eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙•| #آقامونه |•🌙 |• همه آرامـ گرفٺند♪ |• و شبـ از نمیه گذشتـ 🌓 |• آنچه در خوابـ نشد°∞° |• چشم منـ و فڪر تو بود!💚 #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(373)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌹•° @Asheghaneh_Halal
•••🍃••• و تویے⇩ آنڪه صبح به صبح باید پنجره ےِ دلـ♡ را رو بسوےِ مُحبتًش گُشود ... | السلامُ علیڪَ یا بقیةَ الله فے ارضه | | @Asheghaneh_halal •••🍃•••
°|🌹🍃🌹|° 🗓|• در ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۲ بعد از ۱۴ماه، زندگی مان را در زیر یک سقف آغاز کردیم. 🎉|° سر سفره عقد چند باری در گوشم گفت که آرزویم یادت نرود، دعا کن شهید بشوم و برایم سخت بود که این دعا را بکنم. هر چند خودم را قانع کرده بودم که شهادت بهترین نوع ترک دنیاست و تا خدا نخواهد هیچ اتفاقی نمی افتد، ولی باز هم ته دلم آشوب می شد. 🌷|• فردای روز عقد که پنج شنبه بود رفتیم گلزار شهدای تبریز. آنجا با خودم کلنجار می رفتم که برایش بخواهم یا نه؟ بعد با خودم گفتم : 🏵|° «الان که بین این مزارها راه می روم اگر شهیدی هم اسم صادق دیدم مصرانه برایش شهادت بخواهم.» 😢|• دقیقاً در همین فکر بودم که روبه رویم شهیدی هم اسم صادق دیدم. نشستم و فاتحه ای خواندم و گریه کردم. 😍|° وقتی صادق آمد جریان را برایش گفتم و خوشحال شد. بله همان شهید هم نام صادق باعث شد برایش دعای شهادت بکنم. 🌷 🕊 ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇🏻 @Asheghaneh_Halal □□
..|🍃 ..|🕊ارتباط با امام زمان "عج" ..|👤براے ارتباط با حضرت تنها باید تصفیہ شد، دل را باید تصفیہ کرد. اگر دل صاف باشد،این امـ🌊ـواج را درک مے کند وتصویر راهم نشان می دهد . اما اگر دل صاف نباشد و گرد و خاک داشته باشد، تصویر را خوب نشان نمی دهد. •• @asheghaneh_halal•• ..|🍃
#ریحانه 🍃|… گـــــــــاه 🎈|… جــلـــــوی آینــه ☔️|… بـایــد روســـــری‌ات را 🙂|… مــرتب ڪنی و بعـد 💖|… چـــــــــادرت را 😇|… و زیـــر لـب 😌|… زمـزمـه کنی: ﴿ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ﴾ [احزاب/٥٩] و کیف کنی با این آیه‌ها ...😍 #تو_ریحــانه‌ے_خــدایے💛🍃 ┅═══🍃🌸🍃═══┅ @Asheghaneh_halal
🍃🕊 | امروز بھ نیت: "شهیدرضارحیمے" جمع صلوات گذشتھ 🌷2613🌷 ارسال صلوات ها☺️👇🏻 •🌷• @F_Delaram_313 ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 •| @asheghaneh_halal |• 🍃🕊
از تو ممنونم حسین.mp3
5.85M
🌼🍃 #ثمینه از تو ممنونم حسینـــــــــ☺️ آروم جونم حسینـــــــــــــــ💛 هر دم میخونم حسینـ😇 •°أبے عبداللہ°• #پیشنهاد_میشود😎 #سید_رضا_نریمانے🎤 🌼🍃 @asheghaneh_halal
