رفته بودیم فروشگاه محصولات فرهنگی امام زاده تصمیم گرفتیم برای منزل جدید مان تابلویی از امام خامنه ای بگیریم وقتی وارد شدیم حمید رفت سراغ کتاب های فروشگاه یک کتاب را برداشت و از فروشنده پرسید ببخشیدآقا این کتاب درمورد چیه شما خوندینش؟
فروشنده گفت نه من نخوندمش ولی شما میتونید پشت کتاب رو بخونین ببینین درمورد چیه
حمید گفت(من هنوز پول این کتاب را ندادم و شاید نویسنده راضی نباشد که من حتی قسمتی از کتاب را بخوانم)✨❤️
#شهید_سیاهکالی_مرادی🌹
#خاطرات_شهدا👌🏻
⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅•❅•⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅
•@Asheghaneh_Shahadat
دختر شهید ابومهدی المهندس: گاهی که به این دو نفر نگاه می کردم با خودم می گفتم لیاقت هر دوی اینها شهادت است ولی کدام یک زودتر شهید می شود😍😭
پدرم طاقت دور ماندن از حاج قاسم را نداشت خداراشکر که با هم شهید شدند🖐🏻❤️
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ابوالمهدی_المهندس
#خاطرات_شهدا
#دختر_شهید
࿐•🦋❤️•❥༅••┅
@Asheghaneh_Shahadat
فرزند شهید ملک پور که بعد از تولد پدر به دنیا آمد می گفت: سالها بعد و حتی در اواخر دهه هفتاد آرزو داشتم به شلمچه بروم و محل شهادت پدرم را ببینم😍
یک شب پدر به خوابم آمد و گفت: بیا شلمچه! گفتم: من هیچ پولی ندارم حداقل شصت هزار تومان هزینه دارد😢
گفت: برو از بانک که حساب باز کردی بگیر و بیا از خواب بیدار شدم تعجب کردم من در بانک ده هزار تومان بیشتر نداشتم‼️
رفتم بانک شناسنامه و دفترچه را دادم و گفتم: این حساب را می خواهم ببندم متصدی بانک چند لحظه بعد شصت هزار تومان به من داد💵
وقتی تعجب من را دید گفت: شما در قرعه کشی پنجاه هزار تومان برنده شدید👏🏻
آن سفر یکی از عجیب ترین سفر های زندگی من بود که هر جا می رفتم عنایت پدرم را می دیدم🖐🏻❤️
#کتاب_میعاد_در_شلمچه
#شهید_جلیل_ملک_پور
#راوی_دختر_شهید
#خاطرات_شهدا
••●❥🌱💚❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
این عکس رو پخش کنید شاید دل مادر شهیدی شاد بشه و راضی بشه🖐🏻❤️✨
#شهید_علیرضا_جعفری_نژاد
#شهید_بهزاد_جعفری_نژاد
#خاطرات_شهدا
✨❤️↠@Asheghaneh_Shahadat
خبرنگار از شهید ابومهدی پرسید: شما که عرب زبان هستید چطور انقدر قشنگ فارسی صحبت می کنید؟!
ایشون پاسخ دادند: عربی زبان قرآن است و فارسی زبان انقلاب💯✨
#شهید_ابومهدی_المهندس
#خاطرات_شهدا #تلنگرانه
•❥༅••🌿✨♥️••❥༅•
@Asheghaneh_Shahadat
احمد خیلی دوست داشت ازدواج کند و اعتقاد داشت که مادرش دختر مناسبی برایش انتخاب می کند، چون به انتخاب مادرش اعتماد داشت🖐🏻
شهید احمد مشلب می گفت: ازدواج برای جلب رضایت خدا و شادی دل امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است و من میخواهم ذریه صالحی از من به جا بماند❤️
#شهید_احمد_مشلب
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات_شهدا
••●❥🌱💚❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
می گفت مامان چقدر #قشنگه آدم با روی خونی اربابش رو ملاقات کنه😍😍
وقتی گذاشتنش تو قبر دیدن از کنار صورتش #خون تازه جاری شد😭💔
چند وقت بعد مامانش رازش رو فهمید و همون طور که دوست داشت #اربابش رو ملاقات کرد🥺🥀
#خاطرات_شهدا
#در_حسرت_شهادت
✨❤️↠@Asheghaneh_Shahadat
زد رو ترمز رفت سمت خانمی که پوشش بدی داشت، گفت خانم این وقت شب اینجا چکار میکنید؟!
