eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.9هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
82 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍬 قطعا همه شنیدیم این جمله روڪه از هر چه بگـذریم سخن ؏ـشق خوش‌تراست🙊 دقـیقا الان سخن سخنِ ؏ـشقه..😍 پـس تآ آخر بـا مـا همراه باش و از ؏ـشق بـشنـو😉 🍬🍃
🍬🍃 اجـازه بدید دورهمے رو بـا چنـدتا سوآل شروع ڪنم ڪه قول بـدید بےجواب نزارید سوالآ رو☺️👌 . . چـرا ما اینطورے هستیم؟!😐💕 برا چے اینقدر از چیزے ڪه براش آفریده شدیم،فاصله گرفتیم؟! حواسمون هست ڪه داریم چیڪار میڪنیم؟! نڪنه یادمون رفته برا چے به این دنیا اومدیم؟!🤔 اصلا یه نگاه به آدماے دور و برت بنداز،اونا از چے حرف میزنند؟!🗣 به خاطر چے از هم ناراحت یا خوشحال میشن؟!🙂☹️ . حالا بین این چیزا با چیزے ڪه براشون آفریده شدن ارتـباطے وجود داره؟!😉🧐 🍃🍬
🍃🍬 اگـه یڪم به این سوالآ فڪر ڪنیم دلمون ڪه مےگیره هیچ...از خودمونم فرارے میشیم😫🏃🏻‍♂ و پـریشون دنـبال ڪسے هستیم ڪه جوابمونو پیدا ڪنیم🤕🧐 🍬🍃
🍃🍬 وقتایے ڪه میرم مشهد پابوسےآقا تو صحن مےبینم جووناا از شهر و دیارِشون با هزار سختے و مشقت اومدن و اونوقت رو بـه گنـبد نشستن و سرشون تو گوشے‌‌‌‌ِ🙄😕 با خودم میگم چرا اینا فراموش ڪردن واسه چے اینجان؟! این همه راه اومدن ڪه سرشون تو گـوشے باشه؟!😐 اما یڪم ڪه دقت میڪنم مےبینم قضیه خیلے از ماها همینه و همینطورے هستیم! نـیسـتیم؟!🧐 🍬🍃ِ
🍃🍬 مثـال حرم امام رضا(ع) رو تو ذهنتون داشته باشید و تعمیم بدید بـه دنـیا...به جایے ڪه زندگے مےڪنید بـه دݪتـون..♥ . دݪت حریم خداست همه جآ حریم خداست... همه‌ے این دنـیا.. مـا توے حریم خدا نشستیم،نفس مےڪشیم زندگے مےڪنیم! مـا به این دنیا اومدیم بـرا ڪاراے مهم و بـزرگ ولے داریم به چیزایے فڪر مےڪنیم ڪه هیچ ربطے به علت اومدنمون به دنیا نداره! مـا براے بازے به این دنـیا نیومدیم که (: 🍬🍃
🍃🍬 حالا فڪر ڪن آدم خوبا دارن نگامون مےڪنند و غصه مےخورن... چقدر سخته تحمل ڪردن ما واسه‌شون.. اونا ڪنار ڪسایے زندگے مےڪنند ڪه دغدغه‌هاشون با علت خلقتشون همخونے نداره!😔 🍬🍃
🍃🍬 توے مڪارم الأخلاق امام سجاد همون اولاے دعا دوتا جمله مےفرمایند ڪه فهمیدن حقیقتش خوابو از چشمانمون مےگیره.. امام به خدا عرض مےڪنن: مرا به آن ڪارے وا بدار ڪه فردا درباره‌اش از من سوال مےڪنے‌ و روزهاے منو براے پرداختن به چیزے خالے ڪن ڪه براے اون آفریده شدم🙃 چقدر زیبا و قابلِ تأملِ این دعا👌 🍬🍃
🍃🍬 حالا وقتشه این سوالو از خودمون بپرسیم ڪه؛ چه مقدار از عمرمون رو صرفِ چیزے ڪردیم ڪه به خاطرش به دنـیا اومدیم؟! چند نفـر هستن ڪه اگه از خودشون این سوال رو بپرسن پیش وجدانشون خجالت زده نمیشن؟! اول از خودت بپرس این سوالو عیب دیگران رو نشمـار اگه میخواے رشـد ڪنے و سرے تو سَرا درآرے😉 🍬🍃
