عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_صد_و_نود ♡﷽♡ حورا هیچ نگفت و آیه رفت...اولین بار بود که نامش را از زبا
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_صد_و_نودویک
♡﷽♡
حمید را خوب میشناخت!آدمی نبود که به هرکسی نزدیک شود واجازه ی نزدیکی بدهد.
شهرزاد جان حمید بود و باید میفهمید کاسه ای زیر نیم کاسه ی این همه صمیمیت است!
پوزخندی زد حالا اگر همان اول کار میفهمید مگر فرقی هم میکرد؟
دوباره دلش ریخت...یعنی آیه اش را پیدا کرده بود؟
فکر میکرد روزی اگر دخترش را پیدا کند و ببیند حتما بد حال میشود!همیشه انتظار یک شوک قوی
را میکشید و یک مشت رفتار کلیشه ای! اما او گوشه ای نشسته بود و داشت تکه های جور چین
زندگی اش را مرتب میکرد و هق هق میکرد.دخترش بالغ تر از آنی بود که فکر میکرد. خیره ای
عقیق در دستانش شده بود. این انگشتر...
دوباره چشمش رفت سمت آیه.میان رکوع بود که عقیق دخترک از گردنش بیرون زد. یک جفت
مردانه ی همین عقیق در دستش ...همان مهر تایید تصوراتش...همان عقیق یمانی اصل مقدس!
دست گذاشت روی دهانش تا صدایش بالا نرود. زیرلب خدا خدا میگفت و ...راستی جهان چه
عالم صغیری است!
کاش کسی برود و خیال آیه را راحت کند که بعد ها مال صدرا هم سو با آیه از صغیر بودن جهان
گفته و کبیر بودن انسان!
آیه بعد از زیارت دنبال حورا گشت اما او را نیافت. داشت دیرش میشد شهرزاد را پیدا کرد که
گوشهای به سقف زل زده بود و به فکر فرو رفته بود....
_شهرزاد جان مادرت کجاست؟
شهرزاد به خود آمد و با نگاه به دور و برش گفت:نمیدونم!
آیه نگاهی به ساعتش انداخت و گفت:عزیزم من خیلی دیرم شده...باید برم میشه شمارشو
بگیری؟
شهرزاد باشه ای گفت و شماره حورا را گرفت...اما حورا خراب تر از آنی بود که بتواند پاسخ
شهرزادرا بدهد....
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
•• #ویتامینه🍹 ••
•گاهےخودتان را جاے همسرتان بگذارید•
سعے ڪنید دنیـ🌏ـا را آنطور ڪه او میبیند ببینید تا بفهمید ڪه واقعاً ڪیست...
براے اینڪار باید گاهـ🍃ـاً به عقب بروید
تا ببینید چرا او به آن طریق خاص عمل
ڪرده است...
ببینید نسبت به موقعیتـ✨هاے
مختلف چطور واڪنش میدهد و سعے
ڪنید خودتانـ☺️را جاے او بگذارید...
از او هم همین انتظار را داشته باشید..
#والاڪهڪارقشنگیہ😁✌️
لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇
••🍊•• @asheghaneh
💗...|
#طلبگی
🍃•• وضو میگیـری، اما در همین حال اسراف میڪنے، نماز میخوانے اما با برادرت قطع رابطه میڪنے، روزه میگیری اما غیبت هم میڪنے،صدقه میدهے اما منت میگذارے، بر پیامبـر و آلش صلوات میفرستے اما بدخلقے میڪنے، دست نگه دار!
ثواب هایت را در ڪیسه سوراخ نریز!
💚..آیت الله مجتهدی..💚
#ثوابهایترادرکیسهسوراخنریز..
#عبدخالصخدابشیم🙂
@Asheghaneh_halal
💗...|
🍃 #چفیه 🍃
دلتنگیم؛
برای ڪمین هایتان
برای خلوصتان..
برای غربتتان ،
برای وضویے دیگر در این آب ها..
#معبری_رو_به_آسمان
#برایخلوصتان...💔
🕊 @asheghaneh_halal 🕊
عاشقانه های حلال C᭄
📖🍃 🍃 🎈 #تیڪ_تاب 🎈 •| کتـــ📖ـاب |• •| ملاقــات در ملڪوت |• •| از سرے ڪتابهاے یڪ بغل گل سرخ
📖🍃
🍃
🎈 #تیڪ_تاب 🎈
بخش معراجے از آسمان↓
راوے:علے مرعے (دوست شهید)
حاج قاسم سلیمانی فرمانده ے
سرافراز سپاه قدس در جایے گفته است:
(سوریه براے ما خط قرمز است ؛
سرزمین شام معراج ما به سوے آسمان
است و یقینا گورستان آمریکايےها خواهد شد.)
هرچند احمد در مورد سوریه واتفاقات آنجا
هیچ حرفے نمیزد ،ولے این جمله را دائم
بیان مےڪرد وعاشق این گفته ے سردار بود.😌
احمد درباره ے ڪار جهادے خـود با
هیچڪس سخن نمیگفت...
اما گاهے اشاراتے مے کرد ومے گفت:
(به برڪت سوریه درهاے آسمان باز است
وآن بارگاه مبارڪ محل تجمع یاران اهل بیت (ع)ومنتظران حضرت مهدے (عج)است.)😇
دریڪے ازماموریتها یڪے از دوستانمان شهید شد.
من نتوانستم ناراحتی خودم را نگه دارم.
احمد جلو آمد دست روے شانه ام گذاشت و گفت:
( یادت هست زمانے ڪه سید حسن نصرالله به استقبال پیڪر پسرش ،
سید هادےآمد،حتے یڪ قطره اشڪ از چشمانش جارے نشد وازخودش ضعف نشان نداد...💪🏻
اماشنیدیم بعدا او در خلوت براے از
دست دادن فرزندش گریه ڪرده بود.😓
تو هم باید همین ڪار را بڪنے ڪه نشان دهے به راهے ڪه انتخاب ڪرده اے وڪارے ڪه انجام مے دهے اعتماد دارے...)💪🏻🙂
نوشته ے :
مهدے گودرزے☺️
•🍃• @asheghaneh_halal
🍃☕️
°| #خادمانه |°💟°| #موقتانهـ(3) |°
دقیقــا 24ساعت و دقیقه ها و ثانیهـ های
زیادی مانده است تا لحـظهـ موعود😌
و #خبری_در_راه_است
اونم چهـ خبری😉
روحتون شاد مےشه😎
یڪماه انرژی دارید ڪه زندگے ڪنید☺️
مےتونهـ خبرمون راجع بهـ
#رئیس_جمهور_محترم_باشهـ😱
نفسهای خود را حبس ڪنید
ڪه بعد از خبـــر مورد نظر
حسابے نفس عمیق بڪشید😁
جمهـــــ #عاشقانه_های_حلال👀
خب تا سلامے دیگــر
بدرود✋✋✋
•|📺|• @asheghaneh_halal
🍃☕️