گفت دارم کاسبی میکنم؛ گفت: شبی چقدر؟! خانمه گفت: برادر شما هم بله! الکی ریش میزاری مارمولک، چون تویی صد تومن... هنوز حرفش رو نزده بود که او از جیبش پول درآورد و گفت: این صد تومن روزی امشبتون برید خونتون، کنار خیابون خطرناکه!
#شهید_اسدالله_ابراهیمی
#خاطرات_شهدا #تلنگرانه
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
با سلام و خداقوت به تمامی شما اعضای محترم کانال عاشقان شهادت🌹✨
با کلیک کردن بر روی هر کدام از #هشتگ های زیر یه هر کدام از قسمت های کانال که بخواهید می توانید دسترسی پیدا کنید👇🏻👇🏻
#گام_دوم_انقلاب
#کلام_بزرگان
#نماز_اول_وقت
#داستان_های_آموزنده
#هدف_تشکیل_کانال
#تلنگرانه
#امام_زمان
#دعای_فرج
#زیارتنامه_شهدا
#پروفایل_مذهبی
#کلیپ_کوتاه
#آیه_گرافی
#حرف_ناشناس
#ویژگی_مومنان
#سخنان_رهبر
#ثوابیهویی
#دهه_فجر
#سردار_دلها
#خدایا_شکرت
#حضرت_محمد
#دعای_عهد
#ماه_رجب
#طنز_جبهه
#اباعبدالله
#تم
#مداحی
#ترک_گناه
#اندکی_تفکر
#کلام_شهدا
#زندگینامه_شهدا
#عکس_نوشته
#ذکر_روز
#روابط_نامحرم
#شهید_آوینی
#اللهمعجللولیکالفرج
#حجاب
#تربیت_فرزندان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#خاطرات_شهدا
#احکام_شرعی
#ابوالمهدی_المهندس
#امام_حسین
#باور_انگیزه
#سفیر_مجاهد
#امام_رضا
#روز_مادر
#راوی_همسر_شهید
#راوی_دختر_شهید
#میلاد_حضرت_زهرا
#در_حسرت_شهادت
#شهید_محمدرضا_دهقان
#شهید_بابک_نوری
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_اسدالله_ابراهیمی
#شهید_مرتضی_مطهری
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_جلیل_ملک_پور
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#شھیدمحمودرضابیضائۍ
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
لطفا ما را همراهی کنید❤️
و در ثواب اینکار با ما شریک شوید🖐🏻
برای ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعای الهی عظم بلاء بخوانید و در لینک زیر به ثبت برسانید
https://EitaaBot.ir/counter/hvx
💜💚💜💚💜💚💜💚💜
داریم بہ روزهاے آخر این قرن نزدیڪ میشیم🦋🌸
میخواییم از طرف شما بھ امام زمان هدیہ بدیم✨🌻
هر چقدر دوست دارید حتے یڪم تو این ڪار سهیم بشید🌸❤️
#کیبورد_قلب😍❤️
#کیبورد_ساز😊
#حل_سوالات_ریاضی😍
#فیلتر_عکس🤩
کانال مارو به دوستانتون معرفی کنید😊
التماس دعای شهادت برای خادمین کانال❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا چگونه به امام رضا علیه سلام توسل می کردند؟!