😜•| |•😜 خـــدا رحم ڪنهـ بعضےا از الان برای 1400 تو فڪره ریاست جمهــوری هستن😁 داداش بزار ما ببینیم تا 1400 جـون سالمـ بهـ در مےبریم✋ از اینهمـهـ و بعــد شمـا بیا وتصمیم بگــیر ڪه مـــا راےبدیم یا راےندیم☺️ اعتمـاد بهـ نفس بعضےا عــــرش و هم رد ڪرده😉 •|😜|• @asheghaneh_halal
📖🍃 🍃 #تیڪ_تاب •| کتـــ📖ـاب |• •| نخلـ🌴 و نارنجـ🍊 |• °|به قلمــ: وحیـــد یـــامیــن پـــور 😍|° |• برشے از ڪتاب⇩ •| •🍃• @asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
📖🍃 🍃 #تیڪ_تاب •| کتـــ📖ـاب |• •| نخلـ🌴 و نارنجـ🍊 |• °|به قلمــ: وحیـــد یـــامیــن پـ
📖🍃 🍃 تکه اےاز کتاب نخلـ🌴و نارنجـ🍊 °•↓•° ‌°{نیم‌ نظرے به زندگینامه ے شیخ انصارے}° شیخ لرزید و دانست.. ڪه سیدعلے از چه چیزیےسخن مےگوید. -در مدرس تو ڪسانے خواهند نشست ڪه هر ڪدام بار بزرگے را در آینده به دوش خواهند ڪشید... بعضے هم اڪنون طفل اند و سالیانے بعد به تو خواهند پیوست. تو هم باید خود را باغبانے ڪنے و هم آن ها را ڪه در باغ تو مے رویند. پیش تر در رویا به تو گفته بودم از چشمه اے ڪه مولایمان در قلبت به جوش آورده، دو رود براے همیشه جارے خواهد شد، آن طور ڪه هر طالب علمے ڪه بخواهد در زمره ے مجتهدان شریعت حقه باشد، باید از آن دو رود سیراب شود، دو کتاب عیار فقه اهل بیت(ع)خواهد بود. -و تا آن زمان چگونه خواهیم بود؟ -ما با هم خواهیم بود، حتے در همان آرامستان ابدے در باب القبله حرم مولایمان... •🍊• نوشته ے : وحیــــد یــــامیــن پــور •🍃• @asheghaneh_halal
🔎•| |•🔍 زنــدگے جستجوے خوشبختے و تلاش براے بهـ دست آوردن آن نیست، زندگے مبارزه برای حفظ خوشبختے است. مـــا وقتے آفــریده شــدیم، را بهـ دست آوردیــم.✌️ بـــــاید تلــاش💪💪💪 ڪنــیمـ آن را از دســت نــدهیـم. ایــن نگــاه قدرت انــسان را مےڪند و امـــید ببشتــرے بهـ انــسان مےدهد.✌️✌️ ✋ •|🔎|• @asheghaneh_halal
🕗🍃 🍃 #قرار_عاشقی ✋}•دلِ من رفت به ڪویَت گفتم 🙂}•رفتِ تو ڪاش ڪه آمد نشود ⛓}•گره‌ام دستِ تو بود و واشد 🌸}•ڪار دستِ تو نباشــد نشود #السلام‌علیڪ‌یاعلےبن‌موسےالرضا #بطلب‌فقط‌همین💔 🍃 @asheghaneh_halal 🕗🍃
💍🍃 🍃 #همسفرانه با اردیبهشت بیـا•||😍 تا به همه ثابت ڪنے•||👌 از میانــه بهــــار •||🌸 عید میشـــود •||😌 #علیرضا_اسفندیاری 🍃 @asheghaneh_halal 💍🍃
°🐝| |°🐝 👼|چیلا ایندولے نیدام میتونے؟ 😊|نتونه فِچ چَلدے اینا آلوتِس؟! 🙃|اینا خیـــاله، بِدا آلــوتہ میخولَم ☹️|بابام میده آلوتـہ گِلونہ، خیال بُخول هم سبزه و همم خُنُکہ مِثے آلـ🍈ـوتہ 😋|اینقدر ڪه با اشتها میخورے مگه میشه نگــ😍ـات نکنم! نوش جانت گـ🌸ـل دختر استودیو نےنےشو؛ آب قنــــ🍭ـد فراموش نشه👶👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_ویک -شروین؟ شام نمی خوای؟ -نه هانیه گفت: - اما آقا شما ناهار هم نخ
