عاشقانه های حلال C᭄
[• #مجردانه♡•] سر فصل اول به دل نشستن💖: یه نکته ناب رو میدونستید که به دل نشستن با زیبا بودن💆💆
[• #مجردانه♡•]
چند بار😳 خوب بگو حداقل یکبار.
الان برات بازش میکنم دلبندم😊
وقتی آقا رو دیدی و گفتی به دلم ننشست 💛
گاهی وقتی با طرف صحبت میکنی آنقدر حرفاش به دلت میشینه ❣و خوشت از شخصیتش میاد که عاشق چهرش میشی😌.
نکته مهم:وقتی تو صحبت اول نه به دلت نشست و نه بدت ازش اومد(خنثی)💛بودی بازم جلساتو ادامه میدی .🚶♀🚶
چون در حالت خنثی بودن احتمال اینکه به دلت بعدها بنشینه💞 خیلییییییی بالاست.واسه همینه که میگم چند جلسه
ولی وقتی خنثی نبودی و ازش بدت اومد💘 بازم بعد از صحبت کردن منظورمه ها نه بعد دیدن
اونجا دیگه کات میکنی🙅
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
#ریحانه
(🌸🍃)
گاهے امر و نهـی ما☝️🏻
گنهڪاران را از گناه باز نمےدارد؛ 😑
ولے گفتن هاے پی در پی، 👌🏻
لذت گنـاه را در ڪام او تلـ🤧ـخ مےڪنـد و
لااقل با خیال راحت گنـاه نمےڪنـد.🙂
💠 #استاد_قرائتی
☑️ #سخن_بزرگان
(🍃🌼)
@ASHEGHANEH_HALAL
[• #خادمانه •]
😉✌️ آخر امســال خیلے خیلے خیلے تو روند
دو ســـالهـ #دولت مهــمه☺️ و اگه دوباره مثل ۹۶
جا بمونیـــم، بدون شڪ #جبران_ناپذیر خواهد بود.
❌ اگـــهـ یه نگـــاه به لیست ثبت نام ڪنندگان لیست
#اصلاحات بندازیم✋ افرادی رو مےبینیم ڪه توی مجلس
ڪنونے به مـــرز #استعفا رسیدن اما دوباره #ڪاندید شدند.
خدا شاهده توی انتخابات ۹۶ ما جناب رئیسے رو پیروز مےدونستیم
امــــــــا با ڪوتاهے خودمون جــــا موندیم، بدجورم جا موندیم!!!
یه جـــــــاهایے طرف رو دست ڪم گرفتیم🙄
بنابراین غفلت و خواب موندنمون توی انتخابات پیش رو
هیـــچ توجیحی نداره و باید ڪاری ڪنیم تا انقلابےها
بــــالا بیــــان.✌️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
امــــشب در جـــــریان موضوع، #نبــــرد_رنگــها
بـــــا حضــــور #دڪتر_احمد_رضوی رأس ۲۱:۱۵
همــــــرااه باشیــــد.🇮🇷🇮🇷
دولـت جــوان حزباللهےانقـــــلابے🇮🇷👇🇮🇷👇🇮🇷👇🇮🇷👇
امـــشب اینجـــا با مـــــا همـراه باشید😉👇👇
♻️ @Rasad_Nama
🗣 @Asheghaneh_Halal
°🐝| #نےنے_شو|🐝°
این انگُشتل لو هدیه گِلفتَم😍
حالا چَلدَم تو دَستم اندازسو ببینم
دیجه دَل نمیات😕
چیتا تُنَم؟؟؟
😬عزیزجان فکر کنم باید یکم
رژیم بگیری
اَبَل ازاون مجه تاقَم؟😏
دُبُم ازاون تا من بحوام لِجیم بجیلَم
چه دیجه از جَسنه تَبَلُدِس میگزَله😒
سِبُم از اون حودم یه فِچلی میتُنَم
سُما زحمت نَتِس🤫
😬🤭
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_پنجاه_و_دو ریحانه بخوابه که سهیل صداش کرد -فاطمه بیا اینجا کا
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_پنجاه_و_سه
فاطمه هم خودش رو سپرد به دستهای سهیل.
