7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥹LOVE🌿 عاشقانه
🍃بفرس برای عشقت🤗
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
داشتن ''تـــ❤️ــو''
مـیارزه بـه هـمـه نداشـتـه هـای دنـیـا
#بفرست_براش
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
همسر پادشاه دیوانهی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط میکشید.
پرسید: چه میکنی؟
گفت: خانه میسازم…
پرسید: این خانه را میفروشی؟
گفت: میفروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانهای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست.
روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصهی آن دیوانه را تعریف کرد.
پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی میکند و خانه میسازد.
گفت: این خانه را میفروشی؟
دیوانه گفت: میفروشم.
پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟
دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود!
پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری.
میان این دو، فرق بسیار است…
دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد!
حقیقتی را که دلت به آن گواهی میدهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی!
گاهی حقایق آنقدر بزرگاند و زیبا که در محدودهی تنگ چشمان ما نمیگنجند.
#شب_بخیر 💫
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام گلهای مهربون
🌿صبحتون بخیـر
🌸عیـدتون مبـارک
🌿روزتون گلباران
🌸شادی هاتون بی پایان
🌿دلتون پراز امیـد
🌸لبتون خنـدون
🌿قلبتون مهـربون
🌸زندگیتون عاشقانه
🌿زیبایی و شـادی
🌸نصیب تک تک لحظه هاتون
🌿صبح زیباتون بخیر و شادی
.
تو شیرینترین دلیلِ اوقات تلخیایِ منی🥂💛
.
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#شراره #قسمت۵۳
داد زدم مامان
بابام اومد سمتش.محکم تکونش داد. یهو مامانم با صدای بلندی به گریه افتاد بیشتر شبیه جی.غ و داد بود تا گریه و زاری افتاد وسط حیاط..همسایه ها یکی یکی اومدن و مادرم هی تکرار میکرد. شیدا زن حبیب بوده ..بچمو هو.و برده بودن خبر پیچید تو کل اقوام. تو کل محل. .مامانم اون روز تب کرد. بجای اینکه اون به حال دل من برسه. من تیمارش کردم ..به مدت یک هفته فوج فوج مهممون می اومد خونمون.و همشون فکر میکردن وقتی من فهمیدم شیدا زن حببیه طلا.ق گرفتم بهم دلداری میدادن و میگفتن بهترین کارو کردم. خودمم باورم نمیشد این همه نگران حرف مردم بودم ولی همه الان داشتن تحسینم میکردن و کسی که آبروشو رفته بود و تو محل نمیتونستن سر بلند کنن
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
#هزار_کلید_طلایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥹LOVE🌿 عاشقانه
🍃بفرس برای عشقت🤗
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
ـ𝑆𝑒𝑛𝑖 𝑠𝑒𝑣𝑚𝑒𝑘𝑡𝑒𝑛 𝑣𝑎𝑧𝑔𝑒𝑐𝑚𝑒𝑦𝑒𝑐𝑒𝑔𝑖𝑚
-اَزدوستداشتن تو دست بَرنمیدارم.
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
⇝𝐒𝐞𝐧 𝐤𝐚𝐥𝐛𝐢𝐦𝐢𝐧 𝐢𝐥𝐤 𝐠𝐮̈𝐳𝐞𝐥 𝐡𝐢𝐬𝐬𝐢𝐬𝐢𝐧⇜
تو اولین احساس قشنگ قلبمے❤️🔥
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#شراره #ادامه قسمت۵۳
خانواده عموم بودن ! حتی جرات نمیکردن از خونه بیان بیرون .و من خدارو اون روزهای زندگیم بالا سر خودم دیدم که چطور آبروی منو حفظ کرد حتی چندتا خواستگارم برام پیدا شد ..که پدرم اجازه نمیداد حرفشو مادرم تو خونه بزنه. میگفت قید ازدواج رو بزنید...اگه دخترای منن دوست دارم ترشی بندازمشون !
نزدیک پنج ماه گذشت.مادر حبیب تو این مدت چند باری اومد دیدنم. مدام گریه میکرد ..میگفت شیدارو نمیتونم قبول کنم ..میگفت حبیب رو از خونه بیرون کردیم و گفتیم تا شیدارو طلا.ق نده خق نداره بیاد حتی راضی هستیم هرچی مهرش کرده بده .بهم میگفت ..مبادا ازدواج کنم و ازم میخواست منتطر باشم حبیب شیدارو که طلا.ق داد باهم دوباره ازدواج کنیم دلم نمی اومد بهش بگم نه فقط حرفهاشو.گوش میکردم که کمی دلش آروم بشه. تا خودش خسته بشه از این اومدن و رفتن های بیهوده ...با اینکه پنج ماه از اون روزهای و.حشتناک گذشته بود تونسته بودم همه چیزو فراموش کنم جز
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
───• · · · ⌞🌻⌝ · · · •───
#هزار_کلید_طلایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥹LOVE🌿 عاشقانه
🍃بفرس برای عشقت🤗
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️
You have a place in my heart no one else ever could have
تو جایگاهی توی قلبم داری که هیچکسی نتونست داشته باشه🖤
آدرس کانال قشنگمون 😍👇
🌈@asheghanehaye_rangi ❤️