🍃🍒 💚 •فصل سوم• صبح با چشمانی پف کرده بیدار شد. خیلی به هم ریخته بود. ساعت 8 بود. کمی فکر کرد و بعد انگار کسی توی اتاق باشد با صدای بلند گفت: -بمونم خونه چکار؟ با بی حالی بلند شد. لباسش پر چروک شده بود. دستی توی موهایش کرد تا کمی صاف شود. صدای بوق ماشین که آمد فهمید سعید آمده است... توی راهرو سعید دستی به شانه اش زد و گفت: - امروز چه کاره ای؟ کلاس یا انصراف؟ -نمی دونم - اگر نمی شناختمت سعی می کردم منصرفت کنم ولی می دونم بی فایده است. وقتی تصمیمت رو بگیری یعنی گرفتی. بعد از کلاس می بینمت سعید این را گفت و از پله ها بالا رفت. شروین هم مدتی توی راهرو پرسه زد و خودش را با بردهای سالن مشغول کرد. یکدفعه خودش را جلوی در آموزش دید. رفت تو. نعمتی پشت میز بود. - ببخشید - بفرما - یه برگ انصراف می خواستم بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_ودو •فصل سوم• صبح با چشمانی پف کرده بیدار شد. خیلی به هم ریخته بود.
🍃🍒 💚 نعمتی سربلند کرد. نگاهی به شروین کرد و برگه انصراف را از کشوی میزش برداشت و جلوی شروین گذاشت. برگه را برداشت و زیر نگاه پرسشگر نعمتی از اتاق زد بیرون. رفت کلاس و انتهای کلاس گوشه دیوار نشست. مثل همیشه سرش را روی دست هایش روی صندلی گذاشت. چند دقیقه بعد استاد وارد کلاس شد. از جایش تکان نخورد. مطمئن بود جایی که نشسته کاملاً از دید استاد پنهان است. صدای پچ پچ بچه ها را می شنید. کمی که گذشت کلاس آرام تر شد. استاد پشت میزش ایستاد، دستش را روی تکیه گاه صندلی گذاشت: -سلام من مهدوی هستم. امیر شاهرخ مهدوی. فکر می کنم همتون می دونید چرا اینجا هستم صدای یکی بلند شد: - ما نمی دونیم بچه ها پچ پچ کردند و خندیدند. استاد پاسخ داد: - اگر از بقیه بپرسید حتماً بهتون می گن بعد نگاهی به سرتا سر کلاس انداخت. کلاس نسبتاً شلوغ بود. دوباره یکی پرسید: -استاد؟ شما ترم پیش با استاد ریاحی کلاس نداشتید؟ همه می دانستند که ریاحی ترم پیش با بچه های کارشناسی درس داشته است. استاد کاملاً خونسرد لبخندی زد و گفت: -کدوم ریاحی؟ همون استادی که شما تا حالا 3 بار توی درسش نمره نیاوردی؟ نه من 12 سال پیش کارشناسی گرفتم و کل دوره تحصیلم رو هم دانشگاه شیراز بودم! بچه ها نگاهی به بهمن که انتهای کلاس نشسته بود و این سوال را پرسیده بود انداختند و خندیدند. استاد هم رو به بهمن ابروهایش را بالا برد و خندید بعد رو به بقیه کلاس پرسید: -شما همیشه اینجوری از استادهاتون استقبال می کنید؟ کسی حرفی نزد. -خب اگه سوال دیگه ای نیست و مراسم استقبال تموم شده درس رو شروع کنیم. تا میان ترم چیزی نمونده و متأسفانه اینطور که معلومه این چند جلسه تعویض استاد شما رو خیلی عقب انداخته. انشاءا... من این ترم رو در خدمتتون هستم پس درس رو زودتر شروع کنیم بهتره. البته اگر دوستمون سرشون رو از روی صندلی بلند کنن این را گفت و به گوشه کلاس خیره شد. شروین اصلاً توی کلاس نبود. کنار دستی اش می خواست متوجه اش کند اما استاد مانع شد. خودش بالای سرش آمد. -شما حالتون خوبه؟ بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_وسه نعمتی سربلند کرد. نگاهی به شروین کرد و برگه انصراف را از کشوی م
