی ندی به بچه ...
نورا خندید و گفت: سرخود که نیست آیه خودش پرستاره
عباس ابرویی بالا انداخت و به آیه نگاهی کرد اما آیه خیره به امیرعلی هنوز متعجب بود از چیزی
که شنیده بود این دوست داشتنی کوچک پسر این مرد خشن بود؟
عباس با گفتن: مشکلی بود خبرم کن از آشپز خانه بیرون رفت
و آیه بی مقدمه پرسید: مگه پسر شما نیست؟
نورا میخندد و میگوید: نه بابا من تازه یک ساله ازدواج کردم! امیرعلی خان برادر زاده کولیه منه!
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_سه ♡﷽♡ _یکم ... آغوشش را باز کرد و گفت: میشه بغلش کنم؟ نورا با لبخ
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_چهار
♡﷽♡
آیه متعجب تر از قبل میپرسد: پس مادرش کجاست؟
نورا تلخندی زد و گفت: فوت کرده سر به دنیا آوردن امیرعلی ...
آیه نا خودآگاه آخی میگوید و خیره به چشم های معصوم کوچک امیر علی میگوید: ای جانم... این
کوچولو الان بیشتر از همه به مادرش و بوی آرامش بخش اون نیاز داره
نورا نفسش را بیرون میدهد و میگوید: چی بگم منم تو حکمت خدا موندم!
شربت گویا روی کوچک در آغوش آیه تاثیر گذاشته بود که آرام شده بود و به خواب فرو رفته
بود....
نورا آرام او را از آغوش آیه جدا میکند و میگوید: خدا خیرت بده آیه جان هم خودش اذیت میشد
هم ما!
آیه لبخندی زد و خواست چیزی بگوید که در اتاق زهرا باز شد و اول زهرا بعد ابوذر بیرون آمدند!
آیه خیره به لبخند ابوذر لبخندی زد و زیر لب الهی شکری گفت...او جنس لبخند های برادرش را
خوب میشناخت...
میدانست بعد از امشب هرچه هست تشریفات و است خوشحال بود به همین زودی دختری مثل
زهرا میشد عروس زنی مثل پریناز!
در و تخته جور که میگویند همین است!
آیات فصل هفتم
_مهندس و کارگر آلمانی چه میداند هیات امام حسین و بیمه ی ابولفضل و بیمه ی جون و دست با
وضو یعنی چه؟ ماشین ها را صفرمیفرستم پیش درویش مکانیک تا پیچششان را باز کند و دوباره
با وضو ببندد
با نفس حقش سفت کند پیچها را از سر... ازکارخانه آلمانی اش بپرسی هیچ خاصیتی ندارد اما
وسط جاده و بیابان بچه های گاراژ قیدار خاصیتش را بخواهند یا نخواهند میفهمند اتول هم باید موتورش (صدای هو علی مدد) بدهد و چرخش به عشق بچرخد، گرفتی؟
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
🍃🌺🍃
🍃•| #خادمانه |•🍃
ســلام بـر ڪاربران همیشه
در صحنــه😍😍
شــــب ســرد برفے❄️ و بارونیتون💦 بخــیر😎
#بدون_تعارف_ترین_خادمانه👇👇
برای انجــام تــبادلات ↪️↩️
ڪانال به آدمــین نیازمنــدیم💪💪
لطفا در صورت تمــایل
یــه تُڪ پــا تــشریف بیارید
اینجـــا👇👇👇👇
@yazahra_ebrahim
منتــظرتونیــم😎😎
ببینـیــم چےڪـار مےڪنیدها☝️
•|🍃|• @asheghaneh_halal
🍃🌺🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🌺🍃 🍃•| #خادمانه |•🍃 ســلام بـر ڪاربران همیشه در صحنــه😍😍 شــــب ســرد برفے❄️ و بارونیتون💦 بخــیر
با مــا در راه #مجـازی
همــراه شــوید☺️☺️☺️✊
❣love🍃
#صبحونه
|•☀️•| انعڪاسِ نورِ خورشيدِ
اولِ صبح در چشمانت|•👀•|
خوشبختےام را ترسيم ميڪند!
چشم باز ميڪنے؟|••|
#صباحالخیـــر😊✋
@asheghaneh_halal
❣love🍃
🌸🍃
#پابوس
مثل امواج🌊
خروشانكه به ساحلبرسند
وقت آن است كه عشاق💞به منزل برسند
«هـــادیِ» راه تــو 😊
هستی و یقیناً بیتوناگـزیرند
از آغـ ـ ـاز به مشـكل برسند
#السلامعلیڪیاهادےالنقے
#چهارشنبہاےباامامهادے
@asheghaneh_halal
🌸🍃