مرگ اگر مرگ است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ز او عمری ستانم جاودان
او ز من جسمی ستاند رنگ رنگ
#شهید_علیرضا_موحد_دانش
#خاطرات_شهدا #امام_رضا
✨❤️↠@Asheghaneh_Shahadat
یک بار هوس لواشک کرده بودم بعد مامان به بابا گفت بره شیر بخره بابا هم دور تا دور شیر رو لواشک گذاشته بود چون مامان میگفت مضرره راضی نمیشد رفتیم توی اتاق همشو خوردیم😋❤️
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#راوی_دختر_شهید
#خاطرات_شهدا
🍃•┈✾•♥️•✾┈•🍃 @Asheghaneh_Shahadat
گفته بود با دوستانش به گردش می روند اما ساعت از ده شب گذشته بود و هنوز برنگشته بود. زنگ در را که زدند با سرعت به طرف در دویدم. دو پاسدار را که دیدم با نگرانی پرسیدم:"قهرمان، طوری شده؟"
یکی از آنها گفت:"نه مادر جان نترس!با چند نفر برای شناسایی منافقین رفته بود، چند تا از اونا رو دستگیر کردن و برگشتن، فقط برای اینکه مبادا خانه شما شناسایی بشه، گفتیم تا صبح برنگرده!"
به مسجد رفتم و فرمانده قهرمان را پیدا کردم. گفتم:"خواهش میکنم به پسرم بگید بیاد خونه، پدرش هم جبهه هست. من خیلی نگرانم! "
فرمانده سری تکان داد د گفت:" به هرکس اجازه بدهم به قهرمان اجازه نمیدم. قهرمان قلب پایگاه! اگه اون نباشه چه کسی هرشب بچه ها رو برای نماز شب بیدار کنه؟"
خاطره ای از شهید قهرمان ابوالفضلی زنجانی🌿
#خاطرات_شهدا
✨❤️↠@Asheghaneh_Shahadat
گفتند: چند دقیقه دیگه امتحان شروع میشه صدای اذان اومد احمد آهسته رفت سمت نمازخانه دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد!
این آقا معلم خیلی به نظم حساسه اگه دیر بیای ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت🚶🏻♂
مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم خیلی ناراحت احمد بودم حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه📝
همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد🤔
همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد معلم با برگه های امتحانی وارد شد همه بلند شدند معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر!
کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه!
بعد هم یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد👏🏻
#نماز_اول_وقت
#خاطرات_شهدا
•❥༅••🌿✨♥️••❥༅•
@Asheghaneh_Shahadat
شهید وهاب رستمی
برای زیارت حضرت معصومه (ع) به قم رفته بودم به وهاب که شش سال بیشتر نداشت گفتم:"اینجا هرچی از خدا دوست داری به خدا بگو مادر جان!"
از حرم که بیرون آمدیم پرسیدم:"چه دعایی کردی؟"
گفت:"دعا کردم مثل امام حسین شهید بشم."
بچه های فامیل را دور خودش جمع کرد و گفت:" من یه بار وضو میگیرم هرکسی یاد بگیره بهش جایزه میدهم"
بعد از این همه وضو گرفتن را یاد گرفتند؛ بلند شد به اتاق رفت و درحالی که دست هایش پر از بسته های کادو پیچ بود برگشت. برای هرکس یک قرآن جیبی و یک جانماز!
مدتی بود که هرشب سر یک ساعت خاص، از خانه بیرون میرفت و دیر وقت برمیگشت. نگرانی مادرانه باعث شد یک شب او را تعقیب کنم. در تاریکی همراه دوستانش کمی غذا و مواد خوراکی را مقابل در خانه ای گذاشتند، زنگ زدند و با سرعت از آنجا دور شدند...!