🍃🍒 💚 شروین حرکتی نکرد. استاد دستش را روی شانه شروین گذاشت. -آقای جوان؟ حال شما خوبه؟ شروین از جا پرید. -مشکلی پیش اومده؟ شروین که جا خوده بود تته پته کنان جواب داد: -نه نه. چیزی نیست. یه کم سرم درد می کنه -ما می خوایم درس رو شروع کنیم. نمی خوای بری یه هوایی تازه کنی؟ -نه چیزی نیست - باشه.هرجور راحتی بعد درحالی که به طرف تخته برمی گشت گفت: -پس شروع می کنیم دستکش پلاستیکی یکبار مصرفی را از کیفش در آورد و به دست کرد. بچه هایی نگاهی به هم کردند و چندتایی تیکه هم بینشان رد و بدل شد. البته با صدای آرام. استاد بسم ا... را با خط معلی گوشه تخته نوشت و مشغول شد... آخر کلاس استاد که داشت وسائلش را جمع می کرد گفت: -مسئله ها رو حل کنید. جلسه بعد رفع اشکال می کنیم کیفش را برداشت. خداحافظی کرد و رفت... * پشت میزش نشست. برگه انصراف را جلویش گذاشت، دنبال خودکار می گشت. لای کتابش بود. نگاهی به مسئله ها کرد. در اتاقش را زدند. هانیه بود. - آقا شروین، تلفن با شما کار داره -کیه؟ - نیلوفر خانم -مگه من صد دفعه نگفتم وقتی این زنگ می زنه بگو من نیستم. بگو رفته بیرون. بگو مرده - مادرتون گوشی رو برداشتن گوشی را گرفت. - خیلی خب، برو تلفن را وصل کرد. بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒
🍫🍃 🌸| (:|• 🌸 بهتــــرین درودهـــا و ســلام ـهــــا✋ خــــدمت شمـا ڪــابران همــیشهـ درصحنهـ☺️ بالاخــــره رسیدیـــم بهـ روز 😉 و قـــراره از هیجـــانےترین😌 و شادتــرین ڪانال رونمــــایے بهـ عمـــل بنُمــــایم☺️ پــس بیـــا نزدیڪ یڪم نــزدیڪتره😉 خــوبهـ،خـوبهـ✋ چشمــاتو ببنـــد😎 نفـــس عمــیق بڪش🙃 فقط🤗 قبلـــش یهـ 🍬 بــــزار ڪنارت😄 ڪه اگهـ اُفـــت قنــد پــیدا کردے😱 نــــوش جـــان ڪنے✌️ یڪ و یڪ و یڪ دو و دو و دو سهـ و سهـ و سهـ عـــاشقانهـ هاے حلال تقــــدیم مےڪند😌✋👇 قــــراره توے مــاه رمضون ڪلے با هم اتفاقاے خووووب رقمـ بـــزنیم✌️ قـــراره ڪنار هم متفـــاوتــرین مــــاه ســـال بســـازیم و توی لحــظهـ لحظش ڪنیم اگهـ مےخوای شاد باشے و بخندے از همینجــایے ڪهـ هستے👆 نخــور✋ اگهــ مےخوای نــور بــالا بزنے😉 و ڪنار احســن و الحال بشے☺️ قدم بهـ قدم بــا مــا جلو بــیا🌷 خـــــــیلےبرنامهـ ها براتون داریم✋ فقط ڪافے فــرڪانس ایــتا رو، روے عاشقــانهـ های حلال تنــظیـم ڪنے🎈 بقــــیش بـــــــــــــــــ🎀ــــا مـــــــــــ🌸ــــــــــا✋ مـــطمئن بـــاش ڪلے بهت 😍ــــوش مےگــذره😉 😍 •|🍰|• @asheghaneh_halal 🍫🍃