-سلام، صبحتون بخیر آقا سهیل
سهیل سرش رو بالا آورد و با دیدن منشی شرکت لبخندی زد و گفت: علیک سلام، صبح شمام بخیر، دیر تشریف آوردید سر کار، معمولا منشی ها باید زودتر بیان، مثل اینکه اینجا همه چی برعکسه
-ببخشید مشکلی برام پیش اومد.
-از همون مشکلات خواب موندن و اینا دیگه؟
-اذیت نکن دیگه سهیل
سهیل سرش رو انداخت پایین و همون طور که مشغول کارش می شد گفت: چند بار بهتون بگم من رو به اسم کوچیک صدا نکنید، دیگران فکرای بدی میکنن
خانوم سهرابی منشی شرکت خندید و گفت: یک خانومی باهاتون کار داره آقای نادی
بعدم با شیطمنت گفت: بگم بیاد تو؟
-کی هست؟
-نمیدونم اما فرمودند با شما کار دارند.
-بفرستش بیاد ببینیم کیه
منشی هم با غمزه چشمی گفت و بیرون رفت.
صدای تقه در که اومد سهیل سرش رو بالا آورد، اما محکم خودکارش رو پرت کرد روی میز و زیر لب گفت: خر مگس معرکه
شیدا که جلوی در ایستاده بود با این حرکت سهیل فورا داخل شد و در رو بست و به سمت سهیل حرکت کرد و گفت: صبر کن، هیچی نگو، نیومدم اینجا که ناراحتت کنم. بذار حرفمو بزنم، خوب؟
-بیرون
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_پنجاه_و_سه فاطمه هم خودش رو سپرد به دستهای سهیل. -سلام، صبحتون ب
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_پنجاه_و_چهار
-به خدا سهیل اگه بخوای بیرونم کنی همین جا چنان کولی بازی ای در بیارم که نظیرش رو ندیده باشی
-تو غلط میکنی
-آره من غلط میکنم اما خواهش میکنم بذار باهات حرف بزنم ،
سهیل که حسابی عصبانی شده بود گفت: فکر کردی بیکارم وقتم رو بذارم واسه تو، تا ندادم بندازنت بیرون خودت بفرما.
شیدا فورا به سمت میز رفت و با حالتی که به التماس شباهت داشت گفت: سهیل، جان عزیزت صبر کن،بذار حرفم رو بزنم
سهیل کلافه به پشتی صندلیش تکیه داد و گفت: زود
شیدا که انگار فرصتی گیر آورده بود نفس عمیقی کشید و روی صندلی نشست. نگاهی به چهره اخموی سهیل انداخت و بعد با صدای آهسته ای گفت:
-من نمی خواستم تولد دخترتو خراب کنم. .... یعنی .... نیومدم که اونطوری بشه.
سهیل با غیض گفت:
-اومدی که چطوری بشه؟
-اومدم که بفهمی من...
به سهیل نگاهی انداخت، دست به سینه با اخمی روی ابروهاش منتظر ادامه حرف شیدا بود
-سهیل من عاشق توام، هیچ وقت توی زندگیم این طور عاشق کسی نشده بودم، تو تنها کسی هستی که من دارم ،خواهش میکنم بذار من هم جزوی از زندگیت باشم... حتی یک جزو کوچیک و کم رنگ .... حتی اگر دیده هم نمیشم اما بذار باشم، خواهش میکنم.
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
[• #ویتامینه ღ •]
💐\\مراقب نگاه ها و صحبت هایتان
در مورد خانوم هاے دیگر باشید
زنان به شـدّت به نِـگاه مردان
و تعریف و تمجید آنها نسبت به زنانِ
دیگر حساس هستند؛
گرچه ممکن است بروز ندهند...\\💐
#متعادلباشید☺️
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
[• #مجردانه♡•] چند بار😳 خوب بگو حداقل یکبار. الان برات بازش میکنم دلبندم😊 وقتی آقا رو دیدی و گف
[• #مجردانه♡•]
نڪات مهم درباره به دل نشستن.