#شهدا
#خاطرات_شهدا
#شهدا_شرمنده_ایم
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
عباس همیشه می گفت دوست دارم محرم شهید بشم و روز عاشورا دفنم کنند و شبیه حضرت عباس علیه السلام باشم💔
روز هفتم محرم سال ۱۳۷۵ عباس صابری با دستان قلم شده شهید شد و روز عاشورا تشییع و خاکسپاری اش بود😭🖤
#شهید_عباس_صابری
#خاطرات_شهدا
••●❥❤️📌❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
چند روز پیش به قاب عکسش نگاه کردم و گفتم: آقا مصطفی! حسابش دستته چند شاخه گل بدهکاری!؟ آخه مصطفی رسم محبتش این بود که لااقل هفتهای یکبار برام شاخه گلی می خرید و هدیه می داد🎁
فاطمه از اونور اتاق گفت: مامان! خرج بابا زیاد میشه اگر بخواد همه این مدت رو جبران کنه باید یه دسته گل شیک برات بفرسته💐
امروز صبح بدون هیچ برنامه قبلی از جایی زنگ زدن و دعوتمون کردن برا مراسم بزرگداشت مصطفی.
به محض ورودمون به مراسم، یک نفر با این دستهگل جلو آمد و گفت: این رو آقا مصطفی برای همسرش فرستاده😭💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#راوی_مهدی_عرفاتی
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
قهر بودیم درحال نماز خوندن بود. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من باز باهاش قهر بودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام، نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
باز هم بهش نگاه نکردم
این بار پرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری....
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
زدم زیر خنده و روبهروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه!
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم: خداروشکر که هستی!
#شهید_عباس_بابایی
#راوی_همسر_شهید
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
••
وسط جبهه، بهش گفتم بچه!
الان چه وقت نماز خوندنه؟
گفت: از کجا معلوم دیگه وقت کنم؟
و شروع کرد نماز خواندن و وقتی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته را گفت؛ یک خمپاره آمد و او را به شهادت رساند😭❤️
امام خامنه ای می فرمایند:
شهادت، مرگ انسان های زیرک و هوشیار است که نمی گذارن این جان به مفتی از چنگشان در برود👏🏻👏🏻
#نماز_اول_وقت
#خاطرات_شهدا
•❥༅••🌿✨♥️••❥༅•
@Asheghaneh_Shahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگین دختر کوچکی که روزی برای سلامتی بردارش نذر کرده بود و حاج قاسم به او شکلات داده بود حالا او و برادرش بزرگ شده اند و او در فراق حاج قاسم اشک می ریزد😭💔
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#خاطرات_شهدا
••●❥🖤❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
هدایت شده از یادداشتهای حجت الاسلام راجی/ سعداء
کتاب #شهید_علم
نخبه شهید داریوش رضایینژاد در آیینه خاطرات
اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
📝متن یادداشت:
باسمه تعالی
الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایینژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم.
این شهید نماد شعار "ما میتوانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت.
همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند.
سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۰/۴/۸
#شهدا #خاطرات_شهدا #شهدای_هستهای
یادداشتهای #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
@soada_book
قهر بودیم درحال نماز خوندن بود. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من باز باهاش قهر بودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام، نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
باز هم بهش نگاه نکردم
این بار پرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری....
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
زدم زیر خنده و روبهروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه!
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم: خداروشکر که هستی!
#شهید_عباس_بابایی
#راوی_همسر_شهید
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
مادر بزرگ شهید جهاد مغنیه میگفت:
مدت طولانی بعد شهادتش
اومد به خوابم
- بهش گفتم: چرا دیر کردی؟
منتظرت بودم!
- گفت: طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم.
- گفتم: چه بازرسی؟!
- گفت: بیشتر از همه سر بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر هم درباره نماز صبح می پرسیدن‼️
⚠️ رفیق! نماز، حتی با شهید هم شوخی ندارد!
#خاطرات_شهدا
#نماز_اول_وقت
#شهید_جهاد_مغنیه
••●❥❤️📌❥●••
@Asheghaneh_Shahadat