🌙•| #آقامونه |•🌙 •| چشمـ هایِ تــو💚 گرافیکےترین طرح خداستـ😍 •|و تـ∞ـو در دنیاےِ ما ثَبتِ جهانے شدھ ای‌… :)🍃 #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(374)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌹•° @Asheghaneh_Halal
•••🍃••• #صبحونه پلڪ بگشا صنما😌 صبـــ🌤ـــحِ مرا روح ببخش...😍 قصـہ‌اے تـازھ در این ‌صبحِ‌ دل‌انگیز♡ بساز😊✋ #صبحتون‌رنگے @Asheghaneh_halal •••🍃•••
🌷✨🌷 #پابوس حضرت زهرا سلام الله علیها: اگر آنچه را که ما اهل بیت دستور داد ایم عمل‌کنى واز آنچه نهى کرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه، خیر. #یکشنبه‌هاےفاطمی #السلام‌علیک‌یاام‌ابیها •💞• @asheghaneh_halal
°|🌹🍃🌹|° #همسفرانه •😍• محشــرتَر از آن‌ است‌ ڪه در وَصف بگنــجَــــــد •💗• •🌤• صبحی‌ ڪه طلــوعَش رخِ بی‌تــای‌ِ تو باشــــــــد •😉• #محمد_بزاز #صبح_بخیر_جانا☀️ ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇 @asheghaneh_halal |❣|
#ریحانه حجـــ🌹ـــاب یعنی: 👌⇦ همینـ دقٺ در برخــورد ها ‼️⇦ ڪه آلـوده نشــوۍ و آلـوده نســازۍ 💠⇦ ڪه اسیر نشــوۍ و اسیر ننمـایۍ 💛⇦ ڪه پــاڪ بمــــانۍ ♡اصلاً دفاع از چــادُر؛ دفاع از دین است...♡ #مدافع_چادر_خاکی✌️ ┅═══🍃🌸🍃═══┅ @Asheghaneh_halal
🍒•| |•🍒 یڪے از راه هاے موثــر بازخورد مثبت موردتشویق قرار دادن ڪودڪ است باید دررفع محرومیت اقتصادي فرهنگے ،عاطفے ڪودڪ ڪمڪ ڪرد البتــه به طور غیـــر مستقیم علت تنبلے رابیابیـــد اگرمشکل را پیــدا ڪردید سعے نڪنید بافشار ڪودڪ را به تلاش وادار ڪنید چون باعت دلزدگے میشــود براے ڪودڪ فعالیت هاے مختلف ومتناسب باعلاقه پیداڪنید فعالیت و ڪارهایے رابه ڪودڪ بسپاریدڪه توانایے انجام ان را داشتــه باشنــد باڪودڪ بیرون رویــد ڪه طبیعت باعث میشود ذهن ڪودڪ ارام شود مشڪلات خانوادگی رابه حداقل برسانیــد.. ☺️👇 😁•• @asheghaneh_halal
😜•| |•😜 اینقــــد ڪهـ تــرامـپ اظهــار فضـل مےڪنهـ✋ 😄 ســـرانجـــام تحـــریم ڪردن نفت ایران😉 یڪــیش میشهـ بستن 😱 اینجــوریاست✌️ تنگهـ هرمز واس مـاست😊 ببنــدیمش تمـــام دنـــیا مختـل میشهـ✌️ 🔍ڪمــبود 20 میلیـون بشڪهـ نفت در بازار 🔍 🔍 افــزایش 2/5 برابرے قیمت نفت🔍 🔍 عــدم خروج 40% نفت دنــیا از خلیج فارس🔍 از همــهـ بدتــــر این میشهـ ڪه دیگــهـ عربســتان زبون دراز✋ امـــاراتِ ڪوچولـــو✋ و قـــطر و ڪویت نمےتونن بخشی اعظمے از نفتـــشون و، از عبـــور بدن🔍 وقتے ڪشورهای حوزه خلیج فارس نغتشونو نتونن ڪنـهـ و چهـ جورے زنــدگانے ڪننـد.😅😅 پــــس بــا ما در نیوفتیــــن ڪوچولوهاے احمـــق✋✋ •|😜|• @asheghaneh_halal