🍃🍬 بـا یه سوال و بعد هم یڪ دعـا دورهمے امشبو تموم مےڪنم...😉 . . این سوال سوالِ خیلے از ماهاست👇☺️ چے ڪار ڪنیم ڪه همیشه بـه یادِ خدا باشیم؟؟! 🍬🍃
🍃🍬 و امـاا یـه دعا و غـرݪِ خداحافظے😄 . . خدایـــا بچـشان به ڪاممـان طـعم شیرین بےمثـالت را (: آمـین یارب‌العالمـین . . 🍬🍃
🍃🍬 اگـه دورهمےِ امشب بهتون چسبید و مفـید واقع شد براتـون نـظراے پـر مهرتـون رو به نشونے زیر بفرستید تـا شباے آینده هم درخدمتتون باشیم😉🌸 •°→ @Khadem_eshgh ←°• التمـاسِ دعاے فرج یاعلے☺️✋ 🍬🍃
[• #آقامونه😌☝️ •] •|° ‌‌از ڪیمیای مهر تو💚 زر گشت روی من🏵 °|• آری به یمن لطف شما☺️ خاڪ زر شود...🎖 ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #حافظ /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(754)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
○●○ 🍃🌸 . . |امـام حَسـن عسڪری[ع] فرمـود:| 🎈قبیـح‌تریـن و زشت‌تـرین حاݪـت و خصݪت بـراے مؤمـن آن حالتے است ڪه دارای آرزوئے باشد ڪه سبب ذلّت و خوارے او گردد.💚 . . ∫💞∫ جانےدوبارھ بردار‌، با ما بیا بھ پابوسـ👇 🍃🌸 @asheghaneh_halal ○●○
‴💍‴ •[ #همسفرانه ]• . . 🏺|♢ در ایران باستان؛ به جای ڪلمات آقــا و خانــم ڪه ریشه ی مغولی دارند... 💑|♢ به مرد و زن میگفتند: { مهــربان و مِهــربانو } 😇|♢ مهربانو یعنی کسی، که مهر خلق میڪند... 😊|♢ و مهربان یعنی، نگهبانِ مهربانو ...🤩💞 #براےهم_مهربان‌ومهربانو_باشیم🧡🌱 . . ••💜| تا نَفَــس دارم قلبــم اقامتگاهـِ توست👇🏻 ‴💍‴ @Asheghaneh_halal
[• ♡•] ☝️\\وقتے فردے بيش از اندازه براے ازدواج با شما شرط مےگذارد، از تحصيلات و ڪار گرفته تا محدوديت آزادی هاے مشروع و ... 🍃\\از چند حالت خارج نيست، یافردے بدگمان و پارانوييد است يا با گذاشتن اين شرايط قصد دارد مسئوليت اتمام رابطه را به شما واگذار ڪند و شما را از ازدواج با خودش پشيمان ڪند و يا در بهترين حالت اين شرط‌ها شرط هاے مناسبے است اما با معيارهاے شما سازگار نيست. ⚠️\\در تمام اين حالت ها،اين ازدواج به زندگےمناسب نمےانجامد. به طور هيجانے و به علت وابستگے عاطفے پاسخ مثبت ندهيد. مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
🌷🍃 🍃 . دکتر گفت: به هرحآل برای جنگیدن هم آدم نیاز به استراحت داره وهم نیاز به خواب. اگر بخوای اینجوری پیش بری حتما از پا مےافتی! ابراهیم گفت: من هم دلم میخواد چند دقیقه چشم روی هم بگذارم اما دشمن امان نمیده. وقتش که برسه من هم فرصتِ خواب پیدا میکنم! یه خواب عمیق و طولانی.. «قرن ها خواهیم خفت زیر این ابر سـفید روی این موج کبود ته این دره ژرف » دکتر گفت: ان شاءالله صد سآل زنده باشی . و ابراهیم تبسم کرد :) •|🕊|• @Asheghaneh_halal 🍃 🌷🍃
🌺🍃~° 🦋| |🦋 🖌... یه اُستادی میگفت : ما براے بالا رفتن🙂 و رسیدن به هدف؛ باید یقین کنیم که (گناه) ما رو بدبخت کرده❌ وَ اِلا خُـدا براے هر روزِ ما، برنامه خـاص داره...👌🏻 +برنامـه‌ے رشد..!🌱 ☝️🏻😉 💚•• ـوَ خُــدا ـخواست ڪه تو ریحانه‌ے خلقت باشے👇🏻 @asheghaneh_halal 🌺🍃~°