1.
زمانے میتونے درست تشخیص بدے
که به دلت نشست یا نه
ڪه دلت و ذهنت رو از هر ڪسے
و فڪرے پاڪ و خالے نگهدارے
مثلا فڪر اینڪه کاش منم با یکی مثل شوهر دوستم یا فلان پسر ڪا خیلی خوبه چهره نورانے و دلنشینی داره
یا فلان بازیگر(حامد)😁
یا حتے فلان شهید
ازدواج کنم و چهره هاشون توےضمیر ناخودآگاهتون باشه.
دیگه خودتو گول زدے و انتخاب سختے خواهے داشت و نادرست و غیرواقعے و مسموووووم
نکته 2.
زمانے بعداز خنثے بودن نسبت
به طرف مقابل💛 جلساتو ادامه میدید ڪه در همه جوانب هم ڪفو بودید و ڪاملا مورد پسند شماست فقط بمونه به دل نشستن.در اینجا جلساتو ڪش میدید تا به دلتون بشینه 💞
البته نه اونقدر ڪشش که ڪش خراب بشه و وا بره😉.هواے طرف مقابلم
داشته باشید ڪه دلش گیر نڪنه🙃💝
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو|🐝°
😉{ اینسانب عیلے عیلے ذوگ زده عست😍
🗣[ خـــوووب شد گفتے به عقل من نمیرسید😂
🙄{ سُمـــا عیلے بےتلبیتے چِه منو مسخل میتُنے 😱
😁[ اینجانب از شما بسیار عذرخواهےمےڪنم ☺️
☺️{ تو ڪله زندجیم اینگد خوسحال نبودم ڪا املوز بودم 😍
بجــــــــــــــــو چـــــــــــــــلا؟؟؟
😉[ چــرا شیطونڪ؟
😍{گلاله بلام یچوخواهل توچولو از پیس عُدا بیاد.😍
😍[ وااای جانِ دل مبارڪ باشه، شیرینے یادت نره!
✌️😍{ با این همه جِلونے و پولِ بِنشیـــن🙄 از عمو عَسن
عجـــالت بِڪس و اسم سیلینے نیال!😱😁😉
😌[ پــس بزار بعد از ۱۴۰۰ یه شیرینے تُپـــل بده😍😂
#تا_1400_باروحانے✌️
#راهے_نمانده😁
استودیو نےنے شو؛
آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇
°🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_پنجاه_و_چهار -به خدا سهیل اگه بخوای بیرونم کنی همین جا چنان کولی
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_پنجاه_و_پنج
سهیل همچنان با اخم و خیره به شیدا نگاه میکرد، دلش به حال این دختر میسوخت، فکرش رو هم نمیکرد با صیغه کردنش، شیدا این طور عاشقش بشه، اما نمیتونست بپذیرتش، عشوه گری های خودش باعث شده بود که به سمتش بره و تنها نتیجه ای که اون عشوه ها داشت این بود که چند ماهی باهاش خوش باشه و تموم .
شیدا که سکوت سهیل رو دید از توی کیفش سی دی هایی رو در آورد و روی میزش گذاشت و گفت: این همون سی دی هاییه که دنبالش بودی، من نمی خوام ازشون استفاده کنم. من نمی خوام به تو ضربه ای بزنم، فقط میخوام مال تو باشم، اجازه بده روح و جسمم مال تو باشه، دیگه هیچ توقعی ندارم، باور کن.
بعدم در حالی که اشکاشو پاک میکرد ادامه داد: میدونم تو علاقه ای به من نداری، می دونم دلت جای دیگه ایه، اما خوبه که حداقل میدونی عشق چیه ، میدونی عاشق شدن یعنی چی، میفهمی دلتنگی برای کسی که دوستش داری یعنی چی، پس منو درک میکنی.