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: ••شهید بابک نوری •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃 مدافع حرم [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @Detang_karbala99 جمع صلـوات گذشتہ: • 900 • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @asheghaneh_halal ••🍃🕊••
🍃🌈 🧡•°• [🦋] زندگۍ را باید [😇] زندگۍ ڪـــرد [😉] آن گونہ کہ مۍگوید … خوشگل ــسازے😌👇 🧡•°• @ASHEGHANEH_HALAL 🍃🌈
📚✨ ✨ 【• 🎁 •】 . . ❣✐ـــ ـ ــــ ـ روایت زندگی مدافع حرم شهید حسن رجایی فر به نظرت شروع مسیر شهادت کجاست؟ جنگ؟ جبهه؟ ثبت نام در نیروهای مسلح؟ نه جانم! شروع راه شهادت از همین جاییه که ایستادی. اگه دنبال فیض شهادتی، باید منش شهدا رو داشته باشی. یه قول سردار شهید قاسم سلیمانی: « شرط شهید شدن، شهید بودنه.» شهید رجایی فر از خیلی وقت پیش از شهادتش، حواله عاشقی رو گرفته بود. ڪـــتـــ📖ـاب : حواله عاشقی😍 °| پدید آورنده : مصیب معصومیان🌱 |° ناشـ📇ـــر : شهید کاظمی . . مــطالـعہ با طـعـم لذٺـــــــ😃👇 ✨ °• 📚✨•° @asheghaneh_halal
🌼🍃•• یڪ روز نسیمـ💐• خوش خبر میآید ➕بس مژده به هر ڪوے و گذر میآید عطر گل عـشقـــ💜• در فضا میپیچد ➕می آیـے و انـتـظـار ســر مـیـآیــد @asheghaneh_halal 🌼🍃••
•{☀️}• { 🕗 } . . ﴿🙂﴾ بنگر کہ من از مرز جنــون رد ڪردم ﴿❣﴾ ﴿😭﴾ آقــــــــا بطلب هواۍ ڪردم ﴿😥﴾ 💛 🦋🍃 . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
﴾💞﴿ ﴿ ﴾ . . |•🤪•| دیــــوانھ اۍ |•😝•| تمام عیـــارم |•😌•| ولۍ عفیـــف |•😉•| تنــهـــا بــراۍ |•😍•| همـســر خود |•🙊•| نـــــاز میکنم 💎💙 😋🙈 . . [🌎]ـتو مـــــرا جـــــان و جـــــهانے👇 ﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
°🐝| |🐝° نی‌میدم! اصدا دوشت ندالم پیسیامو بِعِت نسون بدم.🤨 الانم میجم بیان تولو بخولن😋 پیسییی!! پیسیییی بیا عاله لوو بخولــــل🤨 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
[• 💍 •] 🦋🌱 عذاب وجدان گرفته بود و حس می کرد سنگدل شده. روی لبه ی تخت نشست و پرسید: _ترانه، تو اگه بودی، توی این شرایط نوید رو ول می کردی و بری قهر؟ _کدوم شرایط؟ ببخشیدا انگار حواست نبود که خود شوهرت خیلی محترمانه داشت بیرونت می کرد! _اون عصبی بود یه چیزی گفت، اما تو نباید سکه یه پولش می کردی ترانه چشمانش را گرد کرد و جواب داد: _به! تازه یه چیزیم بدهکار شدیم... آدم قرار نیست وقتی عصبی میشه دست از دهن بکشه ها. اونم جلوی غریبه هایی مثل اون پسر وکیله _بهرحال دل نگرانم. اگه حالش بد بشه چی؟ ارشیا یه لیوان آبم نمی خوره وقتی تنهاست. از طرفی الانم موقعیت خوبی نیست برای قهر و... ترانه کنارش نشست و پرسید: _چرا؟ آهان منظورت از شرایط، حامله بودنته؟ حالا توام اینهمه سال بچه دار نشده بودیا! _ترانه! _والا خب راست میگم دیگه، به قول خانوم جون خدا بیامرز، نونت نبود دختر، آبت نبود دختر، دیگه الان... این بار تقریبا فریاد زد: _بس کن ترانه! _چته بابا چرا داد می زنی سکته کردم؟ جنبه نداری حرف نمی زنم دیگه باهات اه... ناراحت شده بود، بلند شد و رفت سمت در. اما هنوز دستش روی دستگیره بود که ریحانه با بغض گفت: _آخه تو... تو هیچی نمی دونی ترانه... هیچی! و بغضش ترک خورد و شکست. اما انگار نمی توانست ساکت بماند که بین گریه ها شروع به گفتن کرد: _ده ساله که این راز مونده تو قلبم و به هیچکس حرفی نزدم. تنها کسی که می دونست خانوم جون بود که بعد مرگش داغش رو برام سنگین تر کرد. _از چی حرف می زنی؟ مگه چیزیم تو زندگی ما بوده که من ازش بی خبر باشم؟! با پشت دست اشک هایش را پاک کرد،نگاهش را دوخت به ساعت دیواری و شروع کرد به گفتن: _تو هنوز بچه بودی و با دخترای طیبه خانوم خاله بازی می کردی که من فهمیدم بدبختی هوار شده روی سرم... تازه هجده سالم بود! یه دختر جوان با کلی امید و آرزو. تازه کنکور داده بودمو منتظر جوابش نشسته بودم که... سکوت کرد، صدای نفس عمیقش توی گوش خودش پیچید، انگار باید قوای رفته اش را بر می گرداند برای توضیح دادن. نگاه کرد به چشم های ترانه و رازش را برملا کرد بالاخره: _من بچه دار نمی شدم! خواهرش که تکیه داد به در، فهمید ضربه کاری بوده! اما حالا مطمئن بود که او درکش می کند... _دکتر گفته بود مگر اینکه معجزه ای بشه تا تو آینده بچه دار بشی وگرنه... هعی! نمی تونی تصور کنی خانوم جون چی کشید و من اون وسط نمی دونستم باید غصه ی آینده ی مبهمو نامعلوم خودم رو بخورم یا قلب ضعیف مادرم؟ برای یه دختر چه نقصی بالاتر از اینکه بفهمه هیچ وقت ممکن نیست مادر بشه؟ که بچه ای رو که از وجود خودشه بزرگ کنه و به ثمر برسونه... خانوم جون صبح که می شد می گفت: این دکترا کی تشخیص درست درمون دادن مادر که ایندفعه بدن آخه؟ اوووه اونم چیزی رو که نه به باره نه به داره. نبینم بیخودکی چنبره زدی یه کنجی و غم به دلته ها. من که نمردم، تازه هزاریم که درست گفت باشن تا تو درست تموم بشه و شوهر کنی و بری سر خونه زندگیت، علم پیشرفت می کنه و صدتا قرص و داروی جدید می ریزن تو بازار اما شب که می دیدم با چشمای به خون نشسته آه می کشید و همون جوری که با گوشه روسری بلند نخیش اشکاش رو پاک می کرد می گفت:" امروز یه سفره حضرت ابوالفضل نذر کردم برات مادر، مگه میشه آقا دست گداییمو پس بزنه؟ باب الحوائجه... مراد میده. توام از ته دلت بخواه که حاجت بگیری" دلم گر گر براش می سوخت، می فهمیدم چه سخته براش درک کردن اوضاع... اما کاری هم از دستم برنمیومد. به قدری بد شده بود همه چیز که من حتی به فکر جواب کنکور و درس و دانشگاه و هیچی نبودم! دقیقا همون موقع هام بود که طاها، مادرش رو فرستاده بود خواستگاری... • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