بعد هم منتظر به چشمهای سهیل نگاهی انداخت، سهیل نفس عمیقی کشید و از جاش بلند شد، رو به روی پنجره اتاقش ایستاد و به شهر نگاه کرد. بعد از چند لحظه سکوت گفت:
-من درکت میکنم، اما کاری نمی تونم برات بکنم. متاسفم.
-چرا نمیتونی؟ مگه تو یک بار منو صیغه نکردی؟ خوب دوباره این کار رو بکن ... عین همون زمانا، هر روز هفتت مال زنت باش و اما یک روز مال من ... هیچ کس هم چیزی نمی فهمه، من بهت قول میدم هیچ وقت زنت چیزی نفهمه.
سهیل که تازه داشت عمق فاجعه رو میفهمید برگشت و روبه روی شیدا روی صندلی نشست، کمی به جلو خم شد و با حالتی که دلسوزی ازش میبارید گفت:
-شیدا، تو می تونی با مرد دیگه ای خوشبخت بشی، تو پول داری، امکانات داری، دختر خودساخته ای هستی، پس مطمئن باش حتما مردی هست که آرزوی رسیدن به تو رو داشته باشه ... اما ... اون مرد من نیستم.
-پس چرا اولین بار اومدی سراغم؟ چرا صیغم کردی؟ چرا منو به یک زن مطلقه تبدیل کردی؟
-تو چرا قبول کردی؟ من که همون اول بهت گفته بودم من فقط چند ماه بیشتر نمی تونم باهات باشم، تو چرا قبول کردی؟
-فکر میکردم اونقدر معرفت داری که وقتی بفهمی چقدر عاشقتم باز هم پیشم بمونی
-هیچ وقت یادت نره آدمی که تو رو فقط برای جسمت بخواد هیچ وقت هم معرفتش رو برای تو خرج نمی کنه
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_پنجاه_و_پنج سهیل همچنان با اخم و خیره به شیدا نگاه میکرد، دلش به
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_پنجاه_و_شش
شیدا ساکت بود، اشکهاش بی اختیار جاری میشدند، نمی تونست تصور کنه که یک مرد می تونه اینقدر سنگدل باشه
-تو ... خیلی سنگدلی
بعدم هم شروع کرد به گریه کردن، سهیل که دلش برای شیدا سوخته بود دستمالی رو به روش گرفت و بعد هم گفت:
-خودم میدونم، اما چیزی که تو نمی دونی اینه که تلاشت بی فایدست، بهتره به فکر زندگی دیگه ای باشی، به فکر مرد دیگه ای، من مرد زندگی تو نیستم.
-اما من عاشقتم لعنتی
-متاسفم، تو فرد مناسبی رو برای عاشق شدن انتخاب نکردی
شیدا دیگه نمی دونست چی باید بگه، آخرین نگاه رو به سهیل دوخت و بعد هم برای آخرین بار گفت:
-این آخرین حرفت بود؟
-آره.
شیدا از جاش بلند شد و به سمت در اتاق رفت و جلوی در مکثی کرد و بدون اینکه برگرده و یا به سهیل نگاهی کنه گفت: تو برای خیانتی که به عشق من کردی تاوان پس میدی، مطمئن باش.
بعدهم در اتاق رو باز کرد و بیرون رفت و با تمام قدرتش در رو به هم کوبید.
سهیل به سی دی های روی میز نگاهی انداخت، برشون داشت و دونه دونه شروع کرد به شکستنشون، از تهدید شیدا نترسیده بود، فقط از اینکه گاهی چقدر خودش شیطان صفت میشه چندشش شده بود ... کاش هیچ وقت به شیدا نزدیک نمیشد که اینطور درموندش کنه، کاش یک کم جلوی نفسش رو میگرفت و امروزو نمیدید...
سها تو فکر رفته بود که با سقلمه فاطمه به خودش اومد:
-کجایی؟
-رو ابرا، به تو چه...
-اون بالا رفتی چیکار، بیا همین پاینن و با زن داداش دوست داشتنیت باش...
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••